وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

با این اشتباه کودکتان را فلج نکنید!

با این اشتباه کودکتان را فلج  نکنید!

نکاتی که با رعایت کردن آن سلامتی کامل جسمی و روحی را برای خود و فرزندانتان به ارمغان بیاورید.

 

مردی از پشت پنجره اتاقش که در طبقه بالای حجره اش قرار داشت، متوجه شبحی در تاریکی شد که در آن حوالی پرسه می زد. از او پرسید: «کیستی؟»

 

صدایی مردانه پاسخ داد: «شبگردی هستم که شب ها در کوچه های شهر سرگردانم و با نواختن ساز، شب های تنهایی ام را می گذرانم.»

 

مرد گفت: «اما من صدای سازت را نمی شنوم!»

 

شبگرد گفت: «ساز من، سازی معمولی نیست؛ فردا صدای آن را می شنوی.»

 

صبح روز بعد وقتی مرد به حجره اش رفت، متوجه شد دار و ندارش به سرقت رفته است. ناگهان یاد حرف آن شبگرد افتاد و فهمید او سارق بوده است! حالا می توانست صدای ساز او را بشنود!

 

فردا، نمادی از «آینده» است و شنیدن صدای ساز نمادی از «مواجهه با بازتاب ها و انتخاب های ما». این داستتان برای نشان دادن موقعیت هایی کارحبرد دارد که در آن، نتیجه و بازتاب (صدا) اقدامات و اعمال ما بلافاصله تجربه نمی شود. گاهی بین آنچه انجام می دهیم و پیامدهای آن، فاصله زمانی چند ساله وجود دارد. این فاصله زمانی طولانی باعث می شود نتوانیم رابطه ای علّی… معلولی بین انتخاب های فردی و پیبامدهای متعاقب آن برقرار کنیم؛ برای همین متوجه نمی شویم آنچه درو می کنیم نتیجه کاشت چند سال قبل ما بوده است.

 

* صدای ورزش نکردن های ما، سال ها بعد در شکل چاقی و بروز انواع بیماری ها شنیده می شود.

 

* صدای سیگار کشیدن ما، ممکن است چند دهه بعد در قالب سرطان ریه به گوش برسد.

 

* الگوهای ناسالم تربیتی در خانواده هم، سال ها بعد نتایج خود را نشان خواهند داد. در این نوشتار به همین اشتباهات رایج در فرزندپروری می ردازم. این اشتباهات (ساز زدن ها) چه نتایج بلندمدتی دارند؟ چه زمانی ممکن است صدای آنها را بشنویم؟

 

در رویکرد طرحواره درمانی، که جفری یانگ در دهه نود میلادی ابداع کرد، به شکلی موثر به تعاملات والد فرزندی و نحوه شکل گیری طرحواره های ناسازگار اولیه پرداخته می شود. طرحواره ها حاصل الگوهای رفتاری غلط والدین در خانواده است.

 

طرحواره یا اسکیما، در این روزکرد به معنای الگوهای فکری و فرض های اشتباه و معیوب در مورد واقعیات جهان بیرونی و شرایط نامطلوبی است که برای افراد، سبک زندگی ناسالم و ناسازگارانه را به همراه می آورد.

 

کودک آنچه را می بیند و تجربه می کند، واقعیت می پندارد؛ در حالی که واقعیت چیز دیگری است! پدر یا مادر رفتاری تنبیه کننده دارد، بزرگترها او را طرد و حقیر می کنند، در سنین بالاتر حتی تنبیه جسمانی هم می شود، از محبت و تحسین و توجه هم خبری نیست، مادر گاهی شاد و گاهی غمگین و عصبانی است، برادر و خواهرهای بزرگتر مدام با هم درگیر شده و یکدیگر را مسخره می کنند، والدین هم از بچه ها ایراد می گیرند و آنها را مورد اهانت قرار می دهند. در این شرایط کودک تصویری نامطلوب از دنیایی که وارد آن شده، برای خود ترسیم می کند. در اینجاست که طرحواره ها شکل می گیرند.

 

من ترجیح می دهم از واژه «معلولیت» یا «فلج» استفاده کنم؛ زیرا اهمیت ارتباطات درون خانوادگی و عمق فاجعه بی توجهی به برقراری رابطه با فرزندان را به خوبی نشان می دهد.

