غروب اولی که کنار همین ساحل با تو نشسته بودم
ناگهان حس مبهمی گفت:
هیچکس لیاقت اشک های تو را ندارد
و من فقط گوش کردم.گفت:
دلش برایت تنگ نیست!!!
گفتم: از چه حرف میزنی؟؟؟؟
گفت :از زمانی که انسان ها به اشتباه نگاه،
عاشق میشوند……….
حرف من این است:
اما من که با نگاه عاشق نشدم با دل عاشق شدم
پس چرا سهم من از تو جدایی شد؟؟؟؟؟؟