مردم کنیا هیچ عجله و شتابی برای انجام هیچ کاری ندارند. به آهستگی زندگی میکنند و اغلب آنها در فقر به سر میبرند. یک روز دیدم یک ردیف از ماشینهای ارتشی داخل شهر شدند و کنار جاده برای روستاییانی که هیچ چیز نداشتند غذا و آب پرت میکردند. جز برخی از شهرنشینها که کار میکنند بقیه مردم کنار جنگلها و حومه شهر فقیر هستند و به سختی زندگی میکنند و تنها درآمد و ثروت آفریقاییها از توریستهای آنجاست.
از سومالی تا کنیا
در سومالی شعبههایی مثل گروه «الشباب» که شاخههایی از «القاعده» هستند، منطقه را به محل تاخت و تاز خودشان تبدیل کردند. همه اسلحه دارند، کسی که میخواهد مغازهاش را باز کند چهار تفنگچی همراهش است. در کل سومالی کشور به هم ریختهای است اما کنیا هنوز حاکمیت مرکزی خودش را حفظ کرده و امنیت دارد. در عین حال مردمانش بسیار متمدن و بافرهنگ هستند از این خوشم میاد.
خوش به حال حیوانات
جایی که ما سکونت داشتیم به حیات وحش آن منطقه نزدیک بود. یکبار نزدیک بود یک زرافه را زیر بگیریم، دو طرف جادههای جنگلی کنیا هم پر از آهو و بچهآهو بود. فیلهایی را میدیدی که از جاده رد میشدند. جدا از اینها مناطقی هم بود که حیوانات وحشی مثل پلنگ، ببر و شیر در آن پرسه میزدند که البته فرصت نشد به آنجا سر بزنیم اما حیواناتی مثل کروکودیل را هر روز میدیدیم. مردم در آنجا فرهنگ زندگی کنار حیوانات را آموختهاند و از این بابت خوش به حال آن حیوانها.
رابطه گردنبند وتعداد خواستگار
درکنیا خانمها انواع و اقسام علائم و نشانهها را به گردن میاندازند. هر کدام از این نشانهها معنایی دارد. پرسیدیم این خانم که دور گردن حلقههای قرمز و رنگارنگ انداخته چرا حلقههای بزرگتری نسبت به آن یکی دارد؟ گفتند این خانم نسبت به آن یکی خواستگار بیشتری دارد. دیگری نامزد دارد و آن یکی ازدواج کرده است. هر کدام از این حلقهها معنایی خاص داشت و از آیینهای قرون خیلی گذشته با آنها بوده و نکته جالب این است که به هیچ وجه دوست ندارند از آیینهای خودشان دور شوند.