البته میشود پذیرفت که کارهای قابلتوجهی نیز در چند دهۀ اخیر (به استثنای زمان طالبان) در کشور انجام شدهاند. به گونۀ نمونه، در میان زنان، سطح سواد، فرصتهای شغلی و تحصیلی، و اشتراک در کارهای فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی دیده میشوند. اما باید میان آمدن تغییرات ریشهای در جهانبینی مردم و آمدن تغییر در سطح، تفکیک قایل شد، چرا که بیشتر تغییرات در سطح اتفاق افتاده اند،
۲- سطح پایین سواد و آگاهی: بازگشایی مکاتب بعد از سقوط طالبان فرصت تحصیلی را برای میلیونها کودک و نوجوان میسر کرده است و این بسیار امیدوارکننده است، اما هنوز راه طولانی در پیش است. فقر شدید، با بیکاری حدود ۴۰ فیصد از نفوس کشور، سبب گردیده بسیاری از کودکان مصروف کار باشند. این یا سبب میشود کیفیت تدریس پایین بیاید، یا تعداد قابلتوجهی از کودکان نتوانند درس بخوانند. این عامل چرا در بحث کنونی مهم است؟ سطح پایین سواد مساوی با سطح پایین آگاهی و ناتوانی در تحلیل روابط و پدیدههاست و این مشکلی است که جامعۀ ما به شدت از آن رنج میبَرَد.
۳- سرازیر شدن پولهای هنگفت در یک سیستم اقتصادی ناکارآمد: پس از شکست طالبان، دولت افغانستان که سالها از سیستمهای قدیمی اداری و اقتصادی استفاده میکرد و حالا تقریباً چیزی از همان نیز نمانده بود، با سیلی از پولهای هنگفت کمکی از سوی جامعۀ جهانی مواجه شد. مقدار قابلتوجهی از این پول توسط سازمانهای غیردولتی و یک مقدار آن توسط دولت به مصرف رسیده است. نتیجه هر چه بوده، به گردش در آمدن پول در سیستمی بوده که توانایی بازدهی لازم را نداشته است.
طبیعی است در شهرهایی که حتا اماکن تفریحی مناسبی برای خانوادهها نباشد، محافل عروسی به یکی از معدودترین فرصتهای تفریحی و تفننی برای زنان و مردان تبدیل میگردند و این «هر چه بزرگتر، بهتر» بودن چنین محافلی را توجیه میکند.
۴- نوع نگاه به زن و نقش و هویت اجتماعی او:عامل دیگر و مهمتر همین است. در جامعۀ ما، نگاه به زن بیشتر متأثر از یک رویکرد «ناموسی» و «مالی» است. زن جزیی از مایملک مرد و خانواده است، و با وجود آن که زن/دختر کار میکند، ولی چون کارش معمولاً «درآمدزا» به معنای عاید فزیکی پول نیست، کارش زیاد ارزش داده نمیشود. از سویی، «آسیبپذیر بودن زن» بخشی از نگرانی در خانواده است که مبادا عفت و آبرو و عزت خانواده به خطر بیافتد. همین نگاهکرد است که باعث میشود زمانی که دختر یا زنی مورد تجاوز قرار میگیرد، خودش ملامت شود و مقصر دانسته شود، نه عاملین تجاوز.