وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

تلوزیون و آسیبهای آن

تلوزیون و آسیبهای آن
 

رسانه ، در مفهوم ارتباطاتی آن ، عاملی است که می تواند پیامی را به مخاطب انتقال دهد . این عامل از اشکال ابتدایی نمادین آغاز می شود و در جامعه مدرن به شکلی نهادمند ، تحت عنوان رسانه های تصویری ، شنیداری و مطبوعات تعریف می گردد . بنابراین در فهم ارتباطاتی رسانه ، درکی ایزوله از مفهوم رسانه در فرهنگ ارائه می شود . با وجود آنکه در درک ارتباطاتی رسانه ، به رسانه، شخصیتی نسبتاً مستقل داده می شود ، با این حال در این مفهوم،  فرهنگ ، و یا به عبارتی عناصر فرهنگی دیگر، که با تعاریف ارتباطاتی رسانه همخوانی ندارند ، نادیده گرفته می شوند . برای پاسخ به این سئوال که رسانه چه تاثیراتی بر فرهنگ بشری دارد ، بهتر است که از منظر انسان شناسی فرهنگی به این مساله توجه کرد.تلویزیون

از دیدگاه انسان شناسی ، رسانه ، محدود به ابزارها یا نهادهای ارتباطی مصوب رسمی نمی شود . در واقع وقتی از رسانه بحث می شود ، ضروری است تا به عناصر دیگر فرهنگی از جمله نمادها و نشانه های که به طور روزانه در زندگی وجود دارند و نظمی نمادین را در تجربه روزمره شکل می دهند ، توجه کنیم . آسیب شناسی امر رسانه ای نیز از این بعد باید مورد توجه قرار گیرد و از این جهت میزان تاثیری را که رسانه ها بر سطوح ذهنی و مادی فرهنگ به جای می گذارند بررسی کنیم . همانطور که از نظریات منتقدان  ( از جمله پستمن 1372-1378) رسانه ها و تکنولوژی های مدرن بر می آید، این رسانه ها بیشترین تاثیر را بر ابعاد ذهنی و فرهنگی می گذارند و این در حالی است که بیشترین رضایتمندی را از حیث مادی فرهنگ به ارمغان می آورند . رسانه های مدرن ، به لحاظ سرعت بخشیدن به چرخه گردش اطلاعات و به روز کردن آگاهی عمومی از جریان های روزانه زندگی بشری ، با اقبال بالایی از سوی جامعه روبه رو می شوند. بشر امروز ، به نوعی مجبور است خود را به سیستم رسانه ای مدرن ، متصل سازد.

رسانه های مدرن ، به لحاظ سرعت بخشیدن به چرخه گردش اطلاعات و به روز کردن آگاهی عمومی از جریان های روزانه زندگی بشری ، با اقبال بالایی از سوی جامعه روبه رو می شوند. بشر امروز ، به نوعی مجبور است خود را به سیستم رسانه ای مدرن ، متصل سازد.

این تصمیم ، نه ارادی است ، نه گزینشی . واقعیت بیرونی ، یعنی آنچه زندگی فرهنگی بشر را شکل می دهد ، به ناچار باید از مجرای رسانه ها خود را به افراد و جامعه نشان دهد.

هیچ تضمینی از سوی این رسانه ها وجود ندارد که واقعیت واقعی جهان ، چه واقعیت های مادی ، ملموس و دیداری و چه واقعیت های ذهنی و فهمی ، بتوانند در اختیار مخاطب رسانه قرار گیرند .

تلوزیون و آسیبهای آن

بنابراین واقعیت رسانه همان است که گفته شد و به نظر می رسد در شرایط فعلی راه گریزی در برابر این هجمه عظیم، وجود ندارد. رسانه دائما در معرض دیدگان افراد قرار دارد  و باورها و فرهنگ افراد را شکل می دهد.

نکته مهم اینجاست که در جوامعی که از لحاظ امکانات و ابزارهای مناسب جهت گذران اوقات فراغت برخوردار نیستند، این ارتباط میان رسانه و افراد بیشتر است. وقتی افراد یک جامعه بیشترین زمان فراغت خود را صرف تماشای تلویزیون می کنند، مسلما تاثیر پذیری بیشتری از این جهت، متوجه آنها می شود.

در اینجا دو مساله وجود دارد: اول آنکه بیشترین وقت فراغت افراد که باید صرف اموری برای احیای خلاقیت ها شود، با تماشای تلویزیون هدر می رود و از طرفی امر فرهنگی با آسیب پذیری مواجه می شود.

