نادیده کرده ای تو همه اشکهای من
دستم به دست اخر دنیا گذاشتی
قلبت کجا دوید غریبی برای من
سوگند خورده عهد زیر پا گذاشتی
حتی نفس بدون تو معنای مردن است
من را میان غایله تنها گذاشتی
تنگ است این دلم به خدا بی تو بی کسم
عکسی به یادگار به اینجا گذاشتی
من غرق بی کسی؛سهم تو ؛ خاطرات سبز
من را نشان خانه ی شبها گذاشتی
باور نمی کنم که تو از خود دگر شدی
مهر سکوت و بهت به لبها گذاشتی