بسیاری جوانان از ازدواج طفره میروند چون انتظار دارند، همسرشان نیز بعد از ازدواج برایشان مادری کند اما چنین چیزی امکان دارد؟، یعنی، لباسشان را مرتب کند، غذا بپزد، نوازششان کند، نگرانشان باشد و تمام وقتش را صرف همسر کند، درحالی که بسیاری از دختران چنین رویهای را نمیپسندند. به همین دلیل انتخاب همسر برای پسران وابسته دشوار است.
دوران شیرین وابستگی میان پسرها و مادرها زمانی به اوج میرسد که قرار باشد، عضو سومی میان این دو فاصله بیندازد یعنی پسر بخواهد ازدواج کند. از آنجا که این اختلال شخصیتی بسادگی قابل تعریف و شناسایی نیست، خیلیها نمیدانند فرزندشان به آن دچار است و حمایتهای بیرویه خود را نشانه مهر مادری میدانند.
مادری که تمامیت خود را در وجود فرزند پسر میبیند، همیشه سعی میکند پسر را جوری به خود وابسته نگه دارد که او هم در هیچ زمانی مادر را رها نکند و نیازهای روانی او را به حد کمال برآورده میکند و در اصطلاح ما روانشناسان، در سیستم غلط هم وابستگی رخ میدهد.