به گزارش ایران ناز در حاشیه اوضاع نابسامان مترو و ازدحام بیش از حد مسافران در ایستگاه ها و قطارها و شرایط نا مناسب داخل قطارها و نابسمانی های فرهنگی متروسواران!
.
.
.
هنر می خواد سوار مترو بشی
طوری كه آخرش تو داغون نشی
شبیه رینگ كشتی كج میمونه
هر كی سوار شده خودش میدونه
.
.
.
وقتی كه وا میشه درای مترو
داد میزنه یكی كه؛ آقا برو!
محشر كبری رو میبینی اونجا
هل میدن همدیگه رو بی محابا
.
.
.
اون كه میخواد سوار بشه هل میده
خودش رو هی رو بقیه ول میده
یكی با مشت میزنه توی چونت
میكنه ازدحام تو رو دیوونت
.
.
یكی میگه؛ نكن مگه الاغی؟!
یكی میگه؛ زود باش مگه چلاغی!
نفس كشیدن دیگه مشكل میشه
دست و پاهات بی اراده ول میشه
.
.
.
دماغ یارو میره توی چشمات
بی حركت میشی همونجا، كیش…مات
فشارِ چند صد تنی روی دنده ت
از این همه فشار میگیره خنده ت
.
.
.
بوی عرق بوی پیاز بوی سیر
آدم میشه از زندگی سیرِ سیر
یكی موبایلش داره زنگ میزنه
اون یكی بچه اش داره وَنگ میزنه
.
.
یه عده هم تو اون شلوغ پلوغی
داد میزنن، راستكی یا دروغی
مسواك اصل با جورابای پشمی
رنگا به رنگ، سرخ و سفید و یشمی
.
.
.
خودكار جادو كه تقلب كنی
ترازوی دستی ِ سیصد تُنی
لواشك و چیپسو پفك فراوون
داد میزنن؛ بیا كه كردم ارزون
.
.
.
رقابت اصلی واسه نشستن
مبارزه برا ركورد شكستن
هر كی بشینه یعنی خیلی مرده
اگه نه كه باید بگیره نرده
.
.
.
خلاصه مترو شده یك مصیبت
من چی بگم دیگه از این حقیقت
اگه بگم؛ مشكل فرهنگیه
جبهه میگیرن كه؛ مُخت هنگیه!
مترو شده كابوس شبهای من
علت لرزیدن و تب های من