پای صحبت های مهدی سلوکی درباره ستایش 2

مهدي سلوکي که در آستانه کليد زدن زندگي مشترکش به سر مي برد، نوروز امسال با بازي در سريال «خوب، بد، زشت» سال پرکاري را پشت سر گذاشت و با سريال «ستايش» در انتظار تکرار موفقيتش با مجموعه «نرگس» است.

سريال «ستايش 2» هم مثل خيلي از سريال هاي چند فصلي تلويزيون که گاهي موفق مي شوند و گاهي نه، ساخته شد و امروز روي آنتن شبکه سوم سيماست.
اين مجموعه تلويزيوني به واسطه موفقيت در سري اول هنوز هم به رغم نقاط ضعف و قوتش مخاطبانش را جذب کرده است.

از سعيد سلطاني کارگردان خوش اخلاق و سعيد مطلبي نويسنده با سابقه اين مجموعه براي گفت و گو در خصوص اين مجموعه و نقدهايي که گاه حتي بازيگران سريال به آن وارد مي دانستند دعوت به گفت و گو کرديم که سعيد سلطاني ترجيح داد فعلاً با ديگر عوامل صحبت کنيم و در قسمت هاي پاياني مهمان يک فنجان چاي باشد.

سعيد مطلبي هم مقرر کرد خودش با ما در اين خصوص ارتباط برقرار خواهند کرد. پس از گفت و گوي حديث ميراميني بازيگر نقش نازگل که حواشي بسياري را هم با خود به همراه داشت، اين بار مهدي سلوکي بازيگر نقش محمد مهمان يک فنجان چاي شد تا نظراتي متفاوت با همکارش که در نقش خواهرش در اين سريال ايفاي نقش کرده، داشته باشد.

بازيگر سريال «پنج کيلومتر تا بهشت» که در آستانه کليد زدن زندگي مشترکش به سر مي برد، نوروز امسال با بازي در سريال «خوب، بد، زشت» سال پرکاري را پشت سر گذاشت و با سريال «ستايش» در انتظار تکرار موفقيتش با مجموعه «نرگس» است.

در کرمانشاه و مشغول بازي در تله فيلم بار ديگر بنگر هستي؟

بله، جاي شما خالي…

احتمالاً قصه و نقش کلي وسوسه کننده بوده که تو را به يکي از روستاهاي محروم کرمانشاه کشانده است؟

بله نقش پسري است از قشر مرفه جامعه، پدر و مادر او دکتر هستند، تک پسر است،مجادلاتي با پدر و مادرش دارد، تضادهايي بين تفکرات او و خانواده اش وجود دارد. دختري را دوست دارد با او هم به سرانجام نمي رسد. يک جورهايي از خانه بيرون مي زند و درگير اتفاقاتي مي شود. با گروهي از بچه هاي بسيجي آشنا مي شود با آنها هر چه مي گذرد بيشتر عجين مي شود و…

اجازه بدهيد توضيح بيشتر ندهم. گروه بسيار خوب است. نوشته به نظرم متفاوت بود. با آقاي ميرحسيني يک آشنايي قديمي داشتم، حس کردم کار خوبي مي تواند باشد و براي من تجربه اي متفاوت خواهد بود. شرايط اينجا قاعدتاً سخت است، امّا تيم تهيه و توليد شرايط مساعدي را براي ما مهيا کرده است که جاي تقدير دارد. اميدوارم نتيجه کار هم آنطور که بايد باشد.

و برنامه بعدي ات چه خواهد بود؟

بعد از اين کار مراسم عروسي ام برگزار خواهد شد و بعد از آن هم  دنبال پيشنهاد متفاوتي خواهم بود.

آغاز زندگي مشترک ات را تبريک مي گويم.

