متاسفانه چنین افرادی نمیتوانند مشکل ایجاد شده را حل کنند چون به جای اصل موضوع به چیزی رجوع میکنند که ربطی به مشکل ندارد. اینها مدام میگویند همسرم، آدم خوبی است اما مادرش، دوستش، خواهرش، برادرش و خلاصه دیگران بد هستند. نکته مهم در این جا این است که دعواهای شما ربطی به دیگران ندارد و معمولا این همسر شماست که نمیتواند بین دیگران و شما، بین والدین و زندگی خانوادگی جدید، بین شما و دوستانش و … تعادل برقرار کند.
در واقع این همسر شماست که از پختگی کافی برخوردار نیست و از نظر مدیریت روابط، ضعیف است و باید تحت نظر متخصص مدیریت روابط را بیاموزد و پختهتر شود. البته گاهی هم یکی از طرفین از همسرش انتظارات و توقعات غیر منطقی دارد. مثلا برخی از زن و شوهرها به همدیگر میگویند باید دوستان و اقوام و آشنایان خود را کنار بگذارند و دیگر با آنها معاشرت نکنند که این هم کاملا غیر واقع بینانه است و به تدریج به دور شدن زن و شوهر و مشاجره میانجامد.
مشاجره بر سر تربیت و پرورش فرزندان
شاید تعجب کنید اما نکته مهم در تربیت و پرورش فرزندان بر میگردد به قبل از ازدواج! در واقع از همان ابتدا لازم است با کسی ازدواج کنید که از نظر فرهنگ و عقیده، از نظر ایدئولوژی و سلیقه شبیه به شما باشد. وگرنه، نه تنها در تربیت فرزند که در بسیاری زمینهها، دچار مشکل خواهید شد. اما اگر هم با همدیگر همسو و هم عقیده و شبیه به هم نیستید و دو نوع تربیت متفاوت را میپسندید، اقلا این را جلوی فرزندانتان ابراز نکنید و هر طور که شده در تنهایی و بدون حضور فرزندان با هم به نتیجه و توافق برسید.