وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

انگیزه هایی غلط برای ازدواج

انگیزه هایی غلط برای ازدواج
متاسفانه %80 ازدواجها از انگیزه های غلط و خود خواهانه نشات میگیرند توجه كنید:
1- فشار اطرافیان: تـاثیراتی است كه دوستان،خانواده، جـامـعـه و حتی عقاید شما بر شما تحـــمیـــل مـی كنند. پیامی كه مضمون آن اینچنین است: ""تو باید در یك رابـطه بـا جــنس مخــــالف خود باشی و یا حتما ازدواج كنی، اگر رابــطه نداشته باشی و یا ازدواج نكرده باشی حتما عیبی
در تـو وجــود دارد."" در جــامعه فـــشار زیادی به افراد مجرد تـحمـــیل میگردد اما دیگر زمان آن فرا رسیده است كه آنها را بـه حـــــال خود رها كنیم و بیاموزیم كه تجرد آنها را درك كــرده و ارج نـهـــیم. هر فردی مختار است مجرد بماند و یا ازدواج كند.
2- رهایی از تنهایی و افسردگی: بسیاری از افراد تنها به این خاطر كه تنها هستند( و یا از تنها ماندن هراس دارند) و یا مایوس میباشند تن به ازدواج میدهند. آنها تصور میكنند كه ازدواج مشكل آنها را مرتفع میكند. اما در این شرایط معمولا فرد قادر به یك گزینش صحیح نمیباشد و احتمال آنكه فرد با شخص نامناسبی ازدواج كند زیاد است. یك انسان ناامید و تنها پس از ازدواج نیز تنها خواهد ماند. برخی افراد تا آن حد از لحاظ عاطفی تهی میباشند كه امیدی به یك ازدواج موفق با هیچ فردی را احتمال نمیدهند. در نهایت نیز اینگونه افراد گرفتار روابط محنت زا و غم انگیزی میشوند.
3- عطش جنسی: برخی افراد آنقدر غرق در غرایض جنسی خود میبانشد كه جز روابط جنسی به چیزی دیگری نمی اندیشند. آنها رابطه جنسی را به یك رابطه صمیمانه و دراز مدت ترجیح میدهند. این گونه افراد تنها بدنبال یك همخوابه میباشند تا یك همسر خوب. اینگونه ازدواجها نیز پس از مدتی به سردی گراییده و از هم میپاشد. این انگیزه معمولا در مردان مشاهده میشود و تعداد آنها هم كم نیست.
4- گریختن از واقعیات زندگی خود: بسیاری از افراد ازدواج میكنند نه به این خاطر كه شخص مناسبی را برای ازدواج یافته اند، بلكه به جهت آنكه عذری برای دوری گزیدن از مشكلات و واقعیات زندگی خود تراشیده باشند. زندگی اینگونه افراد عاری از شور و اشتیاق و هدف مشخص میباشد. اما جای آنكه راه حل را درون خودشان بیابند ازدواج كرده و تصور میكنند با ورود فرد دیگری در زندگیشان، زندگی آنها نیز از سكون و كسالت آوری بیرون خواهد آمد.
5- گریختن از رشد و بالندگی: اینگونه افراد تنها به این منظور ازدواج میكنند كه فرد دیگری مسئولیت مراقبت از انها را به عهده گیرد. اینگونه افراد معمولا از لحاظ عاطفی به شریك خود وابسته میشوند. اینگوه ازدواجها در موارد زیر نمود بیشتری دارند:
• ازدواجهایی كه اختلاف سنی فاحشی میان دو فرد وجود دارد.
• در ازدواجهایی كه اختلاف فاحشی در قدرت مالی و یا موفقیت شغلی دو فرد وجود دارد.
• ازدواجهایی كه مغایرت محسوسی در سبك زندگی دو فرد وجود دارد.
6- احساس گناه: برخی افراد كه پیش از ازدواج با فردی رابطه دراز مدت داشته اند تن به ازدواج با فرد میدهند به این خاطر كه از ترك كردن شریك خود هراس دارند كه پس از رفتن آنها چه بر سر شریكشان خواهد آمد. همچنین احساس گناه میكنند زیرا كه تصور میكنند آنطور كه باید و شاید رفتار پسندیده ای نسبت به شریك خود نداشته اند و یا متقابلا لطفهایی كه شریكشان در حق آنها روا داشته را جبران نكرده اند. هنگامی كه فرد از روی احساس گناه و عذاب وجدان و نه از روی عشق واقعی تن به ازدواج با فردی دیگر میدهد ثمری جز ناكامی و نابودی هر دو فرد در پی نخواهد داشت.
7- پر كردن خلاء احساسی و معنوی: اینگونه افراد دارای حس پوچی و بی ارزشی میباشند و میخواهند توسط فرد دیگری خلاء وجودی خود را به گونه ای پر كنند اما باید آگاه باشند كه هر میزان هم كه فرد مقابلشان آنها را دوشت داشته باشد قادر به پر كردن خلاء های زندگی آنها نمیباشد.
8- پذیرش اجتماعی: جامعه به افراد مجرد به چشم یك انسان متهم مینگرد. این جمله را در درب ورودی بسیاری از رستورانها و یا مراكز دیگر زیاد دیده اید: ""ورود افراد مجرد ممنوع"" و یا بسیار از موسسات و ادارات افراد مجرد را به استخدام خود در نمیاورند. بنابراین ازدواج انگیزه ای میگردد برای جوانان تا در جامعه مورد پذیرش قرار گیریند.
9- تامین مخارج زندگی: اینگونه ازدواجها در زنان بیشتر به چشم میخورد كه به منظور تامین نیازهایشان با مرد ثروتمندی تن به ازدواج میدهند.
10- اعتماد بنفس پایین: برخی افراد با نخستین فردی كه به آنان پیشنهاد ازدواج میدهد میپذیرند و ازدواج میكنند. اینگونه افراد به لحاظ اعتماد بنفس پایینشان میپندارند قابل دوست داشتن نبوده و یا ارزش، زیبایی، محاسن و هنر كافی در خود سراغ ندارند كه فردی شیفته آنان گردد. آنان از ترس آنكه نكند فرد دیگری آنان را نپسندد و شاید این آخرین فرصتی باشد كه در زندگی برایشان ایجاد گشته، شتابزده تن به ازدواج میدهند.(مانند دخترانی كه خیلی زود ازدواج میكنند)
11- اخذ تابعیت كشور دیگر: اینگونه افراد برای اخذ تابعیت كشور خاصی تن به ازدواج میدهند كه یك ازدواج مصلحتی محسوب میگردد.
12- بی ارزش شمردن ارزش خود: اینگونه طرز تفكر در زنان به چشم میخورد. اینگونه زنان و یا دختران چنین میپندارند كه وظیفه یك فرد تامین مخارج معیشتی و وظیفه یك زن تنها برآورده ساختن نیازهای جنسی مرد میباشد. آنها ارزش زن را در سطح یك همخوابه صرف میدانند. یكی از عللی كه دختران جوان با مردان مسن ازدواج میكنند همین مسئله میباشد.
به خاطر داشته باشید كه بهترین سن ازدواج بر اساس مطالعات 32 سال میباشد. بنابراین عجله نكنید و با دید گشوده شریك زندگی خود را برگزینید. همچنین سعی كنید پیش از بچه دار شدن حداقل 2 سال از ازدواج شما گذشته باشد تا رابطه شما با فرد مقابل به ثبات مطمئنی رسیده باشد.


روانشناسی آنلاین ، خدمات مشاوره

روانشناسی آنلاین ، خدمات مشاوره