تشکر از لطف ات…

خيلي از هنرمندان و ورزشکاران مسير زندگي شان پس از ازدواج تغيير مي کند گاهي رو به رشد و گاهي هم نه، تصور تو چيست؟

براي من فرقي ندارد. پيدا کردن همسرم براي من بزرگترين اتفاق زندگي ام بوده و خيلي خوشحالم بابت اينکه آن کسي را که قرار است در زندگي همراهم باشد پيدا کرده ام. توکل مي کنم به خدا و اميدوارم زندگي مشترک به حرفه ام هم کمک کند. اگر هم اين اتفاق رخ ندهد، مهم نيست چون زندگي ام از کارم مهمتر است. هر چه خدا بخواهد همان مي شود و من فقط توکل مي کنم.

تو تنها بازيگري هستي که در هر دو سري «ستايش» بازي داشتي آن هم با دو نقش متفاوت، در واقع ايفاگر دو شخصيت بودي؟

اگرچه يک مقدار مشکل با تهيه کننده کار داشتم و شرايط را مساعد نمي ديدم، امّا قصه را دوست داشتم. کار با سعيد سلطاني هميشه برايم جذاب بوده، خودم جزو طرفداران پر و پا قرص ايشان هستم. خيلي خوشحال شدم  که سري دوم هم به من پيشنهاد بازي شد با شرايط سخت و نبودن بودجه لازم پذيرفتم. کار را با قصه خوب آقاي مطلبي شروع کرديم و کلاً در شرايط مساعدي کار کرديم. خدا را شکر از بازخورد صحبت با مردم و همکاران خودم متوجه مي شوم سري دوم «ستايش» هم جواب داده و مخاطب کار را دوست داشته است.

و امّا تفاوت هاي دو محمد در سريال «ستايش» (محمد پسر ستايش و دايي اش) که البته قطع به يقين شباهت هاي زيادي هم با هم دارند؟

ـ درست مي گوئيد. به دنبال يکسري تفاوت ظاهري بوديم؛ به طور مثال محمد در سري اول لاغرتر بود و ما اينجا محمد را تاحدودي با وزن بيشتر مي بينيم…

وزن خودت بيشتر شده بود يا صرفاً براي بازي در اين سريال وزن اضافه کردي؟

نه براي اين نقش وزن اضافه کردم ولي از شما چه پنهان نتوانستم وزنم را کم کنم! (مي خندد) باورکن هر کاري کردم نشد…

اونجا هم که الان اوضاع و احوال خوب است و آب و هواي خوب و…

نه بابا… الان کمي وزن کم کردم نسبت به آن زمان سريال «ستايش»، ولي ما در کشورمان امکانات لازم را براي اينکه بتوانيم در مدت زمان کوتاه (يک يا دو ماه) وزني را که براي کار بالا برديم پائين بياوريم نداريم و اين خوب نيست. من که خودم را به خدا سپردم و با مشورت خيلي ها براي سري دوم وزنم را اضافه کردم.

پس الان به وزن ايده آل رسيدي؟

بله اگر چه خيلي ها مي گويند هنوز وزنت زياد است. (مي خندد) دارم رژيم مي گيرم. باور کن براي يک کار صدايم کردند رفتم گفتند مهدي جان برو الان وزنت زياد است!

البته من در اين مدت سر کار بودم. با اين حال يک بازيگر بايد از شرايط مساعد و مناسب برخوردار باشد تا بتواند هر نقشي را بپذيرد و به لحاظ فيزيکي مناسب آن کار باشد.

برگرديم سراغ محمد…

همانطور که به درستي اشاره کردي قرار بود شباهت هاي محسوسي ميان هر دو محمد وجود داشته باشد، هم محمد دايي و هم محمد خواهرزاده…

مثل حس استقلال، پيشرفت و کافي نبودن شرايط موجود که البته حس مشترک خيلي از جوانان در ادوار مختلف بوده است؟

دقيقاً اين تشابه تفکر هر دو محمد بود. محمد در سري اول به جز نکته اي که گفتي مسئله  ديگري هم داشت، او اعتقاداتي دانشت که گاه از منطق فاصله مي گرفت. به طور مثال معتقد بود چرا بايد من به جنگ بروم؟! امّا محمد در سري دوم مي بينيم که دلاوري و شجاعت در رفتارش محسوس است.

