وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

آیا به این فکر کرده اید که چرا می خواهید پولدار شوید؟

آیا به این فکر کرده اید که چرا می خواهید پولدار شوید؟

اگر شما هم مدام با خود میگویید کاشکی پولدار شوم آیا اصلا به این فکر کرده اید که اگر پولدار شوید می خواهید چکار کنید؟

 

ساختار طبیعت یا هر چی، به هر حال برای مردها از ابتدا برنامه ریزی شده است که باید روزی روزگاری وارد بازار کار بشوند و پول در بیاورند و بالاخره بازوی اقتصادی باشند و چرخ زندگی را با هر زور و زحمتی بچرخانند.

 

برای همین است که همه پسرها از بدو تولد زور زورکی هوش و ذکاوت اقتصادی دارند و قطعا خیلی خوب دو را با دو جمع می کنند به طوری که نتیجه اش خیلی خاص تر و خالص تر از نتیجه دخترانه است و از همان زمان به صرف پسر بودنشان باید رشته های فنی و مهندسی و ریاضی را بخوانند یا در آینده اگر نمی توانند فرد مفیدی برای جامعه شوند، حداقل چند تومانی از رشته شان به دست بیاورند و دستشان را از جیب پدر بیرون بکشند.

 

این جبر خوب است یا بد، بگذارید خودشان در موردش قضاوت کنند، اما من می گویم خیلی هم خوب نیست، آنها حتی فرصت انتخاب ندارند، حداقل همه شان این فرصت را برای خودشان ایجاد نمی کنند. آنها قبول می کنند که همان وقت که شتر جنسیت موقع ورز دادن گل شان کنارشان نشسته، راه شان را مشخص کرده است و حالا باید مانند یک ساربان خوب، این شتر را یک جایی ببرند و بنشانند. برای همین خیلی هایشان همین قدر که کاری داشته باشند، پولی به دست بیاورند و به هر حال دستی در جیب خود داشته باشند، عالی است، حالا هر چقدر پول و کار چرب تر و بهتر باشد، چه کسی بدش می آید؟

 

یک شانس بزرگ تر است. حالا آنهایی که بهترین شغل دنیا، یعنی پدر پول دار را دارند، یا رگ های دارند که می گوید این شغل و درآمد در شأن تو نیست، باید بیشتر به دست بیاوری، جدا از خیل عظیم و عمومی مردان هستند. اما در ذات شان، مردها به دلیل همان جبر طبیعی چندان مختار نیستند، این هوش اقتصادی زورکی، به ضررشان تمام شده، حداقل برای بیدار کردن قدرت مال خواهی شان.

 

اما زن ها، همین که این جبر را ندارند، انگار فرصت بیشتری برای تلاش اقتصادی دارند. یعنی فرصت طلایی برای آن که به پول به عنوان یک ارزش نگاه کنند نه فقط رفع نیاز و تلاش کردن، منظور از تلاش، کار کردن و چندرغاز درآمد داشتن نیست.

 

منظور این نیست که حساب کنید چهار سال درس خواندید، دانشگاه آزاد رفتید، حالا به این در و آن در بزنید، به صد نفر رو بیاندازید، گزینش شرکت کنید، ۵۰ تا دروغ بگویید و اعتقادات عجیب و غریب برای خودتان بسازید تا بلکه استخدام شوید و بعد حساب کنید. اگر یک وام از اینجا بگیرید و به محض تمام شدن اقساطش وام دیگری جور کنید و ناهار و بستنی نخورید، سینما نروید، با همین یک دست لباس بسازید، می توانید پس اندازی داشته باشید.

 

به هر حال، آدم بعد از ۵ سال یا ۱۰ سال کار کردن، باید یک باره خودی نشان بدهد. اگر جزو این دسته هستید، بعید می دانم خط خیلی مشخص و روشنی از مردها داشته باشید. حداقل آنها برای روز کار می کنند و نیم نگاهی هم به آینده دارند، شما که همه را گذاشته اید برای آینده، آن هم خیلی مورچه وار. نمی گویم بد است، اصلا نقدی ندارم، اما می گویم: «اینجا قرار است در مورد اقتصاد جنسیتی حرف بزنیم، یعنی زنان قدرت مند و پولدار. دقیقا «پولدار».

 

حالا که تکلیف مان را با هم مشخص کردیم، لطفا بیایید و تکلیف تان را با خودتان هم مشخص کنید. دیدگاهتان در مورد پول چیست؟ این دیدگاه خیلی مهم است، همین است که همه جنبه های مهم موفقیت مای شما را مشخص می کند. دقیقا بگویید به چقدر پول احتیاج دارید؟ من دوستی دارم که یک رقم مشخصی را در هر شرایطی می گوید.

 

10 سال پیش می گفت اگر ماهی ۵۰۰ هزار تومان پول به حسابم بیاید، خوشحال خواهم بود و الان یکی دو سال است که رقم سه میلیون تومان را برای خود تعیین کرده است. به اعتقاد او ماهی سه میلیون تومان رقمی است که به راحتی با آن می توان زندگی کرد، در عین حال نیازی نیست کار کنی و چشم به درآمد آخر ماه داشته باشی و مهم تر این که با این رقم می توان هم خرید کرد و هم سفر رفت.

 

رقم شما چقدر است؟ با چه میزان پول در ماه خوشحال خواهید بود؟ سفری که برای خودتان در نظر گرفته اید، چقدر هزینه دارد؟ یک سفر معمولی یا رویایی است؟ جواب این سوالات را بدهید، خیلی مهم است که بدانید کجای دنیای اقتصاد ایستاده اید.

