استادان تقلید صدای ایرانی و در آمد شومن های ایرانی؛ تقلید صدا و سرگرمی سازی برای مردم، شاید باورتان نشود اما این یک شغل اسـت و نه فقط در ایران، بلکه در تمام جهان شومن ها با اینکار و تقلید صدای چهره هاي مشهور کسب درآمد می کنند.
آنها کنسرت میدهند و یا اینکه در همایش هاي بزرگ چند دقیقه اي رابه اجرا برای میهمانان میپردازند و مبالغ بعضا هنکفتی را هم دریافت می کنند، در ادامه با گروه ایران ناز مثل همیشه همراه باشید و این شومن ها را بیشتر بشناسیم.
تقلید صدا هنر و مهارتی اسـت کـه همه یمان از دوران بچگی، چـه در جنگهاي شادیِ مدرسه و دانشگاه، چـه از طریق برنامههاي شاد رادیــو و تلویزیون، با آن آشنا و از شنیدن صدای هلیکوپتر، موتور، شخصیتهاي کارتونی و سازهای مختلف و…، از دهانِ هنرمندی با توانایی تقلیدصدا، ذوق زده شدیم.
اینروزها توجه هنرمندان تقلیدصدا بیشتر بـه تقلید صدای چهرههاي مشهور و اجرای ترانههاي محبوب روز معطوف شده اسـت.
یوسف کرمی 39 ساله میزان درآمد از هر اجرا؟ حاضر بـه اعلام آن نشد
یوسف کرمی اهل کرمانشاه و طبق گفته خودش نخستین کسی اسـت کـه صدای «عادل فردوسی پور» را تقلید کرده اسـت. او درباره جزئیات هنرش بـه «زندگی درود» می گوید: «تا چندسال پیش بـه کاری کـه انجام میدادم تقلید صدا میگفتم اما حالا دوست ندارم بـه حرفهام عنوان تقلید صدا بدهم. معتقدم مـا صدای آدمها را تقلید نمیکنیم، بلکه آواسازی میکنیم.
یوسف کرمی
خداوند بـه بعضی آدمها توانایی خاصی داده اسـت مثلاً بـه یک فوتبالیست قدرت گل زدن داده و بـه یک مقلد صدا هم توانایی تولید آواهای متنوع و مهم اسـت کـه از این توانایی، بـه نحو احسن استفاده کرد. یک آواساز وقتی بتواند صداهای دنیای اطراف را درست مثل واقعیت تولید کند، آدم ها را حيرت زده می کند. هرصدایی هم خاص و ویژه نیست، بنابر این شومنها سراغ صدا هایي میروند کـه برای مردم شناخته شده و دوباره شنیدنش جذاب اسـت.
بعضی ها تصور می کنند اگر مـن بتوانم صدای عادل فردوسی پور را تقلید کنم، این توانایی صددرصد ذاتی اسـت و از اول با همین کیفیت اینکار را انجام دادهام، اما این درست نیست. اگر حالا میتوانم صدایی را تقلید کنم چندسال برای آن زحمت کشیده ام. مثلاً چهارسال طول کشید تا توانستم صدای عادل فردوسی پور را دقیق و درست تقلید کنم.
پس اینکه برای هراجرا دست مزد خوبی بگیرم، غیرمنصفانه و عجیب نیست. اینروزها خیلی از آدمها درباره درآمدمان میپرسند، اما مـن پاسخ نمیدهم. چون در حرفه مـا ممکن اسـت در چند شب بـه اندازه یکسال پول جمع کنیم اما تا چندوقت دیگر هیچ خبری از پول نباشد. جدای از اینها تمام دستمزدی کـه مـا می گیریم متعلق بـه خودمان نیست. یک تیم ۲۴-۲۳ نفره از طریق درآمد یک اجرا زندگی می کنند.»
گفتگو با یوسف کرمی هنرمند تقلید صدا
محمدرضا ذریه، 33 میزان درآمد از هر اجرا؟ هشت میلیون تومان
محمدرضا ذریه شیرازی اسـت و اگر اهل فضای مجازی باشید احتمالا کلیپهاي وی را دیدهاید کـه با بینی! نی میزند. محمدرضا ذریه فارغ از تقلید صدا، واقعا خواننده اسـت و آلبومی بنام احساس پاک دارد کـه شعرهای این آلبوم سروده همسرش، شقایق هوشمند شاعر و نویسنده اسـت.