محمد در سري دوم اصلاً آدم ترسويي نيست. او آدم جسوري است و براي خواسته اش دست به هر کاري مي زند. هر دو محمد به دنبال پيشرفت بودند و موقعيت و شرايط موجود در زندگي شان هرگز براي شان راضي کننده نبود.

شما در «ستايش 2» مي بينيد محمد براي رسيدن به آرزوها و پيشرفت دست به کارهاي بزرگي مي زند که حتي مسير داستان را تغيير مي دهد.

نظرت درباره سري دوم سريال چيست؟

من احساس مي کنم سري دوم «ستايش» هم گرم شده و توانسته مخاطبش را جذب کند. استناد مي کنم به آنچه در ميان مردم مي بينم و مي شنوم. فکر مي کنم سليقه مخاطب است که مهم است و ما هم براي مردم کار مي کنيم. همکاران ما گاهي يکسري قضاوت دارند که هزاران دليل دارد و من نمي خواهم وارد آن شوم.

تو خودت مي داني که من به هيچ وجه اهل حاشيه نيستم و دنبال اين نيستم که در مورد شخص به خصوصي همکارانم حرفي بزنم. من معتقدم سريال «ستايش» توانسته مخاطب خود را جذب کند و اين را از بازخورد عمومي مي گويم. باور کن بدون هيچ تعصبي از اينکه خودم بازيگر اين سريال بودم به شما مي گويم.

قصه سريال «ستايش» در ادامه هر چه بگذرد گرمتر مي شود، پر از تعليق و گره گشايي خواهد بود. هنوز اتفاقات بزرگ سريال «ستايش 2» رخ نداده، هنوز کلي ماجرا در راه است. من دعوت مي کنم مخاطبان سريال را به دنبال کردن اين مجموعه ، که حرف هاي بسياري در ادامه خواهد داشت. شک ندارم که با ديدن چند قسمت ديگر شما هم با من هم عقيده خواهيد بود. در سري اول کلي اتفاق در قسمت هاي ابتدايي رخ داد و اصطلاحاً قلاب تماشگر گير کرد تا شما سريال را تا پايان دنبال کنيد.

دقيقاً و اين در حالي است که در سري دوم اين اتفاق ات و گره افکني ها به اندازه اي نبوده که…

صبر کنيد، زود قضاوت نکنيد. من مطمئنم کار به جايي خواهد کشيد که شما خودتان مي پرسيد که چرا سري سوم ستايش ساخته نمي شود!

خيلي مطمئن از کار دفاع مي کني.

من در جايگاهي نيستم که بخواهم سريالي را که خودم بازي کردم نقد کنم، ولي اطمينان دارم که سريال «ستايش» در ادامه جذاب تر هم خواهد شد. متاسفم و خيلي ناراحتم که قرار نيست سري سوم سريال «ستايش» ساخته شود. چون از جايي که قصه سري دوم تمام مي شود، خيلي ها سوال خواهند کرد که چرا؟ تکليف چه شد؟!

شما شک نکنيد اگر بازخورد مناسب باشد، مسوولين سيما سفارش سري سوم را خواهند داد و البته قطعاً با استقبال تيم توليد مواجه خواهد شد.

چه بگويم… من فکر مي کنم نياز است اين کار ادامه پيدا کند.

قرار بود سري دوم هم 40 ـ 50 قسمت باشد، امّا در بيست و چند قسمت جمع شد. علت را مي داني بحث مالي بود يا… ؟

اين را آقاي مطلبي صلاح دانستند و با توجه به شناختي که از سليقه مخاطب دارند مي دانستند که قصه بايد کجا و با چه کيفيتي به اتمام برسد. اگر چه من نياز مي بينم سري سوم سريال «ستايش» ساخته شود. چون اين قصه پتانسيل آن را دارد که بيش از اين پرداخته شود و شخصيت هايي که تا به حال خيلي خوب معرفي شده اند، داراي داستان هاي مستقل و جذاب باشند.

