اجاره آدمکش برای قتل شوهر

جام جم آنلاین: زنی كه برای پایان دادن به اختلافات خانوادگی‌اش ، دوست همسرش را به بهانه به‌نام كردن سند یك آپارتمان برای كشتن شوهرش اجیر كرده بود ، به اتفاق همدستش در یكی از محله‌های كرج دستگیر شد.

21 شامگاه چهارم تیر امسال زنی با مركز فوریت‌های پلیسی 110 كرج تماس گرفت و از مرگ شوهرش در حمام خانه‌ای واقع در بلوار شهرداری گوهردشت كرج خبر داد.

پس از تماس این زن با پلیس، كارآگاهان جنایی استان تهران به محل حادثه عزیمت كردند كه معلوم شد، جسد مرد صاحبخانه  شیرمحمد  در حمام افتاده و از مرگ وی چندساعتی می‌‌‌گذرد.

به این ترتیب كارآگاهان موضوع را به رضایی، بازپرس كشیك ویژه قتل كرج اطلاع دادند و با هماهنگی قضایی جسد به پزشكی قانونی و همسر وی  معصومه  برای تحقیقات به مركز پلیس انتقال یافت.

این زن در اظهاراتش به پلیس گفت: شب حادثه شوهرم به حمام رفت. بعد از چند ساعت وقتی دیدم خبری از او نیست، در حمام را باز كردم و با جسد وی كه در كف حمام افتاده بود، روبه‌رو شدم. بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتم. به دنبال اظهارات این زن، تحقیقات ادامه داشت تا این‌كه كارشناسان پزشكی قانونی نظر دادند شیرمحمد براثر ضربه‌های متعدد به كتف و گردن به قتل رسیده است.

ردپای یك آشنا در قتل

كارآگاهان در ادامه تحقیقات متوجه شدند كه مقتول از چندی قبل یكی از دوستان قدیمی خود به نام رحمت‌الله را پس از سال‌ها ملاقات كرده است و پس از آن ارتباط خانوادگی آنها آغاز شده است و حتی روز حادثه در حوالی خانه مقتول، او را دیده‌اند اما پس از مرگ وی به طرز مرموزی ناپدید شده است.

با مشخص شدن این موضوع و باتوجه به این‌كه از منزل مقتول اموالی به سرقت نرفته بود، این فرضیه كه وی قربانی انتقام‌گیری شده است قوت گرفت و رحمت‌الله به عنوان مظنون در قتل تحت تعقیب قرار گرفت.

سرانجام روز 13 تیر امسال متهم در یكی از محله‌های كرج دستگیر و برای ادامه تحقیقات به اداره جنایی آگاهی استان تهران منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت و هرگونه دخالت در مرگ دوستش را انكار كرد تا عاقبت پس از مواجهه با همسر مقتول، به قتل شیرمحمد اعتراف كرد.

قتل دوست به خاطر دریافت سند خانه

رحمت‌الله  متهم به قتل  در اظهاراتش به پلیس گفت: از دوستان قدیمی شیرمحمد بودم و 12 سال می‌شد كه خبری از هم نداشتیم تا این‌كه بهمن سال گذشته وقتی همراه همسرم به یك مركز خرید رفته بودم، او را در یكی از محله‌های كرج دیدم و به این ترتیب، رفت و‌ آمد خانوادگی‌مان دوباره شروع شد و هفته‌ای چند مرتبه او را می‌دیدم.

متهم به قتل ادامه داد: به دنبال این رفت و آمد به خانه دوستم، همسرش بیان كرد او مدام بهانه می‌گیرد و با او مشاجره می‌كند و وی را كتك می‌زند و دیگر قادر به ادامه زندگی با او نیست و هر مرتبه كه تصمیم به جدایی از شوهرش می‌گیرد، او حاضر به جدایی نمی‌شود و بنای ناسازگاری را می‌گذارد و حتی چندی قبل به خاطر این‌كه واسطه شده بود تا پولی را به یكی از اقوام قرض دهد و او با تاخیر این پول را پس داده بود، یك هفته از شوهرش كتك خورده است.

وی افزود: همسر دوستم، آن‌قدر از بدبختی‌هایش گفت كه كم‌كم از دوستم بدم آمد و كمتر به ملاقاتش می‌رفتم.

متهم: زن مقتول اجیرم كرد

متهم به قتل افزود: یك هفته قبل، معصومه – زن مقتول – تلفنی با من تماس گرفت و با من قرار ملاقات گذاشت، وقتی با او دیدار كردم او از من خواست، اگر شوهرش را به قتل برسانم، خانه‌ای برایم می‌خرد و سند آن را به نامم می‌كند. ابتدا قبول نكردم، اما آنقدر خواسته‌اش را تكرار كرد كه وسوسه شدم و تصمیم به قتل شیرمحمد گرفتم و اجیر خواسته این زن شدم.

در تماس‌های بعدی، نحوه چگونگی قتل و تاریخ آن را با وی درمیان گذاشتم بنابراین، روز حادثه طبق نقشه قبلی، همسر مقتول با من تماس گرفت و بیان كرد به بهانه ملاقات با برادرزاده‌اش از خانه خارج می‌شود و می‌توانم برای كشتن شوهرش به منزل آنها بروم.

روز حادثه چوبدستی‌ای در خیابان پیدا كردم و وقتی به منزل شیرمحمد رفتم در فرصتی مناسب، آن را در یكی از اتاق‌ها پنهان كردم. ناهار را با هم خوردیم. بعدازظهر او به حمام رفت و آن موقع بود كه تصمیم گرفتم نقشه‌ام را عملی كنم.

متهم به قتل در ادامه اظهاراتش گفت: دوستم وقتی به حمام رفت، از من خواست لباس‌هایش را بیاورم كه در همین موقع به یاد حرف‌های همسرش و قول خرید خانه‌ای كه به من داده بود، افتادم و با برداشتن چوبدستی به حمام خانه رفتم. ضربه‌های متعددی به گردن و كتف وی زدم. وقتی مطمئن شدم او مرده، چوبدستی را برداشتم و از خانه فرار كردم و طی تماس با معصومه گفتم كه شوهرش را به قتل رسانده‌ام و از او خواستم به خانه مراجعه كند و چند روز دیگر سند خانه‌ای كه قولش را داده بود در اختیارم قرار دهد.

آن شب چوبدستی را در جوی آب انداختم و به خانه‌ام بازگشتم و پنهان شدم تا همسر مقتول به قولش عمل كند كه خبری از او نشد و من دستگیر شدم. به دنبال اظهارات متهم به قتل، همسر مقتول هم گفته‌های وی را پذیرفت.