احترام متقابل شامل حفظ حقوق انسانی دو طرف است؛ یعنی در رابطه امنیت جانی و فیزیکی، جنسی و عاطفی هر دو طرف حفظ میشود. بخش دیگر و مهم این احترام که بسیار اهمیت دارد، این است که طرف مقابل را دقیقا همانگونه که هست، بپذیریم و یک عمر با بیاحترامی کامل درصدد تغییر او به شکلی که دلمان میخواهد، نباشیم.
این مشکل در روابط زیاد پیش میآید و خیلی از خانمها و آقایان با هم ازدواج میکنند با این امید که از فردای ازدواج بتوانند طرف مقابل را تغییر دهند و او را به شکلی که دلشان میخواهد، درآورند. اعتماد دو طرفه هم بخشی از احترام است. کسانی که بدون شواهد کافی به طرف مقابلشان بیاعتماد هستند، هیچگونه عشقی به او ندارند.
متاسفانه در کشور ما به غلط پدیده تعصب حتی برای خود زنها هم به عنوان نماد دوستداشتن مطرح است. منظور از تعصب، غیرت داشتنهایی است که در آن کمی بدبینی وجود دارد. در چنین غیرتورزیهایی هیچ احترامی نیست. خیلی وقتها میبینیم خانمی به شوهرش میگوید من میدانم تو خیلی مرد خوبی هستی ولی زنها مکارند یا برعکس مردی به همسرش میگوید، من میدانم تو خیلی خوبی ولی مردها را نمیشناسی! چنین افرادی بدبینیهای خودشان را با این جملهها توجیه میکنند بدون اینکه حتی خودشان بدانند.
معمولا احترامی در باطن چنین رابطههایی نیست چون پشت این عبارتها این است که اگر حواسم نباشد اتفاقاتی رخ می دهد، تو آدمی هستی که ممکن است کاری که نباید، انجام دهی. افرادی که چنین تفکراتی دارند، نمیتوانند ادعا کنند حسهایشان به خاطر عشق است. علت این حسها، ناامنی شخصی فرد است که باید درمان شود و معمولا ریشه در کودکی یا ریشههای فرهنگی دارد.