در دورهای از شما به عنوان ستاره سینمای تجاری یاد میشد. آیا از این انتساب ناراحت میشدید؟به نظر من اشکالی ندارد یک بازیگر فیلمهایی در کارنامهاش داشته باشد که باعث رونق سینمای ایران هم شده باشد. این یک حسن است و کسی نمیتواند ایراد بگیرد، چون اگر سینما رونق نداشته باشد، کسی فیلم نمیبیند تا بعدش فیلمهای ارزشمند هم تولید شود.
اما به شرطی که در فیلم با ارزش هم ظاهر شده باشد.این را قبول دارم که من بازیگر، اگر فیلم پرفروشی دارم باید حتماً اثر باارزشی هم در کارنامه داشته باشم. با این حال قبول دارم اوایل کار شاید باید بیشتر دقت میکردم و وسواس بیشتری به خرج میدادم. شاید چون برایم ورود به این عرصه مهم بود، در پذیرفتن کارها کمی عجله میکردم.چه جوری وارد این عرصه شدید؟
من در دبیرستان علوم تجربی خواندم و بعد ادامه تحصیل دادم و تدوین خواندم. یعنی الکی وارد سینما نشدم. با یک دیدگاه وارد شدم. بعد هم کلاسهای بیان آقای سمندریان رفتم. کتاب خواندم و فیلم دیدم و تمرین کردم. ممکن است فیلمهایی در کارنامه من باشد که خوب درنیامده، با این حال فکر میکنم هر انتخابی که کردهام، آن لحظه دلیلی برای خودش داشته است.خودتان کدام را بیشتر میپسندید: جایگاه یک ستاره یا یک بازیگر با نقشهای متفاوت؟من هردویش را کنار هم میپسندم.
خیلی از بازیگران به سمت تجربههای دیگری در سینما مانند کارگردانی یا سایر هنرها مثل عکاسی رفتهاند. شما چطور؟فعلاً قصد کارگردان شدن ندارم. ورود به هر رشتهای تخصص و تجربه میخواهد، اما چون قبل از بازیگری، تدوین خواندهام و کارهای فنی را هم دوست دارم، شاید یک روز با اجازه استادان به سمت فیلمبرداری بروم یا با اجازه تهیهکنندگان، تهیهکننده شوم.
در چند سال اخیر نشان دادهاید از انعطاف خوبی در پذیرش نقشهای گوناگون برخوردارید. اما باز با این حال در برخی کارهایتان همان شخصیت فیلم آتشبس میشوید. چرا؟یک موقعهایی کارگردان به من میگوید همان جنس بازی در آتشبس را میخواهم و اینجا دیگر از دست من خارج است.اما با چند کار نشان دادید که چقدر توانایی دارید در نقش متفاوت ظاهر شوید.خب دیگر اینجا بحث سبک و سلیقه مطرح میشود و کاری از دست من بر نمیآید.سابقه کار تدوین چه کمکی به بازی شما کرد و چرا آن را رها کردید؟
کار تدوین برای آدم پرهیجانی مثل من خیلی سخت بود، چون باید ساعتها پشت میزی مینشستم و کار میکردم. ولی به من کمک کرد کادر را بشناسم و خیلی چیزها. به طوری که دغدغهام بعد از بازیگری، فیلمبرداری است.
چقدر در کارتان به هنرنمایی بازیگر مقابلتان اهمیت میدهید؟چون سینما کار گروهی است و اگر یک نفر بد کار کند، کل فیلم صدمه میبیند و نمیتوان به هنرنمایی بازیگر مقابل بیتفاوت بود.بیشتر فیلمهای کمشخصیت را میپسندید یا شلوغ را؟
از آندسته بازیگرانی هستم که فیلمهای پربازیگر را چندان دوست ندارم. حاضرم بروم نقش کوچکی در فیلمی بگیرم، اما نقش اول یک کار پر شخصیت نشوم.خب برسیم به سیمرغ بلورین جشنواره بیست و نهم فجر که به خاطر سعادتآباد گرفتید. در مراسم اختتامیه گفتید که خوشحال هستید بعد از ۱۵ سال کار شما دیده شد. آیا فکر میکنید این میتواند یک نقطه عطف دیگر برای شما باشد؟
فکر میکنم روند بازیهای گذشته من باعث شد تا مازیار میری به من اعتماد کند. من از ۱۸ سالگی وارد سینما شدهام و معتقدم کارهای خوب و بدم برای من تجربه و پلهای بود تا به امروز برسم. در واقع همه کارهایم در این که به اینجا برسم، نقش داشتهاند و سعادتآباد هم از آن مستثنا نیست و میتواند یک شروع دوباره محسوب شود.حالا چی؟ آیا از جایگاه امروزتان در سینما راضی هستید؟بازهم از جایگاه خودم راضی نیستم که نه شعار است و نه ادا و اصول. بیشک همیشه راه باز است و هیچ وقت پیشرفت متوقف نمیشود.