وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

چند خطی از بهرام رادان

چند خطی از بهرام رادان
نه فقط برای یک کارگردان، نه فقط برای یک بازیگر، حتی من و شمای تماشاگر هم هیجان زده می شویم وقتی بدانیم تمام صحنه های فیلمی که به تماشای آن نشسته ایم در یک پلان فیلمبرداری شده است. هنگامی که متوجه شویم تصاویر فیلم به هم پیوسته هستند و پشت هیچ یک از آنها برداشت دیگری وجود ندارد، یک لحظه مکث می کنیم، آب دهانمان را قورت می دهیم و می پرسیم: «چطور ممکن است؟» کافی است کمی به دیدن پشت صحنه فیلم ها علاقمند باشیم تا مطمئن شویم ساختن یک فیلم به این شیوه و قرار گرفتن در موقعیتی که ریسکش تا این اندازه زیاد است چقدر هوشمندی و البته دیوانگی می طلبد.

تا آنجایی که در دنیا تعداد فیلم های بلندی که در یک پلان – سکانس فیلمبرداری شده اند به انگشت های دست هم نمی رسد. «شهرام مکری» آخرین فیلمش، «ماهی و گربه» را به این شکل ساخته است؛ یک فیلم 120 دقیقه ای بدون لحظه ای توقف که داستان یک گروه دانشجو را روایت می کند که در جریان سفر به شمال و حضور در یک اردو درگیر ماجراهایی می شوند.

 
او شهریورماه امسال با این فیلم به جشنواره ونیز رفت. منتقدان، فیلمسازان و حاضران در جشنواره را متعجب کرد. جایزه ویژه بخش افق های جشنواره ونیز را که به گرایش های جدید در سینمای جهان اختصاص دارد، بر مضمون نوآورانه فیلمش دریافت کرد و به ایران برگشت.گفتگوی ما با بهرام رادان و شهرام مکری در دفتر بهرام رادان انجام شد، در روزهایی که او هم بعد از ماه ها دوری از سینمای کشور به تازگی به ایران برگشته.

بهرام رادان با انرژی فوق العاده ای پشت میز مذاکره می نشیند! برای تجربه های تازه و متفاوت بی تاب است. از آن طرف شهرام مکری آنقدر از طعم منحصر به فرد ارائه یک کار خلاقانه می گوید که دهان همه را آب می اندازد. البته مذاکرات این دو سینماگر ریسک پذیر ریشه و در ماه ها قبل دارد؛ پیش از آنکه شهرام

 
ماهی و گربه را بسازد و بهرام از ایران برود، فکر ساختن فیلمی بدون کات در سر آنها افتاده بود، زمانی که شهرام با فیلمنامه «صفر» سراغ بهرام می آید و بهرام رادان بازی یک نفس و بدون کات در این فیلم را می پذیرد.این قرار همچنان پابرجاست. این بار با جزئت بیشتری برای دیوانگی. هر دو برای انجام این تجربه مشترک هیجان زده اندو همچنین خیلی خوشحال.

حالا شهرام مکری با مرور تجربه های قبلی خودش همانقدر به وجد می آید که بهرام رادان از تصور قرار گرفتن جلوی دوربینی که خاموش نمی شود. به همین بهانه با هر دوی آنها وارد گفتگویی شده ایم که موضوع آن لذت دیوانگی است. بحثی که خود به خود به آسیب شناسی دیوانگی در سینمای ایران هم کشیده شد!