وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

واقعاً شانس چیست؟ آیا واقعیت دارد؟

واقعاً شانس چیست؟ آیا واقعیت دارد؟
 ایا این چیزها واقعیت دارد؟ یا خرافه‌ای بیش نیست. در این مقاله سعی شده است که با دیدگاه علمی و غیرمتعصبانه به این امر پرداخته شود. زیرا این مسئله سوال بسیاری از مردم است جالب است.ابتدا باید در مورد انرژی و ماهیت آن صحبت کنیم. خیلی از آدمها حتی نمی‌دانند که این دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم از چه چیزی ساخته شده است پس ابتدا باهم طبق نظریه‌های علمی راه خود را پیش می‌بریم و به این می‌پردازیم که دنیا از چه چیز ساخته شده است: دنیای اطراف از ماده و انرژی ساخته شده است : ماهیت انرژی هنوز به طور کامل کشف نشده است اما می‌دانیم که انرژی با فرکانس نیز سنجیده می‌شود. هرچه فرکانس یک انرژی بالاتر باشد قوی‌تر است.

ماده از چه ساخته شده است؟ از ملکول از چه ساخته شده است؟ از اتم اتم از چه؟ از پروتون و الکترون و نوترون. الکترون که جرم ندارد و در حقیقت فقط انرژی است. پروتون تمام جرم اتم را در بر دارد. و اما پروتون از چه ساخته شده است؟ در کتاب استفان هاوکینگ آمده است: "تقریباً بیست سال پیش چنین فکر می‌شد که پروتونها و نوترون‌ها ذراتی بنیادین هستند ولی آزمایش‌هایی که در آنها پروتون‌ها با سرعت‌های زیادی به پروتون‌ها یا الکترون‌های دیگر برخورد می‌کردند نشان دادند که آنها در واقع از ذرات کوچکتری تشکیل یافته‌اند و آنها کوارک هستند."

و اما آخرین سوال کوارک‌ها از چه ساخته شده‌اند؟ جواب سوال را خود استفان هاوکینگ به ما داده است می‌دانیم که استفان هاوکینگ بزرگترین دانشمند زنده قرن است. او می‌گوید کوارک‌ها از انرژی ساخته شده‌اند. پس می‌توانیم بگوییم همه چیز در این دنیا از انرژی ساخته شده است. چون طبق نظریه نیوتون جهان از ماده + انرژی ساخته شده است که دیدیم که اخیرا کشف شده است که ماده نیز از انرژی ساخته شده است.تنوع نوع ماده در دنیا به فرکانس و طول موج انرژی مربوط می‌شود اگر همه چیز در دنیا دارای یک فرکانس و ارتعاش بود همه چیز یکی می‌شد.

هرچه فرکانس بالاتر باشد پس جنس لطیف‌تر می‌شود.جنسی که قابل دیدن و لمس کردن است آتش است و سخت‌ترین اجناس سنگ و فلز هستند که ارتعاش پایینی دارند . ما اما می‌خواهیم بپردازیم به جنس‌های لطیف و در آنها کنکاش کنیم. افکار ما و خاطرات و ذهن ما ماده‌ای هستند با انرژی و فرکانس بسیار بالا به خاطر همین غیر قابل دیدن اما قابل درک هستند. برای همین است که وقتی فکر می‌کنیم یا درس می‌خوانیم گرسنه می‌شویم چون از توان موجود در خود برای تولید انرژی فکر استفاده کرده‌ایم و حال باید انرژی از دست رفته را بر گردانیم.

 ما همیشه بدنبال آن هستیم که دستگاهی را به وجود آوریم که جواب خیلی از سوال‌های ما را داشته باشد و تا به امروز انرژی اکثر آنچه که در سال‌های پیش عجایب خوانده شده است را پاسخ بدهد مثل کارهای عجیبی که مرتاض‌های هندی انجام می‌دهند. تنها کاری که مرتاض‌ها انجام می‌دهند بالا بردن ارتعاشات بدن و ذهن است. به خاطر همین می‌توانندبه زعم خود حتی از دیوار رد شوند، اجسام مختلفی را بدون درد و خونریزی وارد بدن کنند زیرا ارتعاشات خود را بالا برده‌اند و بدن تبدیل به یک ماده با انرژی بسیار بالا شده است و بنابراین عکس العمل‌ها و رفتار متفاوتی را از خود نشان می‌دهد. اما چطور می‌شود ارتعاش را بالا برد؟ این مسئله بحث بسیاری دارد که در این جا در یک یا دو صفحه نمی‌توان گفت فقط می‌توان به این نکته اشاره کرد که یکی از راه‌ها تمرکز کردن است.

بسیاری از اوقات هنگامی که به چیزی معتقد هستیم همان بر سرمان می‌آید. مثلاً معتقدیم که بعد از هر خنده گریه هست این باعث می‌شود که ناخودآگاه ما انرژی‌هایی از خود ساطع کنیم که در جهان هستی تأثیر گذار باشد. ناخودآگاه دوست دارد ما را به سمتی ببرد که ما معتقد به آن هستیم بنابر این ما را به سمت گریه کردن می‌کشاند و ما در تمام لحظات بدون اینکه خودمان بدانیم به سمت گریه کردن سوق پیدا می‌کنیم که در نهایت علت آن را پیدا می‌کنیم (ناخودآگاه آن را پیدا می‌کند) و گریه می‌کنیم. انرژی افکار ما در محیط پخش می‌شود و روی همه چیز تأثیر می گذارد.

احتمالاً حتماً برای شما پیش آمده که از محل و یا مکانی متنفر باشید و دوست نداشته باشید که به آنجا بروید. این مسئله دقیقا به خاطر وجود انرژی‌های منفی موجود در آنجا است که روی شما تأثیر گذاشته و شما به صورت ناخودآگاه از آنجا فراری می‌شوید. و هزاران پدیده دیگر که علت همه آنها انرژی است. در مورد شانس هم همین‌طور است:

وقتی ما احساس کنیم خوش شانس هستیم بر روی محیط و جهان هستی تأثیر می‌گذاریم. فکر ما، احساس ما و باورهای ما باعث می‌شود انرژی‌هایی در دنیا پخش شود که ما را به سمت خوش شانسی هدایت کند. هر انسانی که معتقد است بسیار بدشانس است همیشه بدشانسی می‌آورد. بین افرادی‌که می شناسیم خیلی‌ها را می‌بینیم که به بدشانسی خود معتقد هستند و همچنان بدشانسی می‌آورند. بهتر است از این به بعد فکر کنیم خوش شانسیم. به هر حال اگر هم هیچ تأثیری نداشته باشد این فایده را دارد که روحیه بهتری برای زندگی داریم و در خیلی از موقعیت‌ها از اعتماد به نفس بهتری برخوردار خواهیم بود.