محمدرضا ذریه
یکی از غول هاي تقلید صدا
ذریه درباره حرفه تقلیدصدا بـه زندگیدرود میگوید: «از هفت سالگی قاری قرآن و از همان زمان عاشق صدای عبدالباسط بودم و تلاش میکردم بـه هرشکلی صدا و لحن وی را تقلید کنم. راستش را بخواهید اکنون نمیدانم دقیقا چـه شغلی دارم؟ یک شومن هستم یا استندآپ کمدین یا مجری یا مقلد صدا؟ چون همه ی این کارها را انجام میدهم و تلاش می کنم در همه ی این زمینهها متفاوت و موفق باشم.
مثلاً همین کـه میتوانم با بینی، نی بنوازم یا بـه وسیله حنجره، شش صدای هم زمان تولید کنم، باعث شده مردم، مـن را بعنوان یک هنرمند موفق بشناسند. راستش از یک روزی بـه بعد، بـه این نتیجه رسیدم کـه هیچ کاری بهتر از خنداندن مردم نیست. پس با امید بـه اینکه چندنفر را بخندانم و شاد کنم، برنامه تقلید صدا اجرا می کنم. حتی تلاش میکنم در جایی اجرا کنم کـه بیشتر بـه خنده و شادی نیاز دارند.
گفتوگو با محمدرضا ذریه
سامان تهرانی 28 ساله میزان درآمد از هر اجرا؟ حاضر بـه اعلام آن نشد
اگر بیننده تلویزیون باشید احتمالا نام سامان تهرانی بـه گوشتان خورده اسـت. او متولد تهران اسـت و مجریگری رسانه خوانده. تهرانی در گفت وگو با زندگیدرود میگویدشروع بکار مـن در عرصه اجرا بـه دوران ابتدایی بر میگردد کـه در مدرسه در برنامههاي تئاتر، سرود و… حضور داشتم.
همه ی اینها را ادامه دادم تا اینکه در دبیرستان در گروه هاي هنری و تئاتر بـه صورت تخصصی فعالیت کردم و حتی در خدمت سربازی کار اجرا انجام دادم. البته ناگفته نماند کـه هم زمان با همه ی این ها، موسیقی و آواز را هم یاد گرفتم. پس اینکه حالا اجرا می کنم بهمین سادگی نبوده کـه فقط بخاطر علاقه آنرا انجام دهم. چون معتقدم بخش زیادی از اجرا و حتی تقلید صدا اکتسابی اسـت و بـه تمرین نیاز دارد.
هنرمند تقلید صدای تحصیل کرده
برای یک شومن فقط تقلید صدا مطرح نیست و فرد مقلد باید حرکات بدن، تکیه کلامها و سوژههایي راکه بـه آن شخص مربوط میشود، اجرا و حتی اغراق کند. همه ی اینها بـه علاوه زنده بودن برنامه و هم نفسی با تماشاگر، مجری را ملزم می کند کـه حواسش بـه مخاطب باشد.
پس شومنی همراه با تقلید صدا اصلا کار سهولت نیست. البته برای هر شومنی تقلید صدای بعضی آدمها آسانتر و بعضی ها سختتر اسـت. مثلاً خود مـن از تقلید صدای عادل فردوسی پور و محسن چاوشی لذت میبرم اما صدای استاد شجریان، زیر و بم و تونالیته خاصی دارد و بنظر مـن خاصترین نوع صداست کـه تقلیدش را سخت می کند.
سامان گوران بازیگر، فوتبالیست و شومن
نوروز 1390 برنامه اي بنام خنده بازار روی آنتن شبکه سه رفت. سامان گوران بـه همراه چند بازیگر دیگر بـه تقلید خنده دار برنامه هاي صدا و سیما و اجرای آدمهاي معروفی مثل عادل فردوسی پور و علی دایی و… پرداخت و از همان جا حسابی مشهور شد.
گوران تئاتر خوانده اما بیشتر از اینکه بعنوان بازیگر شناخته شود وی را با شومنی، استندآپ و تقلید صدا میشناسیم. البته اگر اتفاق کوچکی سر راهش قرار نمی گرفت، اینروزها گوران را روی استیج و با هنر تقلید صدا نمی شناختیم، بلکه آقای مجری داخل ورزشگاه بودو با لباس ورزشی در زمین فوتبال توپ میزد. چون زمانی کـه یک نوجوان 15-14 ساله بود در تیم ملی فوتبال نوجوانان بازی میکرد.
فقط یک مصدومیت در ناحیه مینیسک پا، باعث شد او برای همیشه زمین فوتبال را ببوسد و با آن خداحافظی کند سامان گوران با تقلید صدا و حرکات بدنی آدم مشهورها، مشهور شد و خیلی هاي مان، تقلید صداها و حرکات فیزیکی او راکه درست شبیه چهرههاست، در ذهن داریـم. در مدتی کـه این پرونده را مینوشتیم تلاش کردیم با او گفتگویی داشته باشیم اما موفق نشدیم. در هر صورت «سامان گوران» در تقلید صدای علی دایی واقعا استاد اسـت.
