وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

انتقام جویی ماهرانه دو مهندس از پدرزن ثروتمند

انتقام جویی ماهرانه دو مهندس از پدرزن ثروتمند
2 برادر که با هم باجناق‌های صمیمی بودند برای انتقام از پدرزن ثروتمندشان به طراحی توطئه سرقتی میلیونی پرداختند.
 
قدس:این برادران که هر 2 مهندس هستند وقتی دیدند تاجر فرش برای پسر یکی یکدانه‌اش خانه‌ای ویلایی در شمال تهران خریده، کینه به دل گرفتند. چندی پیش مردی با مراجعه به دادسرای شمیرانات ادعا کرد وقتی به همراه اعضای خانواده‌اش به سفر خارجی رفته بود تا در جشن عروسی برادرزاده‌اش شرکت کند به خانه‌اش دستبرد زده شده است. این مرد شیک‌پوش که می‌گفت تاجر فرش است به دادیار پرونده گفت:
 
«یک ماه پیش وقتی برادرزاده‌ام در آلمان جشن عروسی گرفت و همه بستگانمان که وضع مالی خوبی دارند، تصمیم گرفتند در آن شرکت کنند من هم به همسر و بچه‌هایم پشینهاد دادم به آلمان برویم که هم در عروسی «سوسن» شرکت کنیم و هم اینکه سفری به اروپا داشته باشیم.
 
همه پذیرفتند، 2 دامادم که برادر هم هستند به خاطر کارشان نمی‌توانستند بیایند و اجازه دادند بچه‌ها و همسرانشان با ما هم سفر شوند، پس از این سفر دسته‌جمعی 2 روز پیش به تهران بازگشتیم، سرایدارمان مراقب خانه بود و نگرانی‌ای نداشتیم اما وقتی وارد خانه شدیم و من سراغ کمدم رفتم، دیدم به هم ریخته است و حدود 300 میلیون تومان پول که در جایی مخفی کرده بودم به سرقت رفته است».
 
وی افزود: «مش کریم که سرایدارمان است انسان باخدایی است و حدود 15 سالی می‌شود که با ما زندگی می‌کند، این مرد خانواده بسیار مومنی دارد و اگر می‌خواست دزدی کند، می‌توانست دفعات پیش پول بیشتری به جیب بزند، نمی‌دانم دزد کیست اما هرکسی است می‌دانسته پول‌ها در آن کمد است و با تجسس توانسته محل پنهانش را پیدا کند».
 
وقتی با دستور دادیار پرونده تیمی از پلیس وارد عمل شد ابتدا مش‌کریم تحت بازجویی گرفته شد. وی که خیلی ترسیده بود، گفت: من سال‌هاست با حاج‌ حمید کار می‌کنم و این نخستین‌بار است چنین اتفاقی افتاده. من یک لحظه هم چشم از خانه برنداشتم و هیچ‌کس را هم به خانه سرایداری‌ام راه ندادم، تنها یک بار فرشید داماد بزرگ حاج‌حمید به اینجا آمد و ماشین پدرزنش را برای تعمیر بیرون برد که 10 دقیقه هم طول نکشید و اصلا داخل عمارت نرفت». وی ادامه داد: «آقامهندس چون می‌دانست من نمی‌توانم ویلا را ترک کنم در مسیر آمدن برای من نوشیدنی و خوراکی هم خریده بود و دیگر کسی را ندیدم».
 
کارآگاهان دیدند که درهای ورودی سالم هستند و شکستگی‌ای وجود ندارد، از سوی دیگر دزدان تنها به سراغ کمد پول رفته‌اند در حالی‌که گاوصندوقی نیز در همان اتاق وجود داشت. وقتی در تحقیق از تاجر فرش پی بردند همه می‌دانستند وی در گاوصندوق چیز باارزشی نگهداری نمی‌کند، مطمئن شدند این توطئه داخلی است و حتما زیر سر یکی از دامادهاست. بررسی شخصیت کاری 2 برادر که هر 2 مهندس بودند نشان می‌داد که آنان در شرایط مالی مناسبی قرار دارند و هیچ نیازی به 300 میلیون تومان نداشته‌اند. وقتی فرشید و فرشاد تحت بازجویی گرفته شدند با ناراحتی از اینکه چرا آنان را گناهکار می‌دانند، ادعا کردند دخالتی در سرقت نداشته‌اند.
 
معمای این سرقت گره کور داشت تا اینکه افسر پرونده شنید مش‌کریم با خوردن یک نوشیدنی نیمه‌بی‌هوش شده است و خانواه تاجر فرش اورژانس را خبر کرده‌اند وقتی سرایدار پیر بیدار شد و مامور پلیس شنید وی از همان نوشیدنی‌ای که فرشید برایش خریده بود و در یخچال از آن نگهداری می‌کرد نوشیده است، سرنخ اصلی در سرقت را به دست آورد. مش‌کریم گفت یکبار هم در همان شبی که فرشید برای بردن خودرو به ویلا آمده بود از خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها خورده و راحت خوابیده است و صبح به سختی و دیرتر از همیشه بیدار شده است.
 
کارآگاهان این بار وقتی 2 مهندس را بازداشت کردند خود را در برابر اعترافات عجیب آنها دیدند. فرشید گفت: ما هیچ نیاز مالی‌ نداریم و سرقت را برای انتقام‌جویی انجام داده‌ایم چرا که حاج‌حمید وقتی برادرزنم ازدواج کرد سرمایه زیادی به پایش ریخت و یک خانه ویلایی بزرگ برای وی خرید که این بی‌انصافی بود». وی افزود: «زن‌های ما نیز در این خانه و پول‌های پدرشان سهم دارند من و فرشاد وقتی خلوت کردیم، دیدیم نمی‌توانیم اعتراض کنیم البته پیش همسرانمان غر زدیم اما فایده‌ای نداشت.
 
به خاطر همین کینه به دل گرفتیم و دنبال فرصت گشتیم. وقتی ماجرای سفر پیش آمد من و برادرم تصمیم گرفتیم با سرقتی ناچیز نخستین ضربه را بزنیم و فضای امن خانه پدرزنم را به هم بریزیم. می‌دانستیم گاوصندوق خالی است و پدرزنم پول‌ها را در کمد پنهان می‌کند وقتی به بهانه بردن ماشین به ویلا رفتم در مسیر همراه فرشاد آبمیوه، نوشابه و خوراکی خریدیم و نوشیدنی‌ها را آلوده به مواد بی‌هوشی کردیم.
 
آن شب ابتدا به مش‌کریم زنگ زدیم دیدیم جواب نمی‌دهد مطمئن شدیم خواب و بی‌هوش است به خاطر همین با آسودگی و در حالی که کلیدهای یدک همسرانمان در اختیارمان بود به داخل خانه رفتیم و خیلی زود پول‌ها را برداشتیم و آنجا را ترک کردیم». فرشاد نیز در بازجویی‌ها پذیرفت که انگیزه‌شان تنها انتقامجویی است و پول‌ها را در جایی پنهان کرده‌اند.

روانشناسی آنلاین ، خدمات مشاوره

روانشناسی آنلاین ، خدمات مشاوره