شب تولد یا روز تولد هر کسی میتواند یاد آور شادی ها موفقیت ها افتخارات و تلاش های پیروزمندانه هر کس در سالی که پشت سر گذاشته است باشد ، اما امان از سالی که در آن خاطرات محدود به دلتنگی از دست دادن یار ، شکست های مکرر و غم سنگینی باشد که حتی شاد ترین روز سال هر کس را پر از درد و غم میکند.
تولدم مبارک نیست *** دلم گرفته غمگینم
هوای خونه دلگیره *** تو رو اینجا نمی بینم
تولدم مبارک نیست *** شکسته قلب داغونم
تو نیستی و من از دوریت *** خودم رو مرده می دونم
هیچ چیز دردناک تر از این تصویر نیست
کنار کیک تولدت می نشینی همه دوستان ، خانواده و آشنایان کنارت هستند
همه شاد هستند و برای تو آرزوی خوشبختی و سلامتی و شادی دارند
اما تو شاد نیستی ….
در نگاه تو جای خالی تنها یک نفر حضور این همه مهمان را بی معنی بی فایده میکند
همان یک نفری که سال گذشته وقتی شمع تولدت را فوت میکردی در کنار تو بود
و تو خود را در کنار او خوشبخت ترین آدم روی زمین می دیدی
تولد غمگین تو … تنها از سر دلتنگی کسی است که دیگر کنارت نیست
و تنها هدیه اش برای روز تولد تو انبوهی از خاطرات مشترکی است که هنگام رفتن جا گذاشته است . …
هر چه جلو تر می رویم تنهایی آدم ها مثل علم و تکنولوژی و خیلی چیز های دیگر هر روز رشد میکند !
تنهایی آدم ها رشد میکند و هی بزرگ و بزرگت می شود…
اینطوری است که بعید نیست مدام این جمله را در روز تولد بشنویم …
تولدت مبارک من …
تولدم مبارک نیست …
در آستانه چند سالگی ام ؟
با احتساب روز ها صد سال خسته ام
با احتساب شب ها هزار سال منتظرم
با احتساب عشق چند سال است که مرده ام .
Its My Sad Birthday
نه انتظار کسی
نه از کسی انتظاری
تولدم مبارک !
تولدم مبارک نیست ،
شکسته قلب غمگینم.
تولد تنهاییام ،
تولد ناامیدی هام
تولد حسرت هام
تولدم مبارک !
تولدت مبارک … چه حرف خنده داری ،
چه فایده داره وقتی ، تو گل برام نیاری !
تنهای، بی کس ، غمگین
تولدت مبارک
تولد تنهاییام مبارک …
امشب تولد من است ولی من چیزی برای ترکاندن ندارم ، جز بغض …
تولد تنهایی هام مبارک
تولدم را با یک کیک تنهایی
چند شمع اشک
و یک کادو پیچیده به اندوه
جشن میگیرم
برای من معنی تولد اینه که
یک سال پیرتر شدم !
همین ..
من صادقانه روز تولدم بغض میکنم … دنبال این شعر میگشتم ، متوجه شدم قسمتی از شعر شاهین نجفی است که طبق معمول بیشتر از آن که در مورد تولد و دلتنگی و حال بد کسی در روز تولدش باشد در مورد نفرت و احساسات خشن سیاسی سروده شده ، شعر رو دوست نداشتم و اینجا نیاوردم … از نظر من حساب غم و دلتنگی که گاهی خیلی هم لطیف و خالصانه است ، از نفرت جداست…