وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

کپی برداری از همه چیز در همه جا!!

کپی برداری از همه چیز در همه جا!!
این واژه‌ها برای ما ایرانی‌‌ها آشناست. اكثر ما وقتی كوچك‌ بودیم با واژه‌های رونویسی و تقلب آشنا شدیم و اگرچه همه‌مان هم می‌دانستیم كه چقدر این كارها بد است اما بالاخره اكثریت‌مان فریب شیطان را می‌خوردیم و در انواع و اقسام امتحانات به رونویسی، تقلب و كپی‌برداری مشغول می‌شدیم! كم‌كم كه بزر‌گ‌تر شدیم فهمیدیم كه با توجه به اینكه كشور ما كشوری در حال توسعه است، ناگزیر و از سر اجبار باید بپذیریم خیلی از چیزهای‌مان باید كپی‌برداری، الگوبرداری شده یا تقلیدی و… است؛ از اتومبیــل‌های زیر پای‌مان و لباس‌هایی كه می‌پوشیم گرفته تا مدل اپن آشپزخانه‌های‌مان و…
 
خب، كاریش هم نمی‌شود كرد و این موضوع در جهان مدرن خیلی هم بد نیست چرا كه بسیاری از مرزها برداشته شده، اما خب در مورد بعضی چیزها به‌خصوص در مورد مسائل مرتبط با هنر وضع به این سادگی‌‌ها هم نیست. برای مثال قطعا اگر كتابی را خوانده باشید و كپی شده آن را جلوی شما قرار دهند، حال‌تان بد می‌شود یا اگر فیلمی را دیده باشید و بعد كپی آن را برای  شما به نمایش بگذارند در طول تماشای نسخه كپی شده لحظات سختی را خواهید گذراند.
 
حال قصد داریم از برنامه‌هایی برای شما بگوییم كه احتمالا حرص شما را هم درآورده؛ برنامه‌های تلویزیونی، رادیویی و ویدئویی كه كپی شده برنامه‌های آن سوی مرزها هستند. در اینجا فقط چند نمونه را برای‌تان می‌آوریم تا خودتان قضاوت كنید كه كپی‌برداری‌های صدا و سیمای سال‌‌های اخیر چطور و چگونه بوده‌اند.

اول اصل و بعد كپی

ممكن است برای شما هم اتفاق بیفتد

یكی از دم‌دستی‌ترین نمونه‌های كپی‌برداری شده صدا و سیما مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» است؛ مجموعه‌ای ایرانی كه از روی مجموعه تركیه‌ای «كلید اسرار» ساخته شده است. نكته جالب این است این بار اول مجموعه اصلی از سیما پخش شد و بعد بر اساس همان تم و مضمون و با داستان‌هایی مشابه مجموعه داخلی ساخته و پخش شد، یعنی حداقل این صداقت وجود داشت كه نمونه ایرانی، بعد از نمونه اصلی پخش شد. البته در نسخه ایرانی در قسمت‌های مختلف نوآوری‌هایی هم دیده شد و بعضی قسمت‌های این مجموعه كارهای متفاوت و قابل تامل و هنرمندانه‌ای از كار درآمدند. این مجموعه به نسبت سایر مجموعه‌های معمول صدا و سیما كمتر خط قرمزها را رعایت می‌كرد و گاه مضامینی در آن مطرح می‌‌شد كه كمتر به آنها اشاره ‌شده بود و این یكی از نقاط قوت مجموعه بود.

كپی بهتر از اصل؟

نود

«نود» بدون شك موفق‌ترین، پربیننده‌ترین و جذاب‌ترین برنامه تلویزیونی ایرانی در دهه اخیر بوده و مجری- سازنده‌اش را به مقام یك فوق‌ستاره رسانده و حتی رسانه‌های آن سوی مرزها هم به آن توجه كرده‌اند اما همه اینها دلیل نمی‌شود كه نگوییم این برنامه در اصل یك كپی‌برداری بوده است. نود در واقع برداشتی از برنامه‌های قدیمی و بسیار محبوب فوتبال در جهان مثل برنامه فوشبال شو شبكه ZDF و برنامه كالچیو كولونی شبكه  ono RAI و البته برنامه soccer fever شبكه اسكای و چند برنامه دیگر است.

