زهره عبداللهخانی دختر۲۸ ساله البرزی، دانشآموخته رشته هوانوردی و دانشجوی نمونه کشوری گروه صنعت، سال ۱۳۸۹با پشتکار زیاد و غلبه بر همه سختیها، برای حضور در رقابتهای جهانی و کسب سهمیه، توانست نام خود را درجمع مسافران بازیهای المپیک زمستانی قرار دهد. او در تمرینات با جسارت و امید تلاش میکند و خستگی به خود راه نمیدهد. با هر اشتباه به دنبال جبران آن است و هر زمانی که حرکتی درست انجام میدهد سعی دارد آمادگیاش را برای انجام حرکتها حفظ کند.
زمانی که ساعتها یخ نوردی میکند امید و انگیزه در چهرهاش موج میزند و نشان میدهد به دنبال هدف بزرگی است؛ اهدافی که برای رسیدن به آنها سالهاست مبارزه میکند. میگوید از یخ انرژی زیادی میگیرد و غلبه بر دیوار یخی و شکست دادن مشکلات هر بار بیشتر از گذشته برای او لذت بخش است. در گفتوگو با او از روزهایی که وارد ورزش صخرهنوردی شد و مشکلات و لحظههای بیم و امید و حضور در بازیهای المپیک زمستانی سخن گفتیم.
تنفس در هوای کوهستان
فرزند اول خانواده هستم. پدر و مادرم هردو کوهنورد هستند و در کودکی همیشه مرا همراه خودشان به کوهستان میبردند. نفس کشیدن در هوای کوهستان باعث شد تا کوه و صخرهها بخشی از زندگیام شود. وقتی به قله صعود میکردیم و از آنجا به پایین نگاه میکردم غرور خاصی به من دست میداد. عاشق ارتفاع و اوج گرفتن بودم. احساس میکردم در آن بالا به آسمان نزدیکترم. در قله احساس میکردم همه دنیا زیر پای من است.
۱۰ ماه آسیب دیدگی زانوی راست داشتم و پزشک معالجم میگفت تا ۲ سال نمیتوانم صخره نوردی کنم، اما من مصممتر از گذشته بودم با دیدن صخره و دیواره سنگی به چیزی جز اینکه دوباره از دیواره صخرهای صعود کنم فکر نمیکردم. بعد از ۱۰ماه وقتی کمی بهتر شدم با انگیزه بیشتری سراغ صخره نوردی رفتم. هر اندازه ادامه مسیر سختتر میشد مشتاقتر میشدم، از کودکی یاد گرفته بودم هیچ وقت تسلیم مشکلات نشوم. کسب مقام سومی در رقابتهای دانشجویان کشور در اراک نخستین موفقیتی بود که پس از آسیب دیدگی به دست آوردم.