بلکه قانع سازی با استفاده از عقل و منطق و محبت است. اگر مردی نتواند با استفاده از منطق و محبت، همسرش را قانع کند تا کاری را انجام بدهد (یا ندهد) با اعمال زور نیز او را وادار به انجام آن کار نخواهد کرد و اگر هم این اتفاق بیفتد، و بتواند با توسل به زور کاری را به همسرش تحمیل کند، در آینده عواقب خشمهای فروخورده و ناراحتیهای عمیق همسر دامنگیر او میشود. کلید حل اختلاف نظرها ظلم نیست، با درک متقابل و خود را به جای همسر قرار دادن و فهم احساس او، با محبت و نرمی و منطق میتوان خیلی چیزها را تغییر داد.
بی احترامی، توهین، تحقیر
بی احترامی، توهین، تحقیر، تمسخر، زیر سوال بردن و همه رفتارهایی از این دست، نه تنها رابطه بین دو نفر را متزلزل میکند بلکه معمولا در روابط آثار غیر قابل جبران بر جای میگذارد. اکثر انسانها، نمیتوانند این رفتارها را فراموش کنند. چون آنها را با شخصیت خود مرتبط میکنند و گمان میکنند طرف مقابل برای آنها ارزش و احترامی قائل نیست و آنها را دوست ندارد. اگر چنین رفتارهایی جلوی دیگران و فرزندان بروز کند، بر شدت آن افزوده میشود و فراموش کردن آن هم سختتر میشود.
طرفداری بی مورد از خانواده
گرچه احترام به خانواده طرفین وظیفه هر زن و مردی است، اما گاهی تایید رفتارهای غلط خانوادهها و دخالتهای بیجای آنها باعث دلخوری و آزار زن یا شوهر میشود. اگر مردی بخواهد همیشه حق را به خانوادهاش بدهد و به خاطر خانواده خود، همسر را طرد کند یا زیر سوال ببرد در واقع رابطه زناشویی خود را مورد تهدید قرار داده و کم کم محبت همسر آزار دیدهاش را از دست خواهد داد.
طرفداری بیجا از هر کس که باشد، موضع او را تضعیف میکند و باعث میشود دیگران به او بی اعتماد شوند. اگر دختر یا پسری نمیتواند بین خانواده و همسرش تعادل برقرار کند و با انصاف و عدالت وارد موضوع شود در واقع هنوز به بلوغ روانی و عاطفی نرسیده است و باید هر چه زودتر درمان شود و رشد کند. متاسفانه بسیاری از این همسران نابالغ وجود دارند که سالها با همین عدم بلوغ به زندگی مشترک ادامه میدهند و بهای این نابالغی شان را همسرو حتی فرزندانشان میپردازند در کل این کل مطلب.