اس ام اس و شعر عاشقانه غمگین و عکسهای دلتنگی

اس ام اس و شعر عاشقانه غمگین و عکسهای دلتنگی

 

در این مطلب از ایران ناز برای شما عزیزان شعرهای دلتنگی و غمناک و زیباترین اس ام اس های خاص و زیبای غمگین و سوزناک عاشقانه را گرد آوری کرده ایم. امیدواریم از این متون و جملات لذت ببرید.

 

از رفاقت پر من

از دوست دلخور من

آجر به آجر من

من پشت دیوارم

نفرین به این دیدارلعنت به این دیوارلعنت به این آوارمن زیر آوارم !!!

 

 

گاهی حتی با دلتنگیات هم لجبازی میکنی

تمام ثانیه هایت هم که تنگ شود هی میگویی الان است که نگرانم شود

دیگر باید سراغم را بگیرد

گاهی دلت میخواهد دلش را به شور بندازی

و به شوق بیایی از این همه خواستن

گاهی ……

گاهی ……

گاهی ……

 

 

رفتن تو پایان این قصه نبود.

حالا من با این شهری که اغشته به بوی توست چه کنم!!

 

 

امروز… من با همه تنهایی خود به یاد آن همه خاطره ها می نویسم..

به یادت هستم و شاید روزی…

غرق در تنهایی خود بنویسم..

من به یادت مردم…

 

 

ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ،

ﺩﺭ ﺑﻨﺪ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯽ ﻟﺮﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﺧﻢ ﮐﻨﺪ،

ﻫﻔﺖ ﻃﺒﻘﻪ ﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺕ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ،

ﮔﺎﻣﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺗﺮ ﺑﺮﻣﯽ ﺩﺍﺭﯼ .

ﺍحساس ﻗﺪﺭﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﮕﯿﺮﺩ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺣﺲ ﺭﻫﺎﯾﯽ،

ﺑﻪ ﺭﻗﺺ ﻣﯽ ﺁﯾﯽ

 

 

طلا باش تا اگر روزگار آبت کرد

روز به روز طرحهای زیباتری از تو ساخته شود

سنگ نباش تا اگر زمانی خردت کرد

لگدکوب هر رهگذری بشوی …!

 

 

به آینه نگاه می کنم بیست و هفت بار عکس خودم را قد می کشم!

و به اندازه ی بیست و هفت سال کوچکتر می شوم!

گریه ام می گیرد،گریه می کنم!

بزرگ که می شوم بغض تمام گریه هایم را می خورد….

چقدر زود بزرگ شدم….

 

 

هوایت که به سرم می زند دیگر در هیچ هوایی،

نمی توانم نفس بکشم!

عجب نفس گیر است هوای بــی تــــــــــــــو!

 

 

دردِ دِل کــه میکُنــی یعنـــی ضَعــف هایَــت را

درد هاَیــت را میگُذاری در سینـــی و تعــــارُف میکنــی

کــه هَــرکُدامَـــش را کــه میخواهنـد بردارنـــد تیــــز کننـــد تیــــغ کننـــد … و بزننـــد

 

 

حرف دلت را نزن پانتومیم باش تو زندگی تا ازت سواستفاده نکنن …

 

همۀ وقت} یادمون باشه نگفته ها رو میتونیم بگیم، اما گفته ها رو نمیتونیم پس بگیریم …

 

 

کتاب مقدس آدم برفی ها

یک آیه دارد: دلگرم نشو …

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥عکس نوشته های ناراحتی♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

انگشت نمای مردم شهر شده ام

شیرین ندیده اند که تیشه به دست بگیرد و به سمت بیستون برود …

 

 

هرگز از سمت جلو به گاو

از سمت عقب به یک اسب

و از هیچ سمتی به یک احمق نزدیک نشو !!

 

 

میگن شکستنى رفع بلاست …

اى دل بردباری کن احتمالاً حکمتى باشه !!

