2. پر کردن تخت از کوسن
اگر فکر میکنید که تخت برای خوابیدن است اشتباه میکنید. ما به امید یک خواب راحت به سمت تخت میرویم اما با کوهی از کوسنها که به صورت کاملا استراتژیک جایسازی شده اند مواجه میشویم، به نحوی که هیچ جایی برای خود ما وجود ندارد. ما به هیچکدام از کوسنهای قلبی شکل یا پرزداری که فقط باعث عدسه کردنمان میشود احتیاجی نداریم. فقط یک بالش ساده برای خوابیدن می خواهیم. لطفا این بیماری "اختلال کوسن وسواسی " را کنار بگذارید.
3. پرسیدن مداوم جمله: به چی فکر میکنی؟
این یک روش کاملا کلاسیک زنانه است تا ما مردان را وادار به اعتراف کنند که در آن لحظه خاص به آنها فکر نمی کردیم. این سوال دقییقا در زمانی که از کنار هم بودن لذت میبریم و درست لحظه ای که اصلا انتظارش را نداریم مطرح می شود. این اتفاق آنقدر سریع می افتد که هیج زمانی برای فکر کردن نداریم و قبل از آنکه متوجه شویم متهم به فکر کردن به نامزد قبلیمان می شویم! این سوال روشی بسیار ظریف است تا به ما این پیام را برساند که ما حق داشتن افکار خصوصی را نداریم.
اگر از چیزی ناراحت هستید آن را مستقیم بیان کنید تا ما هم بتوانیم آن را حل کنیم. البته راه بهتری هم وجود دارد: لطفا مشکلات را یکی یکی بازگو نکرده و بگذارید ما فوتبالمان را تماشا کنیم!
5. بیش از حد احساستی بودن
شما در مراسم ختم، مراسم عروسی، به خاطر فیلمهای شاد و غمگین گریه می کنید. ما مردها نمیدانیم در زمانیکه شما تمام پیراهن زیبا و اطو شده ما را با اشکهای خود خیس می کنید، چه کاری می توانیم انجام دهیم. اصلا این همه اشک را از کجا می آورید؟ به عقیده ما مردها، خانم ها می توانند در سال یک روز مخصوص گریه کردن داشته باشند. آنها میتوانند در این روز دور هم جمع شده و تمام 24 ساعت را گریه کنند تا برای 364 روز باقیمانده نرمال رفتار کنند.
6. مداوم صحبت کردن
ما مردها شنیده ایم که خانمها روزانه حدود 20.000 کلمه صحبت می کنند. خوب برای ما قابل درک است که این وظیفه روزانه باید حتما انجام شود. اما چرا همیشه در بدترین زمان ممکن این کار را میکنید؟ مثلا همسر من، درتمام طول آن مهمانی خانوادگی که واقعا باید صحبت می کرد و آن سکوت اذیت کننده را می شکست ساکت بود و درست زمانیکه من و دوستانم در میانه یک بازی بسیار هیجان انگیز بودیم شروع به تعریف کردن از نحوه نشستن گربه همسایه کنار بوته گل رز کرد!