 

آیا فرزند شما دچار فلج اطفال است؟

به احتمال قریب به یقین پاسخ شما منفی است. امروزه با بهبود وضعیت بهداشت و سلامت و افزایش آگاهی های عمومی، خانواده ها با اجرای منظم برنامه واکسیناسیون، کودکان خود را در برابر بیماری های خطرناک واکسینه می کنند؛ اما چه بسا والدینی که خداوند را به خاطر سلامت فرزندانشان شکر می کنند؛ اما متوجه بیماری های روحی و روانی آنها نیستند. گاهی والدین به علت خطاهای مهلک در زمینه تربیت فرزندان و نداشتن مهارت های فرزندپروری، از فرزندان خود انسان هایی علیل، ناتوان و مفلوک می سازند!

 

انواع فلج روانشناختی

والدین با نداشتن آگاهی درباره نحوه برخورد صحیح با کودک، ممکن است او را دچار یازده معلولیت یا فلج روانشناختی کنند:

 

1- فلج وابستگی و بی کفایتی

2- فلج شکست

3- فلج اطاعت

4- فلج طرد و انزوا

5- فلج رها شدگی و ترک شدن

6- فلج بی اعتمادی و بدبینی

7- فلج محرومیت هیجانی

8- فلج آسیب پذیری

9- فلج نقص داشتن و شرم زدگی

10- فلج معیارهای سختگیرانه

11- فلج حق به جانب بودن و شایستگی

در ادامه به توضیح یک مورد از این اختلالات می پردازم و نشان می دهم چه الگوهای تربیتی غلطی به شکل گیری آنها منجر شده است.

 

1- فلج وابستگی و بی کفایتی

اشتباهات اساسی که منجر به شکل گیری این اختلال می شود عبارت است از:

 

1- شما والدینی بسیار حمایتگرید؛ به صورتی که بدون توجه به سن کودک با او مانند خردسال برخورد می کنید.

 

2- به جای فرزندتان تصمیم می گیرید.

 

3- مراقب تمام جوانب زندگی کودکتان هستید و فرصت نمی دهید او از خودش محافظت کند.

 

4- مسئولیتی به کودکتان نداده و اجازه نمی دهید آب در دلش تکان بخورد و به زحمت بیفتد.

 

5- از کودکتان فاصله ای نمی گیرید؛ به طوری که احساس کند فرد مستقلی است.

6- مدام به فرزندتان درباره خطرات زندگی هشدار می دهید.

 

7- در خانه چنان شرایطی راحتی فراهم می کنید که ناکامی و سختی را تجربه نمی کند.

 

8- وقتی کودکتان می خواهد وظایف جدیدی برعهده بگیرد، با امر و نهی و نصیحت منصرفش می کنید.

 

9- عقاید و نظرات کودک مورد تمسخر و انتقاد قرار می گیرد.

 

10- تکالیف درسی کودکتان را انجام می دهید.

 

ده اشتباه فوق مربوط به حمایت های افراطی دز کودکان است؛ اما حمایت های تفریطی عبارت است از:

 

11- شما به صورت صحیح به فرزندتان کمک نکرده اید یا راهنمایی خود را از وی دریغ کرده اید.

 

12- کودکتان را به شکلی رها می کنید که مجبور می شود به تنهایی تصمیم بگیرد، در حالی که این تصمیم گیری فراتر از شرایط سنی اوست.

 

13- انتظار دارید کودکتان فعالیتی انجام دهد یا مطالبی را بداند که فراتر از عقل و درک اوست.

 

14- کودکتان را مجبور می کنید در خانه مانند افراد بزرگسال رفتار کند.

 

همرازم، نیتجه و پیامد این چهارده خطای تربیتی، ابتلای کودک شما به اولین نوع از فلج روانی به نام «وابستگی» است.

 

ویژگی های اصلی افراد مبتلا به فلج وابستگی

آنها قادر به تصمیم گیری نیستند و حتی برای تصمیم گیری های روزانه خود به کمک دیگران نیاز دارند. این کمک را هم اغلب از فردی می گیرند که وابستگی خاصی به او دارند.

 

مسئولیت امور زندگی شان را نمی پذیرند و آن را برعهده دیگری می گذارند. از مخالفت با دیگران می ترسند و سعی می کنند هظر خود را بیان نکنند چون ممکن است این کار باعث طرد شدن و از دست رفتن رابطه وابسته شان شود.

 

اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند و اغلب نمی توانند کاری را آغاز کنند. از این که کاری را ناقص انجام دهند و مورد قضاوت منفی دیگران قرار گیرند، به شدت بیم دارند.

 

تنهایی برایشان مرگ آور است و نمی توانند در تنهایی از خودشان مراقبت کنند. پس از قطع یک رابطه، احساس می کنند مجبورند خیلی زود وارد رابطه دیگری شوند، گاهی هم چند رابطه همزمان دارند تا بتوانند در هر موقعیتی یک نفر را در کنار خود داشته باشند و بر ترس ناشی از احساس طرد شدن از سوی یکی از این افراد غلبه کنند.