يکي از اتفاقات بسيار مهم و تاثيرگذار «ستايش 2» در اواخر کار رخ مي دهد. من معتقدم پس از چند هفته اگر دوباره يکديگر را ببينيم، شما با من هم عقيده خواهيد بود که اين سري هم جذابيت هاي لازم را داشته، حيف که قرار است پرونده اين کار زود بسته شود.

در سري دوم سريال «ستايش» با داريوش ارجمند در نقش حشمت فردوس همبازي بودي از کار کنار اين بازيگر پيشکسوت هم صحبت کن.

کار کنار استاد ارجمند بسيار براي من لذتبخش بود. کلي ايشان به من سر کار کمک کردند. به هر حال خيلي بيشتر از من سوار بر قصه بودند، فضاي کار را خيلي خوب مي شناختند. آقاي ارجمند ريزه کاري هايي را به من متذکر مي شدند که قابل ذکر نيست. انصافاً با جان و دل سعي مي کردند به من در مقام شاگردشان کمک کنند. حس بسيار خوبي هنگام کار داشتند، پر انرژي و دلسوز، من حضورشان را سر اين کار غنيمت مي دانستم و از وجودشان کلي سود بردم. از طريق شما هم از ايشان تقدير و تشکر مي کنم.

آدم وقتي که با اين اساتيد کار مي کند، مدام دوست دارد از آنها ياد بگيرد و آموزش ببيند. افرادي همچون استاد ارجمند در بحث بازيگري به نکاتي مي پردازند که ما جوان ترها و تازه کارها متوجه آن نمي شويم. آقاي ارجمند گره هايي را راجع به شخصيت محمد براي من باز مي کردند که واقعاً در کار من تاثير دو چندان داشت. کمک هاي آقاي ارجمند و آقاي سلطاني در مقام کارگردان آنقدر خوب و موثر بود که من در کار کلي جلو بودم. بايد نتيجه کار را ببينيد تا نظرتان را راجع به اين مسئله بيان كنيد. به نظرم محمد و سريال «ستايش 2» کمي از سري اول آن ندارد.

و نکته ديگر در مورد محمد در سري دوم اين است که حالا او عاقل تر، فکورتر و مشخصاً با دقت بيشتري تصميم مي گيرد.

چه اشاره درستي کرديد. همين طور است. محمد حالا جسورتر و با دل و جرأت تر شده است. يکسري خصوصيات دايي خودش را هم با خود دارد. او زياده خواه است و دوست دارد بهترين شرايط را داشته باشد. در رفاه زندگي کند ناگفته نماند او خيلي غيرتمندتر از محمد سري اول است.

البته شرايط زندگي و مسير خانوادگي او نيز در اين روانشناسي شخصيتي موثر بوده است. به هر حال او در مقام تنها مرد خانواده کنار ستايش بوده، رشد کرده است و مستقل بودن او تا حدودي اختياري نبوده است.

بله همين طور است. به هر حال محمد کاراکتري شبيه به دايي اش هست با يکسري خصوصيات ويژه که به قول شما برخي از آن ديکته شده از شرايط زندگي جديداش است.

اتفاقات بزرگ «ستايش 2» هنوز آغاز نشده‌اند

حضور نرگس محمدي در نقش ستايش در سري دوم با نقدهاي بسياري همراه بود؛ حتي از سوي مخاطبان عام که بسياري خيلي تخصصي راجع به گريم غير قابل باور او نظر مي دادند و بازي او را در نقش ستايش مادر بر نمي تابيدند. تو به عنوان پارتنر مقابل نرگس محمدي در هر دو سري سريال «ستايش»، بگو چقدر با او در نقش مادر محمد راحت ارتباط برقرار کردي؟

باورکن خانم محمدي خيلي اين نقش را دوست داشت و خيلي در اين راستا تلاش کرد. من تلاش او را مي ديدم و اصلاً نمي توانستم بگويم او را در نقش مادر باور نمي کنم. شما گاهي مي بينيد يک بازيگر در ايفاي يک نقش هيچ تلاشي ندارد و نتيجه کارش هم مشخص است، يک کار معمولي از او مي بينيم. امّا من مي ديدم که خانم محمدي چقدر نقش ستايش را باور دارد براي آن تلاش مي کند. من هم خيلي او را در نقش مادر باور کرده بودم. من مي ديدم که نرگس محمدي ستايش را زندگي مي کرد و کلاً سوار نقش بود.

