۲- باوجود اینکه هدف مشترک زنان و مردان رسیدن به خوشبختی است، چون راه رسیدن به خوشبختی برای هر زن و مرد تحت تأثیر استعدادهای ژنتیکی و عوامل اکتسابی و محیطیشان متفاوت است و هریک از زوجها باورها، اندیشهها، مهارتها و احساسات خاص خود را که متفاوت از دیگری است، در رسیدن به خوشبختی با خودمحوری و بهطور مستقل بهکار میگیرد، پس در برابر هر حادثه و هر پدیدهای، رفتار متفاوتی از خود بروز میدهند و از اینکه دیگری رفتار متفاوتی از خود نشان میدهد، دچار سردرگمی فراوان شده و حیرت و تعجب خود را با کنش و واکنش، آن هم به طرق مختلف و بهصورت آشکار یا پنهان، نشان میدهند!
روزهای اول آشنایی و زندگی مشترک، هریک از زوجها با عشق و علاقه و اشتیاق فراوان، با پدیدهها و مسائل زندگی با دیدگاه خاص خود روبهرو میشوند و برای برطرفکردن و حل مسائل، با روش خود تلاش میکنند و هریک به نوبهی خود و باتوجه به تجربه و باورهایشان، برخورد متفاوتی با رویدادها دارند و هریک در برابر پدیدههای زندگی مشترک، راه و شیوهی خود را بهکار میبندند و تصور میکنند که راه خودشان درست است و برای خود، یک برنامهی روزمره بهوجود میآورند.
در زندگیهای موفق، زوجها متوجه هستند که اوضاع و شرایط، پیوسته تغییر میکند و هرگز دوباره به حالت قبل بازنمیگردد. بهعبارت ساده؛ زندگی پیوسته در حال تغییر است و زوجهای موفق میپذیرند که باید تغییر کنند. زوجهای موفق میپذیرند که چون دنیای هریک از آنان با هم متفاوت است، پس روند تغییر و روبهروشدن با مشکلات، سختیها، درد، رنج، عشق،
بهتدریج خسته و درمانده شده و یکدیگر را بهخاطر موقعیتی که در آن گرفتار شدهاند سرزنش میکنند و با کولهباری از یأس و نگرانی در بلاتکلیفی بهسر میبرند و رفتهرفته عصبی و تحریکپذیر میشوند، در برابر حوادث ناخوشایند نمیدانند چکار کنند و درست تصمیم بگیرند؛ با پس و پیش کردن کلمات تصور میکنند که فکر میکنند و تحت تأثیر احساس ترس،
بهطورکلی، زوجهای موفق باتوجه به تغییرات و شرایط خواسته یا ناخواستهای که بهوجود میآید، با بالابردن آگاهی و دانایی، کسب مهارتهای لازم و پذیرش شرایط مساعد یا نامساعد (نه تحمل کردن)، یاد میگیرند که دنبال راهحلهای ریشهای باشند و به جای ترس، نگرانی، خشم و عصبانیت، سعی میکنند توانایی، مهارت و دانش خود را پیوسته بالا ببرند و با تمهیدات لازم، از بروز مسائل منفی و مخرب قابل پیشبینی، پیشگیری کنند و جلوگیری خیلی بهتر است.
در این راستا، بهجای نادیدهگرفتن اشتباهات خود و همسر، در چارچوب گذشت، ایثار، کوتاهآمدن و سرکوبکردن نیازهای خود و همسر و بهویژه تمرکز روی برطرفکردن معلولها که بیشتر نتایجی کوتاهمدت و موقت دارند، روی علل مسائل و مشکلات توجه و تمرکز کرده و آنها را با کمک مشاوران و روانشناسان باتجربه به صورت ریشهای برطرف میکنند و با کشف و تحسین ویژگیهای مثبت و تواناییهای همسر و تأیید آنها، فضای امن و آرامی برای همسر و درنهایت برای خود فراهم میسازند و بدینترتیب به تداوم زندگی مشترک خود کمک کرده و زندگی مشترک خود را به مرحلهی بعدی و عشق واقعی میرسانند.