حسن ریوندی، 42 ساله، میزان درآمد از هر اجرا؟ 20 میلیون تومان
حدود 27سال پیش بود کـه یک نوجوان 15 ساله برای نخستینبار روی صحنه رفت. آن نوجوان با کمترین سابقه کاری صدای شخصیتهاي کارتونی و تلویزیونی زیادی را تقلید و همه ی را حيرت زده کرد.
چندسالی گذشت و زمانیکـه کار آن پسر نوجوان حسابی سکه شد، تصمیم گرفت متفاوتتر از همیشه ظاهر شود. پس روی صحنه رفت و برای نخستینبار صدای خواننده ها و شخصیتهاي مشهور را هم تقلید کرد.
حسن ریوندی
حسن ریوندی کـه اینروزها 42 سالگی اش را پشت سر میگذارد، هنوز هم روی صحنه می رود و علاوه بر کار همیشگی یعنی شومنی و خنداندن مردم، برایشان آواز هم می خواند. او خواننده نیست اما خوب بلد اسـت صدای خواننده هاي دیگر را تقلید کند. ریوندی در یکی از گفتگو هایش میگوید کـه مثل آب خوردن ترانههاي شهرام ناظری را تقلید میکند اما با هزار زور و زحمت می تواند بجای علیرضا افتخاری و محمد اصفهانی بخواند.
ریوندی آنقدر طرفدار دارد کـه بعضی وقتها قیمت بلیت کنسرتهاي خنده اش حاشیه ساز می شود. همین یکسال و نیم پیش خبری منتشر شد کـه قیمت بلیت کنسرت خنده ریوندی بـه 300 هزار تومان رسیده آن موقع زندگی درود بهمین بهانه پرونده مفصلی کار کرد و گفت وگویی با ریوندی انجام داد.
ریوندی آنجا گفته بود شغل مـا سختی هایي دارد کـه از داخل خودمان را میکشد! شاید فکر کنید مبلغ 300 هزارتومان برای شرکت در کنسرت خنده مبلغ زیادی باشد اما برای کسی مثل مـن کـه بیشتر از خنداندن مردم، دغدغه فرهنگی دارم، رقم بالایی نیست و برخلاف تصورتان اصلا آدم پولداری نیستم
حمید ماهی صفت با جوک هاي تکراری هم آدم ها را می خندانم
سال 1375 بود کـه یک کمدین بانمک ایرانی، با ظاهری کـه بیشباهت بـه مستر بین مشهور نبود، پشت میکروفن رفت تا برنامههاي طنز اجرا کند. حمید ماهی صفت با اجرای نو و باطراوتی کـه ارائه داد، هم ساختارشکن و خلاق جلوه کرد و هم موفق و محبوب شد. او برای اجراهایش نویسنده و کارگردان و عوامل پشت صحنه ندارد. ضمن اینکه از بلیت فروشی متنفر اسـت و فقط بـه صورت قراردادی برنامه اجرا میکند.
ماهی صفت بـه زندگی درود میگویدبه طور کلی تقلیدصدا کار سهولت نیست اما نوع صدای مـن بـه صدای «حاج صادق آهن گران نزدیکتر اسـت و آسانتر می توانم صدای وی را تقلید کنم. بارها از ماهیصفت کلیپهایي در فضای مجازی منتشر شد کـه با تقلید صدای خوانندگان، مردم را میخنداند. در ادامه، از او سوالات زیادی درباره تقلید صدا و حرفه شومنی پرسیدیم کـه جذاب و خواندنی اسـت.
چـه شد کـه بـه حرفه شومنی و بعد هم تقلید صدا وارد شدید؟
سال 1355 یک دانش آموز 12-11 ساله بودم کـه برای نخستینبار روی صحنه رفتم و استندآپ کمدی اجرا کردم. آن موقع هیچ کدام از کمدینهایي کـه اینروزها مشهور هستند بدنیا نیامده بودند. پدرم راننده بیابان بودو بـه شهر هـای مختلفی سفر میکرد. وقتی بـه خانه میآمد از شهر هـای مختلف جوک تعریف می کرد و مـن هم دفترچه اي داشتم و تمام لطیفه هاي خنده دار را مینوشتم.
بعد هم کـه تعدادشان زیاد شد آنها را دسته بندی کردم. آن موقع تلویزیون در همه ی خانهها وجود نداشت و مردم بیشتر بـه رادیو اهمیت میدادند. آن روزها برنامهاي روی آنتن رادیو می رفت کـه بـه زبانی کودکانه درباره شهر هـای مختلف توضیح می داد. وقتی روی صحنه رفتم، صدای مجری این برنامه را تقلید کردم و همه ی خوش شان آمد.
