وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

فاجعه دردناک قتل عام خانوادگی در خمینی شهر !!

فاجعه دردناک قتل عام خانوادگی در خمینی شهر !!
به گزارش ایران ناز در راستای جنایت اخیر در یکی از محلات خمینی شهر که مرگ یک زن و شوهر و فرزند ۸ ساله شان را به دنیال داشت، «جهانگیر _الف» عامل این قتل عام خانوادگی در اعترافات خود انگیزه این جنایت را اختلاف با خواهرزاده اش بر سر مواد مخدر عنوان كرد. (البته به گفته برخی نزدیکان محل حادثه بر سر مسائل ناموسی بوده است که با کینه ای قدیمی و مربوط به مواد مخدر شدت یافته است و منجر به این قتل ها شده است).
وی در ابتدا گفت: تازه از زندان آزاد شده بودم كه فهمیدم محمد خواهرزاده ام كه با من در امر خرید و فروش مواد مخدر همكاری می كرد، موادهایی كه در اختیارش به امانت داده بودم را بالا كشیده و همین باعث شد به اتفاق همسرم به منزلش رفته تا حقم را از او بگیرم.
جهانگیر با اعلام این که ساعت ۸ شب وارد منزل محمد شدیم اما او در خانه نبود، گفت: وقتی همسرش عاطفه درب را باز كرد با عصبانیت او را به طرفی هول دادم و بعد تمام زندگیش را به هم ریخته تا اینكه كیفی حاوی مقادیر زیادی پول كه از فروش مواد مخدر به دست آمده بود را از كمد لباس موجود در خانه پیدا كردم.
وی ادامه داد: لحظه خروج از خانه محمد، عاطفه همسر او راه ما را سد کرد و گفت نمی گذارم شما با این پول ها از این جا بیرون بروید و بعد دسته كیف را گرفت و با من گلاویز شد، من هم در آن زمان چاقویی را كه از قبل آماده كرده و در جیبم گذاشته بودم را در آورده و وی را به قتل رساندم.
عامل قتل عام خانوادگی خمینی شهر گفت: در این حین پسر هشت ساله محمد كه در اتاق كناری خوابیده بود و ما از حضورش بی خبر بودیم از خواب بیدار شد و با سرعت به اتاق آمد و با دیدن صحنه خود را به روی جنازه مادرش انداخت و شروع به داد و فریاد كرد، من هم كه دیدم اوضاع خطرناك شده و نزدیك است كه همسایه ها به منزل بریزند از پشت یك ضربه چاقو به او زدم و او را هم ساكت كردم.
جهانگیر اضافه کرد: همسرم با دیدن این صحنه با من درگیر شد اما من نه تنها گوشم به حرف های او بدهكار نبود بلکه دستش را گرفته تا از منزل خارج شویم.
وی ادامه داد: لحظه خروج از اتاق ناگهان صدای درب حیاط را شنیده ومتوجه شدیم محمد وارد منزل شده، ما هم برای اینكه تلافی كنیم و حقش را كف دستش بگذاریم بلافاصله در یكی از اتاق های منزلشان پنهان شدیم.
جهانگیر گفت: وقتی خواهرزاده ام وارد اتاق شد و با صحنه قتل همسر و فرزندش روبرو گردید، بعد از فریاد بلندی كه كشید خواست از اتاق بیاید بیرون و همسایه ها را صدا كند كه من و همسرم راه او را سد كرده و در این هنگام من با چاقو به او حمله ور شده و ضربه ای به شكم او وارد كردم.
وی ادامه داد: پس از آن محمد به قصد فرار از دست من به سمت درب حیاط دوید اما من مجالش ندادم و از پشت سر چندین ضربه چاقو به او زدم و بعد از اینكه از كشته شدنش مطمئن شدم كیف پول را برداشته و به همراه همسرم از منزل خارج شدم.