 

 

اگر برای کسی مهم باشی

او همه ي وقت راهی برای وقت گذاشتن با تو پیدا خواهد کرد

نه بهانه اي برای فرار

و نه دروغی برای توجیه …

 

 

بعضا زبونت رو میفهمن ولی حرفت رو نه …

اس ام اس های عاشقانه بسیار غمگین و سوزناک

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥عکس نوشته های ناراحتی♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

خیلی وقتها میگن چرا می خندی

بگو ما هم بخندیم …

اما هرگز نمیگن چرا غصه می‌خوری بگو ما هم بخوریم !!!

 

 

روزی یک قدم جلو می‌آیم

روزی یک آجر بالا می روی

ما هیچگاه بهم نمی رسیم

تو همه ي وقت فراموش می‌کنی برای قلعه ات

پنجره بگذاری …

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥عکس نوشته های ناراحتی♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

روزی میاد که میایو میگی ببخشید منم با تمومه وجودم ببخشمت به دیگری …

 

نامرد روزگار کسی که می‌گفت قول بده باهام می مونی، ولی اکنون میگه قول بده دیگه مزاحمم نشی …

 

 

ای جمله بی تو غمگین چون عندلیب بی گل

من از غم تو شادم چون بلبل از بهاران

سیف فرغانی

 

 

جهانی شاد و غمگین‌اند از هجر و وصال تو

به وصلم شادمان گردان که از هجر تو غمگینم

سیف فرغانی

 

 

به گفتگو نرود کار عشق پیش و مرا

نمی‌کشد دل غمگین به گفتگوی دگر

صائب تبریزی

 

مرا گویی: مشو غمگین، که غم‌خوارت شوم روزی

ندانم آن، کنون باری، مرا غم خوار می‌داری

عراقی

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥شعرهای غمناک و ناراحتی♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

من اهل دوزخم ار بی تو زنده خواهم شد

که در بهشت نیارد خدای غمگینم

سعدی

 

روزگاریست که سودای بتان دین من است

غم این کار نشاط دل غمگین من است

حافظ

 

ای که رویت چو گل و زلف تو چون شمشادست

جانم آن لحظه که غمگین تو باشم شادست

مولانا

 

نگارا، از وصال خود مرا تا کی جدا داری؟

چو شادم می‌توانی داشت، غمگینم چرا داری؟

چه دلداری؟ که هر لحظه دلم از غم به جان آری

چه غم خواری؟ که هر ساعت تنم را در بلا داری

به کام دشمنم داری و گویی: دوست می‌دارم

چگونه دوستی باشد، که جانم در عنا داری؟

چه دانم؟ تا چه اجر آرم من مسکین بجای تو

که گر گردم هلاک از غم من مسکین، روا داری

بکن رحمی که مسکینم، ببخشایم که غمگینم

بمیرم گر چنین، دانم مرا از خود جدا داری

مرا گویی: مشو غمگین، که خوش دارم تو را روزی

چو می‌گردم هلاک از غم تو آنگه خوش مرا داری!

عراقی کیست تا لافد ز عشق تو؟ که در هر کو

میان خاک و خون غلتان چو او صد مبتلا داری

عراقی

 

 

به ره او چه غم آن را که ز جان می‌گذرد

که ز جان در ره آن جان جهان می‌گذرد

از مقیم حرم کعبه نباشد کمتر

آنکه گاهی ز در دیر مغان می‌گذرد

نه ز هجران تو غمگین نه ز وصلت شادم

که بد و نیک جهان گذران می‌گذرد

دل بیچاره از آن بی‌خبر است ار گاهی

شکوه از جور تو ما را به زبان می‌گذرد

آه پیران کهن می‌گذرد از افلاک

هر کجا جلوه آن تازه جوان می‌گذرد

چون ننالم که مرا گریه کنان می‌بیند

به ره خویش و ز من خنده‌زنان می‌گذرد

هاتف اصفهانی