وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

نقایص در سیستم قانونی

نقایص در سیستم قانونی
این عوامل می‌توانند تاثیر متقابل روی یکدیگر داشته باشند  و یکی موجب رشد، تغییر یا تکامل دیگری شود. به‌عنوان مثال قانون می‌تواند با پیش‌بینی و تشخیص شرایط، نیازها‌ و مقتضیات جامعه زمینه رشد و تکامل فرهنگی را در موردی خاص فراهم آورد و یا بالا رفتن آگاهی و فرهنگ عمومی‌، مطالبات قانونی را افزایش داده و قانونگذاران را وادار سازد دقت و ریز بینی بیشتری در تدوین قوانین به‌خرج دهند.

گاهی برخی مسائل در نگاه افراد جامعه و فرهنگ عمومی‌، پذیرفته شده اما قانون در پرداختن به آن از نیازهای جامعه‌، عقب مانده است و گاه برخی رفتار‌های  قانونی‌، از پذیرش فرهنگی مطلوبی در جامعه برخوردار نیستند‌: زن مطلقه، کار قانونی انجام داده (طلاق) اما به‌دلیل مطلقه بودن از امنیت اجتماعی و فرهنگی و حتی خانوادگی مطلوبی برخوردار نیست؛  یعنی فرهنگ جامعه در پذیرش امر قانونی طلاق به رشد کافی نرسیده است  و به زن مطلقه به دید خوبی نمی‌نگرند و معمولاً این دید با قضاوت‌های منفی همراه است.

برخی قوانین نیز به شکل کهنه باقی مانده و نیازمند تکامل و تغییر به تناسب نیازهای روز جامعه هستند. به نمونه‌ی دیگر از تاثیر عوامل چهارگانه یاد شده می‌پردازیم. علم روانشناسی و مشاوران زندگی زناشویی به هیچ روی نمی‌پذیرند که زنی توسط شوهرش‌ لت و کوب شده و به‌طور مداوم مورد خشونت‌های جسمی و روحی قرار گیرد و همچنان به زندگی مشترکش ادامه دهد اما دست پنهان باورهای فرهنگی و محدودیت‌های قانونی زنان بسیاری را در چنین زندان‌هایی نگاه داشته است.

زنان بسیاری به‌دلیل نداشتن توانایی اقتصادی‌، نبود امنیت اجتماعی و فرهنگی کافی برای زنان مطلقه، نداشتن حق طلاق و حق حضانت فرزند و یا دشوار و طولانی بودن پروسه طلاق‌، خشونت‌های خانگی را تحمل می‌کنند.

شوهران خشن عموماً برای توجیه رفتار خود می‌گویند: دَ کنترول مه نیست؛ تا نزنم آرام نمی‌شوم! و گاه تعدادی از این شوهران به‌دلیل مهاجرت یا… ناچار به زندگی در جوامعی می‌شوند که  قانون خشونت را یک بیماری دانسته و به محض بروز رفتار خشن فرد‌، او را از خانواده دور کرده و به درمان او می‌پردازند و پیش از اطمینان یافتن از درمان قطعی اجازه بازگشت به خانه را به او نمی‌دهند و در آن‌صورت می‌بینیم که همان فردی که خون جلوی چشمش را می‌گرفت و تا کتک نمی‌زد آرام نمی‌شد و… از قضا چقدر آرام و منطقی شده‌، می‌تواند عصبانیتش را کنترل کرده و به گفت‌وگو و تبادل نظر بپردازد.

 
البته در مواردی عکس آن نیز اتفاق می‌افتد. برخی از مردانی که در کشور اصلی خود صاحب مقام و موقعیت اجتماعی مناسب بوده و پس از مهاجرت آن امتیازات را از دست داده اند با استرس زیادی مواجه گردیده، نقش محوری را در خانواده از دست داده، و آسیب‌پذیری شان به افسردگی و عصبانیت بیشتر می‌شود. به هر رو، در این‌گونه موارد‌،  معمولاً قانون‌ به کمک اخلاق و توانایی‌های فردی آمده و قانونگذار با بهره‌بردن از داده‌های روانشناسی به تکامل و سلامت زندگی خانوادگی یاری می‌رساند.