1- تماشای تلویزیون را به حداقل برسانید. این معامله سختی است، مردم بسیار دوست دارند كه مانند یك گیاه تنها پای تلویزیون بنشینند و زل بزنند. مشكل اینجاست كه تلویزیون از ظرفیت روحی شما استفاده ای نمی كند یا به آن اجازه تغذیه شدن نمی دهد. مانند این است كه یك ماهیچه انرژی بسوزاند اما از مزایای سلامتی این سوخت و ساز استفاده ای نكند.
2- ورزش كنید. شاید فكر كنید اگر بجای ورزش كردن كتاب بخوانید، بیشتر یاد می گیرید، اما ورزش كردن باعث می شود، در ساعتهای بعد از تمرین، بازده شما بالاتر رود و بهتر یاد بگیرید. استفاده از بدن، ذهن شما را آزاد می كند و موجی از انرژی پدید می آورد. روحیه می گیرید و می توانید به سادگی تمركز كنید.
3- كتابهای چالش انگیز بخوانید. بسیاری از مردم دوست دارند كتابهای عامه پسند و تعلیقی بخوانند. اما این كتابها عموما برای مغز محرك نیست. اگر میخواهید توانایی تفكر و نوشتن را بهبود بخشید، باید كتابی بخوانید كه شما را وادار به تمركز كند. خواندن یك كتاب كلاسیك می تواند نگرش شما به دنیا را تغییر دهد و شما را با لغتهای ارزشمند و ظریف تر گذشته آشنا كند. از این كه دنبال لغتی بروید كه نمی دانید، نترسید، از عبارات سنگین و حجیم آن هراس نداشته باشید. زمان كافی بگذارید و دوباره بخوانید تا با شیوه نوشتن نویسنده آشنا شوید. این نوع كتاب خواندن بهتر از تمام كتابهای نخ نما و تعلیقی موجود در بازار است.
4- زود به رختخواب بروید و زود از خواب برخیزید. هیچ چیز به اندازه كم خوابی تمركز را سخت نمی كند. یكی از رازهای جوانی این است كه زود به رختخواب بروید و بیشتر از 8 ساعت نخوابید. اگر صبح دیر بیدار شوید و برای جبران آن دیر بخوابید، سست و بیحال از خواب برمیخیزید و نمی توانید تمركز كنید. گفته می شود كه ساعتهای اول صبح بهترین زمان برای آرامش و بازده مناسب است. اگر فرصت دارید در طول روز، زمانی كه احساس خواب آلودگی می كنید، ده تا بیست دقیقه چرت بزنید. بیشتر از این شما را كسل میكند اما چرت كوتاه شما را شاداب میكند.
۵- زمانی برای بررسی بازتاب اعمال خود در نظر بگیرید. از آنجا كه زندگی ما بیشتر مشوش و گیج كننده شده ، خود ما نیز همواره در عجله و تاب و تب ایم بدون اینكه به آن توجه كنید. تمركز در این حال دشوار می شود زیرا همواره در حال سرزنش كردن خود هستیم در نتیجه زمانی را برای تنها بودن و بررسی زندگی و سازماندهی افكار و اولویت بندی مسئولیت های خود در نظر بگیرید. بعد از آن بهتر می فهمید چه چیز مهم تر است و چه چیز مهم نیست. سپس چیزهای بی اهمیت دیگر در ذهن شما جایی ندارد و آزارتان نمی دهد و ذهن سبك تر می شود.