 

همان طور که به سوال قبلی فکر می کنید و رقم آن را مشخص می کنید، لطفا فکر کنید و بگویید برای به دست آوردن این میزان پولی که تعیین کردید، چقدر حاضرید از جان مایه بگذارید؟ دوست تاجری دارم که در جوانی بسیار خوش درخشیده و توانسته از نقطه ای به اصطلاح صفر، به جایگاه قابل قبولی دست پیدا کند.

 

حالا هرگاه دوستانش بخواهند از سخت کوشی او تعریف کنند و دلیل موفقیت های مالی اش را بیان کنند، اولین نکته ای که می گویند این است: «او برای ۶ ماه اصلا نخوابید.» و من در جواب می گویم: «اگر با شب نخوابیدن آدم پولدار می شود، من حسابی دستم در این آتش است، بگویید چند ماه نخوابم و ماهی چقدر درآمد خواهم داشت؟» من واقعا قصد تمسخر او را ندارم، اما لطفا شما هم تایید کنید که بعید است آدمی فقط با نخوابیدن تاجر خوبی شود و نان روغنی بخورد. برای همین می گویم: «برای پولدار شدن، چقدر می خواهید مایه بگذارید؟»

 

اما اصلی ترین سوالم، چرا می خواهید پولدار شوید؟ به دنبال آزادی هستید یا استقلال یا امنیت و یا پرستیژ اجتماعی؟ خیلی از کسانی که من با آنها مراوده داشته ام دلیل کار کردن و کسب درآمدشان را همین موارد ذکر کرده اند، اما راستش را بخواهید با کمتر زنی مواجه شده ام که بخواهد از طریق کار و تلاش ثروتمند شود، همه کار می کنند، اما کسی به ثروت فکر نمی کند. حداقل کمتر کسی است که به ثروت فکر کند. اما یک نکته را در نظر داشته باشید، پول هدف نیست، فقط یک ابزار است برای رسیدن به مقاصد مالی و اقتصادی که رد زندگی برای خود تعریف کرده اید.

 

داشتن خودروی خوب، حسابی بانکی پر از صفر، اسناد املاک یا سرمایه گذاری در بازارهای مختلف که می تواند صفرهای حساب شما را بیشتر کند. پس از همین ابتدا سنگ بنای خود را درست بگذارید و خوب جاگیرش کنید. شما قرار است به بالا بروید، حسابی برای خودتان نقطه اوج را در نظر بگیرید، حالا یک نردبان ارزشی برای خود بسازید. چرا پول می خواهید و چرا پول برایتان ارزشمند است؟ آزادی، امنیت، استقلال، خوشبختی، آرامش خاطر، احترام.

 

شاید ارزش های دیگری هم در ذهن داشته باشید، پس همه را بنویسید، بعد از آن هدف هایتان را دسته بندی کنید. هدف از کسب پول بیشتر این است که زندگی راحت تری داشته باشید، دوست دارید با پول، انتخاب بهتر و بیشتری برای ازدواج داشته باشید، می خواهید در فعالیت های خیرخواهانه اجتماعی مشارکت داشته باشید، یا هر هدف دیگری. اما به یاد داشته باشید، همه ارزش ها و اهداف مهم هستند و رسیدن به آنها بسیار اهمیت بیشتری دارد، فقط مراقب باشید دچار برخی اشتباهات نشوید.

 

* از همین حالا، به فکر روزگار پیری و کوری و درماندگی باشید. شما که غریبه نیستید، فردا روز هیچ کس دست کسی را نمی گیرد، پس حساب بازنشستگی خود را دریابید.

 

* این پول ارزشمند است، آن تفکر سیاه را که به پول کثیف می گفت و آن را چرک کف دست می دانست را کنار بگذارید، حتی بریزید دور، در چنین شرایطی پول ارزشمند و عزیز را به راحتی و برای اجناس بی ارزش هزینه نکنید.

 

* قبل از هر نوع سرمایه گذاری، خوب مطالعه و تحقیق کنید، در این میان حرف هایی می شنوید که «پولت چقدره؟ بده من، سودش را می دم»، هیچ توجهی نکنید، البته می توانید شنونده باشید، حتما کارهایی وجود دارد که شما را برحذر می دارند آن هم به خاطر زن بودنتان، شما دقت کنید ببینید سود و زیان شما در چیست، قطعا ارتباطی با زن و مرد ندارد، اقتصاد از آن دسته فعالیت هایی است که فقط آدم زرنگ می طلبد، پدر سوخته تر از آن است که دنبال جنسیت شما باشد. در کارهایی که امکان مشارکت وجود دارد، حتما این کار را انجام دهید.

 

* لطفا به اندازه کافی ریسک پذیر باشید، نه سر پرشوری داشته باشید که یک باره همه چیز را به باد بدهید و نه چنان باشید که گویی پول را در تشک و بالشت جمع کرده اید. شما به دنبال سود هستید، به این فکر نکنید که در جایی سرمایه گذاری کنید و شاید روزی سودی عاید شما شود و یا اگر سود هم نکنید، ضرر هم نمی کنید و در عوض اصل مالتان همچنان سر جایش است، این تفکرات برای شما که قصد ثروت مند شدن را دارید، نیست. شما قرار است سود کنید، پس به ارقام خوب دقت کنید.