 
نود اما چند ویژگی داشته و دارد كه آن را از یك كپی‌برداری صرف فراتر برده و به یك برنامه تاثیرگذار بدل كرده است. نود طی سال‌ها بخش‌های زائد و اضافی خود را حذف كرده و بخش‌های جدیدی را به برنامه اضافه كرده كه هویت جدیدی به آن داده است. این برنامه به دلیل شفافیت مالی و پاك بودن سازندگانش در جو پر ابهام و تا حدودی آلوده فوتبال ایران تاثیرگذاری بیشتری هم پیدا كرده است.
 
اگرچه فردوسی‌پور و گروه مشاورانش در معیارهای ایران بسیار به روز هستند اما مقایسه با نمونه‌های جدیدتر آن سوی مرزها یك واقعیت را آشكار می‌كند كه آن هم این است كه نود باید بیشتر و بیشتر از تكنولوژی و امكانات آن استفاده كند اما به هر حال نود از آن نمونه‌های موفق است كه با تبحر و احاطه سازندگانش و استفاده از كار گروهی توانسته از مرزهای كپی‌برداری صرف بگذرد و به یك برنامه مستقل و تماشایی بدل شود.

شام نیمه‌كاره

شام ایرانی

موج محبوبیت یكی از شبكه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان به خصوص چند برنامه محبوب آن بسیاری از برنامه‌سازان اینجایی را به فكر كپی‌برداری، الگوبرداری یا اینجایی كردن آن برنامه‌های محبوب انداخت. شام ایرانی یكی از اولین تلاش‌ها برای استفاده از این فضا بود. سازندگان این برنامه كه در شبكه رسانه‌های تصویری ارائه شد بارها تاكید كردند برنامه‌شان را نه بر اساس برنامه آن شبكه فارسی‌زبان كه بر اساس الگوی اصلی برنامه‌های بفرمایید شام كه در بیش از 40 كشور جهان ساخته شده، ساخته‌اند اما به هر حال قطعا موج محبوبیت برنامه فارسی‌زبان باعث شد كه نسخه ایرانی شده با نسخه شبكه لندنی مقایسه شود.

 
طبیعی است كه به رغم استفاده از چهره‌های مطرح و بازیگران سینمایی نسخه ایرانی به دلیل برخی محدودیت‌ها و به خصوص عدم امكان استفاده از وقایع خلق‌الساعه و شوخی‌ها، دوستــی‌ها و دشمنــــی‌های شكل‌گرفته در پشت یا جلوی دوربین آن موفقیت نسخه لندنی را به دست نیاورد. البته نسخه ایرانی شده بفرمایید شام ویژگی‌هایی داشت كه باعث شد فروش آن در بازار رسانه‌های تصویری خوب از لحاظ سازندگانش «عالی» باشد اما ادامه نیافتن این مجموعه مهم‌ترین برگ برنده مجموعه‌های اینگونه یعنی استفاده از مداومت و بدل به عادت شدن برای تماشاگر را از بین برد. ساخت چنین برنامه‌هایی البته با مخالفت گروهی هم روبه‌رو شد كه كپی‌برداری از برنامه‌های شبكه‌های مشكل‌دار به هر شكل و شیوه‌‌ای را اشتباه می‌دانند و بارها خواستار توقف ساخت و پخش برنامه‌های اینگونه شدند.