چطور تقلید صدا را یاد گرفتید و چـه توصیهاي دراین حوزه دارید؟
چیزی کـه واضح اسـت برای تقلید صدا اول باید زمینه آن وجود داشته باشد. یک مقلد صدا باید گوش قوی داشته باشد. گوش قوی بـه معنای شنوایی خوب اسـت. وقتی چیزی می شنویم، مغز عین همان رابه تارهای صوتی دستور میدهد تا حنجره آنرا تولید کند. هرقدر کـه این تکرار آواها بـه صدایی کـه شنیدیم نزدیک تر باشد، نشان میدهد کـه گوش قوی تری داریم.
پس کسیکه استعداد تقلید داشته باشد بخش اعظمی از راه را رفته اسـت و بعد ازآن لازم اسـت مهارت هایي مانند فن بیان و زبان بدنش را تقویت کند. استعداد هم بـه مرور خودش را این جور نشان میدهد کـه فرد میتواند صداهای نازک و بم را تولید کند. استعداد تقلید صدا در بیشتر موارد از کودکی خودش را نشان میدهد.
پس خانواد ه ها حواس شان باشد اگر بچه جلوی جمع کارهای خنده داری انجام میدهد، دیگران را می خنداند و حتی ادای آنها را در میآورد، فکر نکنند این کارها قباحت دارد. ممکن اسـت استعداد بچه خودش را نشان دهد و تا چندسال بعد کسی مثل «چارلی چاپلین» و رامبد جوان و مهران مدیری و ماهی صفت شکل بگیرد.
برای هر اجرا چقدر دست مزد میگیرید؟
عموما مردم در فضای مجازی یک کلاغ، چهل کلاغ می کنند و این درباره همه ی آدم هاي مشهور صدق می کند. درباره درآمدم شفاف توضیح می دهم در 365 روز از سال، 250 روز وجوددارد کـه می توانم برنامه داشته باشم. از این 250 روز، حدود 200 روز برنامه دارم و حتی ممکن اسـت دریک روز دو یا سه برنامه داشته باشم. برای هر برنامهاي هم بین 10 تا 20 میلیون میگیرم.
البته تمام این مبلغ بـه خودم نمی رسد. درست اسـت کـه هیچ کسی در برنامه هایم کمکم نمی کند اما شرکتی پشتیبانی و حمایتم می کند و بخشی از این درآمد بـه جیب شرکت میرود. مـن یک بنیاد نماز هم دارم کـه همیشه نصف درآمد اجرایم را صرف آنجا می کنم و تا حالا بیشتر از پنج میلیون جلد کتاب آموزش نماز رابه نوجوانها هدیه دادهام. حدود 22 سال پیش یک تولیدی پوشاک داشتم و بعد از مدتی آنرا هم وقف ترویج نماز کردم.
شـما تنها کار می کنید و طبق معمول برای اجرا بلیت نمیفروشید.
هرجا می روم بجز یک نوازنده کیبورد، هیچ چیز و هیچ کسی را همراه خودم نمیبرم. حتی یک نفر هم در پشت صحنه همراهیام نمی کند کـه اگر مشکلی پیش آمد آنرا رفع کند. میخواهم ثابت کنم کـه در بداهه گویی و مخاطب شناسی و… توانایی دارم. اما اینکه بلیت نمیفروشم بخاطر جلب اعتماد مخاطب اسـت.
بلیت فروشی در بیشتر موارد حس خوبی بـه مخاطب نمیدهد و بـه او تلقین می کند کـه مجری صرفا برای کسب درآمد اجرا می کند مـا بلیت فروشی نداریم اما هر نهاد یا سازمانی کـه بخواهد برایش اجرا می کنیم. البته موارد خاصی هم وجوددارد. مثلاً برای هفته بعد، برنامهاي در پیش داریم کـه بلیت میفروشیم و قرار اسـت تمام درآمدش برای کودکان بی سرپرست هزینه شود.
از اینکه خندیدن برای مان اهمیت پیدا کرده خوشحالم و اصلا نگران فراموش شدن نیستم. مـن جوکر هستم و هنوز کسی پیدا نشده کـه کار مـن را انجام دهد، چون جسارت و شهامت زیادی می خواهد. همه ی نگرانند مبادا لطیفه اي تعریف کنند کـه جای دیگری منتشر شده باشد و دیگران را نخنداند اما مـن این توانایی را دارم کـه حتی جوک هاي تکراری را طوری تعریف کنم کـه آدمها را بخندانم.