زمانی که از آمریکا به ایران برگشتید، یکی از گلایههایی که نسبت به دوستان موزیسین خود داشتید این بود که آنها از شما سراغی نگرفتند که حتی به شما خوشامد گویی کنند! این دم سردی آنها در وضعیتی بود که همین دوستان برای روزهای بسیاری در سفرهایشان به آمریکا مهمانتان بودهاند، اما در روزهای آغازین ورود شما به ایران به شما خوشامدگویی نکردند. آیا همچنان همان ارتباط سرد میان شما و دوستان موزیسینتان وجود دارد یا اینکه این رابطه بهتر شده است؟
الان تعدادی از دوستان تمایل بیشتری به دوستی و با هم بودن دوباره دارند و این اتفاق برای موسیقی لازم است. البته هنوز اتفاقی نیفتاده و این مساله در حد یک تمایل مانده است. متاسفانه امروز شاهد آن هستیم که بسیاری از اهالی موسیقی ایرانی در شهرت گرفتار شدهاند و همه چیز را در چارچوب این شهرت میبینند و کمتر به دوستیهای گذشته فکر میکنند. در حالی که من در ارتباطم با دوستان قدیمی چیزی به نام شهرت را در نظر نمیگیرم.
یعنی به اتفاقات بهتر امیدوار باشیم؟در حال حاضر جریانی به نام موسیقی ایرانی با ساز ایرانی نقش حرکتی و اجتماعی خود را از دست داده است که مقداری از آن به دلیل ناکارآمدی خود موسیقیدانها و مقداری دیگر از آن به دلیل هجمه وحشتناک موسیقیهای بدون سازهای ایرانی است.
تاکیدی که بر ساز ایرانی دارید به چه علت است؟با سازهای ایرانی فرهنگ شریف، توکلی و حبیب سماعی را داریم که همه آنها در سطحهای مختلف وجود دارند و همه آنها ساز ایرانی مینوازند. ما میگوییم همه با هر سلیقهای که دارند ساز ایرانی بنوازند تا موسیقی و سازهای ایرانی از بین نروند.ضعیف شدن موسیقی ایرانی و کم رنگ شدن سازهای ایرانی چه عواقبی برای هنر و فرهنگ ایرانی دارد؟
اگر ساز ایرانی از بین برود و موسیقی ایرانی ضعیف شود بخشهای بسیاری ضربه میخورند. نخستین بخشی که ضربه میخورد شعر است. این همه خواننده در موسیقی ایرانی شعرهای حافظ و سعدی و مولانا را خواندهاند. خوانندهای مانند شجریان بهترین شعرهای شاعران بزرگ ایرانی را خوانده و همه آثارش هم به صورت کتاب چاپ شده است. شجریان طی 50 سال گذشته نقش بسیار مهمی در معرفی شعر شاعران بزرگ ایرانی داشته است. حال اگر این موسیقی ضعیف شود بهطور حتم شعر هم ضعیف میشود.درباره ارتباط موسیقی و شعر بیشتر برایمان بگویید.
هنر نقش بارزش همسویی با خط تکامل و تعالی است، به همین دلیل هم بیشتر رشتههای هنری با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. نمیتوان حافظ را تصور کرد بدون آن که در کنارش موسیقیدانی هم طراز حافظ نباشد. من همیشه میگویم؛ زمانی که حافظ به نزد قوام میرفته و شعر میخوانده، کدام موسیقیدان در کنار حافظ ساز مینواخته است؟! مطمئن باشید که آن موسیقیدان بهطور حتم در سطح بالایی از نوازندگی بوده که توانسته در مجلسی باشد که حافظ حضور داشته است، وگرنه به آن مجلس دعوت نمیشد. همان گونه که در دوره ملک الشعرای بهار، افرادی چون درویش خان برایش ساز میزدهاند.