وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه

زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه

زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه

 

من اشتياق رفتنم
تو پايِ خسته از سفر
تو از طلوعِ مشرقي
من از غروبِ بي سحر

 

تو خلوتِ يه گوشه اي
که بي عبور و بي صداس
من ازدحامِ کوچه اي
که جايِ پايِ آدماس

 

زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه

 

دل من بردي و گفتي که خودت دل دادي!
برو جانا تو که در دلبريت استادي!

 

صنم اي جان که نداري دگر از من يادي
تو مرا ياد کني يا نکني در يادي!

 

زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه

 

اي عشق! پيش ِ هر کسي
نام و نشان داري بسي

 

من دوش نام ِ ديگرت
کردم که: ” درد ِ بي دوا”…!

 

زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه

 

اشکي کہ بہ پلی مرد ميآويزد

قانون غرور را بہ هم ميريزد

ميگريم و اشک مرد ديدن دارد

سر خوردن  کوه درد ديدن دارد

 

زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه

 

اجازه هست خيال کنم تاآخرش مال مني؟

خيال کنم دل منو با رفتنت نمي شکني

اجازه هست خيال کنم بازم مياي مي بينمت

بااون چشماي مهربون دوباره چشمک ميزني

تپش تپش باچشمکت غزل بگم براي تو

 

زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه

 

اي ساقيا مستانه رو آن يار را آواز ده
گر او نمي آيد، بگو، آن دل که بردي باز ده

 

افتاده ام در کوي تو پيچيده ام بر موي تو
نازيده ام بر روي تو ، آن دل که بردي باز ده

 

بنگر که مشتاق توام مجنون غمناک توام
گرچه که من خاک توام ، آن دل که بردي باز ده

 

اي دلبر زيباي من، اي سرو خوش بالاي من
لعل لبت حلواي من، آن دل که بردي باز ده

 

ما را به غم کردي رها ، شرمي نکردي از خدا
اکنون بيا در کوي ما ، آن دل که بردي باز ده

 

از عشق تو شاد آمدم از هجر آزاد آمدم
نزد تو بر داد آمدم ، آن دل که بردي باز ده

 

زیباترین شعرهای احساسی و عاشقانه

 

اي همدم روزگار چوني بي من؟ اي مونس و غمگسار

چوني بي من ؟

من با رخ چون خزان زردم بي تو، تو با رخ چون بهار

چوني بي من؟

اي زندگي تن و توانم همه تو،

جاني و دلي اي دل و جانم همه تو

تو هستي من شدي از آني همه من ،

من نيست شدم در تو از آنم همه تو

اي همدم روزگار چوني بي من؟ اي مونس و غمگسار

چوني بي من ؟

من با رخ چون خزان زردم بي تو، تو با رخ چون بهار

چوني بي من؟

عشقت به دلم درآمد و شاد برفت،

باز آمدو رخت خويش بنهاد برفت

گفتم به تکلف دو سه روزي بنشين ،

بنشست و کنون رفتنش از ياد برفت

اي همدم روزگار چوني بي من؟ اي مونس و غمگسار

چوني بي من ؟

من با رخ چون خزان زردم بي تو، تو با رخ چون بهار

چوني بي من؟

اي در دل من ميل و تمنا همه تو ،

وندر سر من مايه سودا همه تو

هرچند به روزگار در مينگرم ،

امروز همه تويي امروز همه تويي و فردا همه تو…

اي همدم روزگار چوني بي من؟ اي مونس و غمگسار

چوني بي من ؟

من با رخ چون خزان زردم بي تو، تو با رخ چون بهار

چوني بي من؟

 

مطلب مرتبط:

 

شعرهای عاشقانه گلایه از دوری و جدایی

 

جدیدترین شعر عاشقانه و زیبا