در این نوشتار بعد اول این مساله مورد توجه قرار دارد. مبنی بر اینکه از جمله آسیبهای جبران ناپذیری که در این جریانات بر افراد وارد می شود، از دست رفتن اوقات فراغت است. فراغتی که بیشترین زمان آن به پای تماشای تلویزیون سپری می شود. این یک آسیب است که از جانب رسانه به افراد تحمیل می شود.

هیچ تضمینی از سوی این رسانه ها وجود ندارد که واقعیت واقعی جهان ، چه واقعیت های مادی ، ملموس و دیداری و چه واقعیت های ذهنی و فهمی ، بتوانند در اختیار مخاطب رسانه قرار گیرند .

اوقات فراغت در حال حاضر بعد رسانه‌ای یافته و بیش‌ترین زمان فراغت افراد را رسانه‌ها به خود اختصاص می‌دهند.

واقعیت این است که اکنون رسانه‌های مكتوب كمترین زمان و رسانه‌های صوتی و تصویری بیش‌ترین زمان را به خود اختصاص داده اند.

دكتر سعید معیدفر، استاد دانشگاه تهران در این باره می‌گوید: علی رغم اینكه میزان تحصیلات و سواد در كشور ما به سرعت در حال افزایش است و انتظار می‌رود كه سهم رسانه‌های مكتوب بیش‌تر شود، اما هنوز در سبد كالای مصرف فرهنگی خانوارها، رسانه‌ مكتوب نقش مهمی ندارد.

این جامعه‌شناس گرایش مردم به سمت رسانه‌های صوتی و تصویری را بسیار بالا دانسته و ادامه می‌دهد، مطالعات نشان داده كه بیش از 50% اوقات فراغت افراد صرف رسانه‌های صوتی و تصویری و كمتر از 20% مصرف رسانه‌های مكتوب می‌شود.

اما این استاد دانشگاه گذراندن اوقات فراغت در پای رسانه‌های صوتی و تصویری را مانع خلاقیت و نوزایش روحی و روانی افراد دانسته و می‌افزاید: فرد در برابر این رسانه بیش‌تر دارای نقش انفعالی است در حالی كه در سایر امكانات فراغتی مانند گردش و تفریح فرد قادر به برقراری یك رابطه فعال با دیگران است.

فرد در برابر این رسانه بیش‌تر دارای نقش انفعالی است در حالی كه در سایر امكانات فراغتی مانند گردش و تفریح فرد قادر به برقراری یك رابطه فعال با دیگران است

این جامعه‌شناس كه بهره‌برداری از اوقات فراغت از طریق رسانه‌های صوتی و تصویری را خطری برای جوانان و مانع تقویت خلاقیت و آفرینندگی در آنها می‌داند، ادامه می‌دهد: در نهایت ممكن است افراد دچار نوعی از خود بیگانگی شوند چرا كه اوقات فراغت زمانی است كه فرد در آن با بازنگهداری خود از انجام كار، موجب تقویت قوای روحی خود می‌شود. اگر این اوقات فراغت صرف اموری كه موجب خلاقیت، نوآوری، احساس ابتكار، بازسازی قوای انسانی در فرد شود، می‌تواند نقش اصلی خود یعنی بازآفرینی قوای روحی را ایجاد كند. در غیر این صورت بهره‌برداری زیاد از آنها كه در جامعه و در بین جوانان بسیار معمول است می‌تواند در آینده در فرد حالت سستی ایجاد كرده و نشاط و شادابی را در اوقات فراغت ایجاد نكند.

ضرورت برنامه‌ریزی صحیح برای اوقات فراغت جوانان و نقش موثر آن در پیشگیری از بسیاری آسیب‌های اجتماعی و بزهكاری‌های نوجوانان و جوانان بسیار مهم است. مسلما جوانانی که برنامه ریزی درست و موثری ندارند، ترجیح می دهند با برنامه های تلویزیونی خود را سرگرم سازند. چون در بسیاری از موارد، اكثر برنامه‌های ارائه شده برای گذران اوقات فراغت ، دارای بار مالی برای خانواده‌ها بوده و آن گونه كه باید مورد استقبال و بهره‌برداری جوانان قرار نگرفته است و این نشان می‌دهد كه  باید با تعمق بیش‌تری به مقوله اوقات فراغت جوانان نگریسته و برنامه‌هایی در این زمینه ارائه شوند که به عنوان راهکاری مناسب جهت استفاده عموم مردم در اقشار مختلف جامعه، مورد بهره قرار گیرند.