یک آپارتمان، یك دنیا کمدی
ایران ناز، سریال «خانه اجارهای» كه اسفند ۱۳۹۰ در ۱۹ قسمت به كارگردانی رامین ناصرنصیر پخش شد، پس از وقفه پنج ماهه، از شهریور ۱۳۹۱ به كارگردانی شاهد احمدلو از شبكه 3 روی آنتن رفت. در سری جدید علاوه بر بازیگرانی چون ارژنگ امیرفضلی، بیژن بنفشهخواه، شهین تسلیمی، نادر سلیمانی، مهران غفوریان، امیر كاظمی و نعیمه نظامدوست، از هنرمندان دیگری چون حمید لولایی، بهنوش بختیاری، اشكان اشتیاق، پروین قائم مقامی و محمد شیری نیز استفاده شده است.
چهره شاهد احمدلو برای بسیاری از علاقهمندان سینما آشناست؛ چه زمانی كه در آثار مسعود كیمیایی چون «سرب»، «دندان مار» و «گروهبان» مقابل دوربین رفت و چه وقتی خود در مقام كارگردان سه فیلم بلند سینمایی «چند میگیری گریه كنی»، «موش» و «اگه میتونی منو بگیر» را مقابل دوربین برد. احمدلو طی این سالها علاوه بر حضور در مدیوم سینما، در تلویزیون نیز حضور فعالی داشته و تاكنون مجموعههای «ماه عسل»، «سه دونگ، سه دونگ» و چند فیلم تلویزیونی را روانه آنتن تلویزیون كرده است.
مهمترین تفاوت مدیوم سینما و تلویزیون، طیف گسترده و وسیع مخاطبان تلویزیون است و همین مساله یعنی كار كردن برای قشر وسیعی از مردم، كار كردن در تلویزیون را متفاوت میكند؛ چرا كه سریالها و برنامههای تلویزیونی مخاطبان متعددی دارد؛ خصوصا سریالهای تلویزیونی كه از كودكان گرفته تا پیر و جوان مخاطب آن هستند و سازندگان این مجموعهها باید به خاطر داشته باشند تاثیرگذاری آن بربینندگان به دلیل بار دراماتیك و طنز اثر به نسبت دیگر برنامهها به مراتب بیشتر است.
سریال طنز «همسران» كه در دهه 70 توسط بیژن بیرنگ و مسعود رسام ساخته شد، آغاز ژانر جدیدی از سریالسازی در ایران بود كه بعدها به ژانر آپارتمانی معروف شد. این ژانر كه خاستگاه آن احتمالا همان تعاملات و روابط همسایهها در زندگی آپارتماننشینی بود، از اقبال و توجه زیادی میان بینندگان برخوردار شد و همچنان یكی از ژانرهای محبوب تلویزیونی است.
خانه اجارهای یكی از نمونههای اینگونه تلویزیونی به شمار میآید، كه دستمایه محتوایی آن را مجموعه روابط، مسائل و مشكلات اهالی یك محله رقم میزند. اپیزودیك بودن این مجموعهداستانها روند ساخت و فرآیند پیگیری و دریافت آن را توسط بیننده و مخاطب تسهیل میبخشد. این سریال از طنز موقعیت بهره میگیرد تا بهواسطه آن مسائل روزمره و مجموعه روابط انسانی را نشان داده همزمان با نقد كردن، چگونه بهتر زیستن، همدلی، تعاون و… را آموزش دهد.
بهعنوان مثال در یكی از قسمتهای این مجموعه به رعایت نشدن نظافت در ساختمان و چگونگی مدیریت ساختمان پرداخته میشود و در قسمت دیگر، یكی از شخصیتها كه برای فرار از مشكلاتش مجبور به گفتن دروغی شده است، قصد دارد دیگران را با خود همراه كند، ولی دیگران او را از دروغگویی بازداشته و برای رفع مشكل به او كمك میكنند.
در واقع این محله جامعه كوچكی را به نمایش میگذارد كه این جامعه كوچك، مقیاسی برای جامعه بزرگتر و كشور ماست كه در آن هم به مسائل و عواطف فردی پرداخته میشود و هم به چگونگی همزیستی مسالمتآمیز با یكدیگر در سایه رعایت قوانین و حقوق بشری. این سریال در كلیت خود از استحكام و انسجام برخوردار است و تفكر و اندیشهای عمیق را پشتوانه خود كرده، اما گاه به جای این كه به ریشهها بپردازد و به صورت ریشهای مشكلات و معضلات را بررسی كند در سطح میماند و به نشان دادن اتفاقی كلی و نتیجهگیری مستقیم بسنده میكند.
البته این امر همیشگی نیست و در بیشتر قسمتها با روانشناسی و جامعهشناسی دقیقتری به واكاوی مسائل پرداخته میشود. بازیگران این مجموعه كه از چهرههای شناخته شده طنز و محبوب مخاطبان سینما و تلویزیون هستند، بازی یكدست و همسطحی دارند كه به انسجام بیشتر سریال میانجامد. اما نكته مهم در این دست مجموعههای تلویزیونی، لوكیشن و طراحی صحنه است.
شاید بتوان گفت بزرگترین و مهمترین ویژگی این سریال، طراحی صحنه آن است. طراح صحنه با هوشیاری و دانش بصری لازم فضای مطلوبی برای تولید فیلم مهیا كرده است كه میتواند الگوی مناسبی برای سریالهایی از این دست باشد.
استفاده از رنگهای فانتزی، شاد و تند علاوه بر اینكه فضای اثر را از رئال جدا میكند، بستری غیررئال و فانتزی ایجاد میكند كه در كلیت كار خوش مینشیند و به آن انسجام میبخشد. استفاده از فرمهای منحنی و خطوط بریده بریده و همچنین اشكال انتزاعی و دوار، نوعی نرمش و طراوت به فضا بخشیده كه یكی دیگر از ویژگیهای آثار طنز است.
میزانسنهای كارگردان و قابهای تصویری گرچه ساده و معمولی است، اما در تركیب كلی اثر جای خود را یافته و احساس كاستی در بیننده ایجاد نمیكند و كاتها معمولا بجا و بموقع است. اما در سری جدید، صدابرداری ضعیف است. صدای بازیگران زنگدار است و گاهی انعكاس مییابد كه البته از آنجا كه سریال به صورت روتین ضبط و پخش میشود قابل رفع و اصلاح است.