این دل نوشتهای است از مهران مدیری درباره خسرو شکیبایی. همان که دیگر غمگین نیست، همانی که با همه فریادهایش ساکن صحرای سکوت شد… شکیبایی که در یادهایمان هست تا همیشه…واما نگارنده این نوشته دلنشین،همان جوان سریال باغ گیلاس است که در حال و هوای باغ آن روزگاران باقی نماند و جوانههایی نو آفرید. فال و تقدیرش گویی رقم خورده بود برای تولد لبخندهای گم شده… به آینده میاندیشید درست مثل اکنون که به فردا میاندیشد، در یک جا و یک زمان نمیماند و با هر حرکت این کره خاکی، او نیز به دنبال خلقی تازه است.
او خالق خنده است؛خنده بر لبان مردمانی که خشتهایشان چنان چیده شده که سخت میخندند، قصه او فقط طنز و کمدی کار کردن نبود، قصه او غصه مردم بود، سکوتش نشان از اندیشه است. میاندیشد که چگونه بخنداند… حالا در اندیشه کار جدیدی است. این روزها میخواهد بگوید «شوخی کردم».
بسیاری از آدمها در ارتفاع که باشند، از آن بالا دیگران را طور دیگری میبینند، اما مدیری آن بالا هم که باشد، همه را به یک چشم میبیند. از نیمه آخرین ماه فصل گرما لشکر هنرمندان مدیری در ارتفاعات بلوار ارتش دور هم جمع شدند تا خاطره بسازند. فصل خزان تازه آغاز شده، هوای دل انگیز صبح پاییزی و آفتاب زیبا همراهم شدند تا روزی به یاد ماندنی را در محل فیلمبرداری سریال جدید مهران مدیری با نام «شوخی کردم» سپری کنم. محل قرار ساختمانی قلعه مانند بود که نامش را گذاشتم قلعه شوخی ها.
سفر به قلعه شوخی ها
نمای خارجی ساختمان نشانی از وسعتش ندارد اما وقتی داخل میشوم، دلیل انتخاب آن را میفهمم. وسعت این ساختمان آنقدر هست که یک گروه حرفهای بتواند در آرامش و با فراغ بال کار کند. در ورودم اولین چیزی که نظرم را جلب میکند راهنمای طبقات نصب شده در کنار آسانسور است. تابلو نشان میدهد که هر کدام از گروهها از جمله نویسندگان، کارگردانی، روابط عمومی، گریم، صحنه و لباس و…. در کدام طبقه هستند.
از اتاق روابط عمومی به همراه وفا ملکزاده مدیر روابط عمومی سریال بازدید از بخشهای مختلف ساختمان را شروع میکنم. کمکم ظهر شده و وقت ناهار است. در اتاق گریم گروه مشغول گریم بازیگران از جمله سحر زکریا است. قرارمان برای گفتوگو با او به بعد از کارش موکول میشود. طبقه سوم قلعه شوخیها اتاق تدوین و تهیهکننده و کارگردان است. صدای الیکا عبدالرزاقی را میشنوم و پس از رسیدن به میز تدوین متوجه میشوم تدوینگر در حال کار روی سکانسی از او است.
پس از اتاق تدوین نزدیک به اتاق مهران مدیری -که در این سریال علاوه بر بازیگری، تهیه کنندگی و کارگردانی، طراحی صحنه و لباس را هم انجام میدهد- شاهد یک تصویر زیبا بودم. چشم چرخاندم و تهران را از آن ارتفاع دیدم. در این لحظه از خودم پرسیدم مرد طنزپرداز وقتی از این نقطه به شهرش مینگرد به چه میاندیشد؟
ساختمان به شکل دایره است و پس از یک دور زدن سحر ذکریا را در اتاق بازیگران میبینم. میگوید: «همیشه کار با آقای مدیری مثل هر کار دیگری برایم تجربه تازه است.کار طنز را با او شروع کردم و اگر هم بخواهم ادامه بدهم فقط در آثار آقای مدیری حضور پیدا میکنم. چون طنز را به خوبی میشناسد، خودش بازیگر بسیار خوبی است و میتواند بازیگرها را به درستی هدایت کند.»
زکریا ادامه میدهد: «همیشه از همکاری با او خاطره خوش داشتهام. در کارهایش آرامش و سکوتی بوده که در کارهای دیگر دیده نمیشود. به نظرم فامیلیاش با مدیر و مدبر بودنش مطابقت دارد.» میگوید: « اکثر بازیگرانی که از گذشته با آقای مدیری کار کردهاند دور هم جمع شدهاند. حدود 60 بازیگر داریم و سریال هم در فضای امروز و درباره دغدغههای جامعه امروز است. یقین دارم کار خوبی میشود.»
از زکریا میپرسم به نظرش چقدر از توانایی خانمهای بازیگر در عرصه طنز استفاده میشود. پاسخ میدهد: « در سریالهای طنز خانمها در حاشیه قرار دارند. همیشه گلهام این است که متنهای خوب برای آقایان نوشته میشود. برای همین دست خانمها بسته است و آنها نمیتوانند همه توانایی و استعدادشان را نشان دهند. حتی در کارهای جدی هم این مشکل وجود دارد و از همه توان بازیگران خانم استفاده نمیشود. اما در طنز بیشتر اتفاق میافتد.»
اگرچه کارهای ابتدایی مدیری که بسیار هم ماندگار شدند آیتمی بودند اما چند سالی بود که به این شکل کار نمیکرد و حالا بزرگترین تفاوت «شوخی کردم» نسبت به کارهای اخیرش آیتم محور بودن آن است. برای پرس و جو درباره این نوع کار به سراغ تیم نویسندگان میروم. اتاق نویسندگان انتهای راهروی طبقه دوم است. خشایار الوند، امیرمهدی ژوله، حمید برزگر و الهه زارعنژاد تیم نویسندگان سریال را تشکیل میدهند.وارد اتاقشان میشوم، تابلویی را میبینم که نام آیتمهای ثابت سریال روی آن نگاشته شده و روبهروی هر آیتم اسم نویسنده آن نیز به چشم میخورد. جالب اینجاست نام مهران مدیری هم در مقابل یکی از آیتمها نوشته شده است.
با نویسندهها دور یک میز مینشینیم و از شوخی کردم سخن میگوییم. اولین سؤالم درباره فضای آیتم نویسی است. ژوله میگوید: « تعدادی سوژه انتخاب کردم که در هر قسمت یک موضوع دستمایه کار شود. ابتدا چرخشی مینوشتیم اما آقای مدیری پیشنهاد کردند از مجموعه چهار به بعد هر آیتم محصول کار یک نویسنده باشد. اگر برای یک قسمت 20 آیتم احتیاج داریم ما 30 آیتم مینویسیم و آقای مدیری از بین آنها انتخاب میکند.