وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

یاسر شیخی یگانه و مصاحبه با آن

یاسر شیخی یگانه و مصاحبه با آن
این روزها همه به آینده امید دارند. هر کدام از حوزه‌های فرهنگ و هنر کشور رویای روزهای بهتری را در سر می‌پرورانند. در این میان هنر موسیقی نیز به روزهای پر رونق می‌اندیشد. روزهایی که بزرگان موسیقی با اجراهای بدون دردسر، بازار موسیقی را گرم کنند. البته نباید همه چیز را معطوف به وضعیت اجتماعی کرد. در این بُرهه از زمان این نیاز به خوبی احساس می‌شود
 
که خود هنرمندان موسیقی نیز باید برخی مسائل و دوری‌ها را کنار بگذارند و برای در کنار هم بودن کمی از خودگذشتگی کنند. برای بررسی علت برخی دوری گزیدن‌های هنرمندان موسیقی از هم، به سراغ مردی رفتیم که همیشه از دوستی‌ها و در کنار هم بودن‌ها استقبال کرده است. قرارمان برای دیدار در موسسه آوای شیدا تنظیم شده است. راس ساعت مقرر در آنجا هستم و برای آمدنش دقایقی را منتظر می‌مانم. محمد‌رضا لطفی با موها و محاسن سفید و البته بلند، از در وارد می‌شود. ما را به دفتر کارش می‌برد.
 
سازها توجهم را جلب می‌کنند. یکی از سازها تاری است با پنج سیم و البته قدمتی بیش از صد سال! در میان چنین سازهایی صحبتمان آغاز می‌شود. لطفی با جسارت درباره مسائل مختلف موسیقی نظرش را بیان می‌کند. همین جسارت و البته صداقت او گفت‌وگو را جذاب می‌کند. هر پرسشی از سوی من به‌طور حتم پاسخی معقول از سوی لطفی دارد. او بدون هیچ گونه محافظه کاری علاقه‌اش را برای همکاری مجدد با محمد‌رضا شجریان نشان می‌دهد و از هیچ فرصتی برای بیان زوایای مختلف همکاری‌های گذشته‌اش با شجریان؛
 
که هر کدام نقطه عطفی در موسیقی ایرانی است، فروگذار نمی‌کند. لطفی که بدون تردید یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های موسیقی ایران در 50 سال گذشته است، درباره علت دور ماندن یاران قدیم موسیقی ایرانی از هم می‌گوید: شهرت و پول دو چیزی هستند که بین اهالی موسیقی جدایی‌انداخته است. لطفی در عین حال معتقد است؛ برخی از بزرگان موسیقی ایران در حال حاضر جایگاه پهلوانی خود در موسیقی را فراموش کرده‌اند و دیگر در حد پهلوان‌های موسیقی نیستند!
 
لطفی می‌گوید: پهلوانان موسیقی اگر جایگاه خود را درک نکنند، می‌میرند! آنچه از لحن صحبت‌های محمدرضا لطفی قابل برداشت است، دلسوزی او برای موسیقی و خیرخواهی‌اش برای همقطاران قدیمی است. پس در خواندن صحبت‌های لطفی در این گفت‌وگو لحن دلسوزانه و البته جسورانه‌اش را فراموش نکنید…

زمانی که از آمریکا به ایران برگشتید، یکی از گلایه‌هایی که نسبت به دوستان موزیسین خود داشتید این بود که آنها از شما سراغی نگرفتند که حتی به شما خوشامد گویی کنند! این دم سردی آنها در وضعیتی بود که همین دوستان برای روزهای بسیاری در سفرهایشان به آمریکا مهمانتان بوده‌اند، اما در روزهای آغازین ورود شما به ایران به شما خوشامدگویی نکردند. آیا همچنان همان ارتباط سرد میان شما و دوستان موزیسینتان وجود دارد یا اینکه این رابطه بهتر شده است؟

الان تعدادی از دوستان تمایل بیشتری به دوستی و با هم بودن دوباره دارند و این اتفاق برای موسیقی لازم است. البته هنوز اتفاقی نیفتاده و این مساله در حد یک تمایل مانده است. متاسفانه امروز شاهد آن هستیم که بسیاری از اهالی موسیقی ایرانی در شهرت گرفتار شده‌اند و همه چیز را در چارچوب این شهرت می‌بینند و کمتر به دوستی‌های گذشته فکر می‌کنند. در حالی که من در ارتباطم با دوستان قدیمی چیزی به نام شهرت را در نظر نمی‌گیرم.

یعنی به اتفاقات بهتر امیدوار باشیم؟در حال حاضر جریانی به نام موسیقی ایرانی با ساز ایرانی نقش حرکتی و اجتماعی خود را از دست داده است که مقداری از آن به دلیل ناکارآمدی خود موسیقیدان‌ها و مقداری دیگر از آن به دلیل هجمه وحشتناک موسیقی‌های بدون سازهای ایرانی است.

تاکیدی که بر ساز ایرانی دارید به چه علت است؟با سازهای ایرانی فرهنگ شریف، توکلی و حبیب سماعی را داریم که همه آنها در سطح‌های مختلف وجود دارند و همه آنها ساز ایرانی می‌نوازند. ما می‌گوییم همه با هر سلیقه‌ای که دارند ساز ایرانی بنوازند تا موسیقی و سازهای ایرانی از بین نروند.ضعیف شدن موسیقی ایرانی و کم رنگ شدن سازهای ایرانی چه عواقبی برای هنر و فرهنگ ایرانی دارد؟

اگر ساز ایرانی از بین برود و موسیقی ایرانی ضعیف شود بخش‌های بسیاری ضربه می‌خورند. نخستین بخشی که ضربه می‌خورد شعر است. این همه خواننده در موسیقی ایرانی شعرهای حافظ و سعدی و مولانا را خوانده‌اند. خواننده‌ای مانند شجریان بهترین شعرهای شاعران بزرگ ایرانی را خوانده و همه آثارش هم به صورت کتاب چاپ شده است. شجریان طی 50 سال گذشته نقش بسیار مهمی در معرفی شعر شاعران بزرگ ایرانی داشته است. حال اگر این موسیقی ضعیف شود به‌طور حتم شعر هم ضعیف می‌شود.درباره ارتباط موسیقی و شعر بیشتر برایمان بگویید.

هنر نقش بارزش همسویی با خط تکامل و تعالی است، به همین دلیل هم بیشتر رشته‌های هنری با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. نمی‌توان حافظ را تصور کرد بدون آن که در کنارش موسیقیدانی هم طراز حافظ نباشد. من همیشه می‌گویم؛ زمانی که حافظ به نزد قوام می‌رفته و شعر می‌خوانده، کدام موسیقیدان در کنار حافظ ساز می‌نواخته است؟! مطمئن باشید که آن موسیقیدان به‌طور حتم در سطح بالایی از نوازندگی بوده که توانسته در مجلسی باشد که حافظ حضور داشته است، وگرنه به آن مجلس دعوت نمی‌شد. همان گونه که در دوره ملک الشعرای بهار، افرادی چون درویش خان برایش ساز می‌زده‌اند.