سندیان را اصطلاح سند مدح
من نگردم پاک از تسبیحشان
پاک هم ایشان شوند و دُرفشان
ما برون را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
ناضر قلبیم اگر خاشع بود
گر چه گفت لفظ ناخاضع بود
زانکه دل جوهر بود گفتن عرض
پس طفیل آمد عرض جوهر غرض
چند ازاین الفاظ و اضمار و مجاز
سوز خواهم سوز با سوز ساز
آتشی از عشق در خود برفروز
سر به سر فکر و عبارت را بسوز