و کار با سعيد سلطاني در مقام کارگردان براي دومين بار چگونه بود؟

من هميشه از کار با ايشان لذت مي برم و ياد مي گيرم. کار با سلطاني براي من کلاس درس است. آقاي سلطاني چه به لحاظ حرفه اي و چه به لحاظ شخصيتي عالي هستند. به شدت سوار کارشان هستند و مي دانند چه مي خواهند. در کار با سعيد سلطاني به هيچ وجه نکته مبهمي براي بازيگر وجود ندارد.

يکي از هنرهاي ايشان در کارگرداني اين است که به شدت مي توانند با هنرپيشه ها ارتباط برقرار کنند. با ما خيلي خوب حرف مي زدند، نقش و موقعيت را تفهيم مي کردند و سپس ضبط آن سکانس را کليد مي زدند. ما کارگردانان صاحب نام بسياري در مملکت داريم که چون نمي توانند با بازيگرانشان ارتباط برقرار کنند نمي توانند آن طور که بايد از بازيگرانشان بازي بگيرند. اميدوارم باز هم شرايطي مهيا شود که با ايشان کارکنم. براي من باعث افتخار است.

تو سالها پيش با حضور در سريال «نرگس» ره صد ساله را يک شبه طي کردي و به جايگاهي قابل قبول در اين عرصه دست پيدا کردي. به نظرت سريال «ستايش» مي تواند يک استارت ديگر برايت محسوب شود؟

اميدوارم. فقط مي توانم دعا کنم. من در شرايط خوب اين سريال تمام تلاشم را کردم تا به آنچه شما اشاره کرديد برسم. به دنبال اين بودم که هم تفاوت هر دو محمد را در بياورم و هم به آنچه مدنظر آقاي مطلبي و آقاي سلطاني بود برسم. مطمئن بودم که آقاي سلطاني به راحتي از آنچه که بايد نمي گذرد، حتي يک پلان! بايد کار را ديد و نظر مردم را شنيد.

فينال سريال «ستايش» به نظر تو جذاب از آب در آمده است؟ فينال کاراکتر محمد خود تو را راضي کرده است؟

(مي خندد) اي کاش اين سوال را از من نمي پرسيدي! (مکث مي کند) فکر مي کنم هنوز قصه تمام نشده و نياز است سري بعدي ساخته شود. فکر مي کنم بذرهايي که پاشيده مي شود و گره افکني هايي که مي شود براي تماشاگر گنگ نخواهد ماند. شک نکنيد تماشاگر روي هوا نخواهد ماند.

فکر مي کنم تماشاگر ما هم نياز ببيند سري بعدي سريال «ستايش» ساخته شود، اگر چه اين اتفاق رخ نخواهد داد. امّا در پايان بايد بگويم جداً از سريال «ستايش 2» دفاع مي کنم و سابقه 16 ـ 17 سال کار به من مي گويد اين سريال مي تواند تا پايان مخاطبش را حفظ کند. اي کاش بيننده هاي عزيز و البته همکاران من حوصله کنند تا قسمت هاي آتي پخش شود.

به سينما هم فکر مي کني؟

سينما هميشه دغدغه من بوده و هميشه به آن فکر مي کنم، امّا شايد تا الان آنطور که بايد قسمت من نبود يا شايد هم در توانم نبوده باشد. آرزوي هر بازيگري درخشش در سينماست من هم از اين ماجرا مستثني نيستم.