در نهم دیماه سال 1359 به دنیا آمدم، دیپلم گرافیك دارم و فوقدیپلم عكاسی. در رشته طراحی صنعتی لیسانس گرفتم، به جز بازیگری به كار طراحی داخلی هم مشغول هستم كه مرتبط با رشته تحصیلی من است.
روناك یونسی ورزشكار هم است. «رشته اصلی من بسكتبال است، مدت زیادی بسكتبال كار میكردم. دوره اسبسواری هم دیدم و باشگاه رفتهام، به تكواندو هم علاقهمند هستم.»
خانوادهاش دوست داشتند او پزشك شود. «خانوادهام مرا یك پزشك میدیدند و تصور میكردند پزشك شوم، باورشان نمیشد هنرپیشه شوم، برایشان تعجبآور بود كه من سراغ بازیگری بروم. گرچه موافق نبودند، اما مخالفتی هم نكردند و به من كمك هم كردند، اگر همراهی و كمكشان نبود. شاید نمیتوانستم این روند را ادامه بدهم!»
بازی در نقشهای ساده را دوست ندارم، دوست دارم نقشهایی بازی كنم كه خاص و سخت باشد و چیزهای تازهای تجربه كنم.
او بازی در نقش «مرضیه» سریال «گلهای گرمسیری» را دوست داشت. «شاید اگر نقش دیگری به من پیشنهاد میشد قبول نمیكردم، چرا كه شخصیت مرضیه 50 درصد از شخصیت خودم بود.»
به نظر خودم بازیگر حسی هستم و فكر میكنم زمانی موفق هستم كه بیننده حس و زبان مرا درك كند، ناراحتی مرا باور كند.
مادرم، بزرگترین منتقد من است، اگر او حس مرا باور كند در بازیگری موفقم.
نظر شخصیام این است كه «چهره» در بازیگر شدن افراد موثر است. این كه بازیگری كه در قاب قرار میگیرد، چهرهای دوستداشتنی داشته باشد، مهم است. چهره خوشایند، مردم را به تماشای بازی بازیگر مینشاند، فكر میكنم چهره من یك معصومیت و خشونت در هم ادغام شده دارد كه خودش یك ویژگی تازه است.
او درباره بازیگر شدن هم عقاید جالبی داشت: «برای بازیگر شدن یكسری اصول كلی وجود دارد و یكسری اصول شخصی، من بازیگری را تجربی یاد گرفتم و انفجاری… پلهپله بالا نیامدم و سختی راه را كمتر حس كردم، اما با توجه به تجربه كوتاهم، بازیگری در درجه اول به استعداد ذاتی و درونی افراد بستگی دارد و فرد باید به طور ذاتی بازیگر باشد. فكر میكنم از اصول مهم بازیگری باهوش بودن، احترام گذاشتن به پیشكسوت و استفاده از تجربیات آنهاست.»
اعتقاد دارم شخصی كه یك روز زودتر از من وارد سینما شده باشد، پیشكسوت است و باید به او احترام بگذارم.