آكادمی كه شروع نشده…

تقلیدهای موسیقی

جدا از «بفرمایید شام» دیگر برنامه‌ پر سر و صدای شبكه فارسی‌‌زبان لندن، برنامه مسابقه یا آكادمی بود كه به اسم موسیقی برگزار می‌شد. این برنامه بر اساس اعلام‌ها قرار بود به صورت یك برنامه تلویزیونی از شبكه 3 سیما پخش شود و حتی جلسات مقدماتی اعلام مسابقه و ثبت‌نام داوطلبان هم انجام شد اما بعد از آن خبری در مورد این برنامه منتشر نشد البته شایعات حاكی از این بود كه قرار شده این برنامه برای پخش در شبكه رسانه‌های خانگی ساخته شود اما این شایعه هنوز تایید نشده است

یكی از بخش‌‌های آن آكادمی یعنی بخش صداهای غایب هم در چند جا مورد كپی‌برداری قرار گرفت كه مثلا یكی از آنها برنامه 1،2،3،4 شبكه چهار سیماست. طبیعی است كه كپی‌برداری‌های این مسابقه- آكادمی به خاطر محدودیت‌ها و كلی مسائل حاشیه‌ای نمی‌تواند آن سر و صدای مجموعه اصلی را ایجاد كند و كاملا طبیعی است كه چنین برنامه‌ها و چنین بخش‌هایی اگر هم ساخته و پخش شوند با برنامه اصلی مقایسه می‌شوند و این مقایسه خیلی به نفع نمونه‌های كپی شده نخواهد بود كه واقعا هیچ نوآوری و خلاقیتی هم ندارند.

تقلید حتی از خبر گفتن

دكتر و كلاغ خبرگو

در بخش‌های خبری هم برنامه‌های آن طرف آب مورد توجه قرار گرفت و قالب گزارش‌های نرم و  «اتاق خبر» و «دكتر…» مورد كپی‌برداری قرار گرفت، كلاغ خبرگو كپی‌برداری شده از یك الگوی آن طرفی است و شیوه خبرگویی به صورت مكالمه و حرف زدن با هم در برخی برنامه‌ها و شبكه‌های سیما هم مورد الگوبرداری واضح قرار گرفت.

داستان ادامه دارد

نمونه‌های دیگر

نمونه‌های دیگری را هم می‌توان در میان برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی مثال زد كه تمام و كمال شبیه نمونه‌های آن‌سویی است مثلا مسابقه كلید و چند مسابقه مشابه تلویزیونی كه در آن شركت‌كننده‌هایی از میان آدم‌های عادی اجتماع در موقعیت‌های خاص برای گذر از یك موقعیت قرار می‌گیرند كه یادآور مسابقه‌های تلویزیونی مثل «مكعب»، «جعبه‌ها» و «Run prize» است و برنامه‌ای در رادیو كه به شدت یادآور برنامه «شعر یادت نره» شبكه فارسی‌زبان آن طرف مرزهاست و برنامه دكتر سلام كه یادآور برنامه تلویزیونی دكتر اوز (Dr.Oz) است كه از برنامه تلویزیونی اوپرا وینفری شروع كرد و حالا برنامه مستقل خودش را دارد و… .

البته این نمونه‌ها خیلی جای بحث ندارند چرا كه نتوانسته‌اند چندان توجه عمومی را به خود جلب كنند و برخلاف نمونه‌های كپی‌برداری شده از شام و آكادمی آنقدر دیده نشده‌ و آنقدر سر و صدا نكرده‌اند كه در مورد كپی بودن یا ارجینال بودن آنها بحث صورت بگیرد. این داستان قطعا ادامه خواهد داشت،به هر حال كپی‌برداری و تكرار الگوهای موفق آن طرفی و به اصطلاح حاضری‌خوری ساده‌تر و راحت‌تر از «فكر كردن» و «نوآوری» و ارائه فكرهای ارجینال و طرح‌های خلاقانه است اما آن چیزی كه باید مهم ارزیابی شود و اصلا در نظر گرفته نمی‌شود تلاش برای ارائه كار خلاقانه در حاشیه و متن همان الگوی كپی‌برداری شده و تلاش برای اینجایی كردن ایده‌هاست.