وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

زنی كه هفده سال سر قبر پسرش زندگی کرد!

زنی كه هفده سال سر قبر پسرش زندگی کرد!
ننه علی را خیلی‌ها می‌شناسند، چند سال پیش هر وقت سری به بهشت زهرا- قطعه شهدا ‌زدیم، پیرزن خمیده‌ای را ‌دیدیم كه آهسته از كنار قبرها عبور می‌كند. خیلی‌ها فكر می‌كردند …
 
جنازه پسرش را در اهواز دفن کردند، ننه علی می‌خواست قربانعلی را بیاورد پیش خودش، پیکر قربانعلی رابه تهران منتقل کردند.با آنکه حالا قربانعلی به او نزدیک شده بود اما نمی‌توانست دوری قربانعلی را تحمل کند. برای همین برای همیشه اسباب‌كشی كرد بهشت زهرا، سر خاك پسرش تا شبها او را در آغوش بکشد.
17 سال زندگی آنها در بهشت زهرا طول کشید، از سال 59 تا 76 تا اینکه ننه علی از پا افتاد.حالا ننه علی توی خانی آباد در خانه دخترش نشسته و می‌گوید: دو تا بچه دارم که هردو اینجا هستند، یکی پیشم نشسته یکی هم اینجا توی قلبم.
ننه علی را خیلی‌ها می‌شناسند، چند سال پیش هر وقت سری به بهشت زهرا- قطعه شهدا ‌زدیم، پیرزن خمیده‌ای را ‌دیدیم كه آهسته از كنار قبرها عبور می‌كند. خیلی‌ها فكر می‌كردند او هم مثل بقیه مادران شهدا هر هفته به دیدار فرزند خود می‌آید ولی او شب و روزآنجا بود و با كسی زندگی می‌كرد كه قرآن كریم اورا زنده می‌خواند.

ننه علی با دست‌های لرزان و فرتوت خود اتاقكی بر مزار پسرش ساخت تا همیشه در كنار او بماند، اما ننه علی حالا دیگر اینجا نیست. مادر شهید قربانعلی درخشان از شهدای انقلاب ایران است كه در سال 57 در اهواز به دلیل مبارزه با رژیم شاه به شهادت رسید. او 17 سال با فرزند شهیدش زندگی می‌كرد.
ننه علی را در بهشت زهرا پیدا نكردیم و وقتی هم با كمك مسئولین روابط عمومی بهشت زهرامتوجه شدیم كه او حالا در خانه دخترش در خانی آباد تهران زندگی می‌كند، هم نتواستیم او را ببینیم.ننه علی این روزها سن‌اش به 90 سالگی می‌رسد، به دلیل كهولت سن دچار آلزایمر شده است و به خاطر اینكه سخت می‌تواند راه برود كمتر بر سر مزار شهید علی درخشان می‌رود.
ننه علی سال59 داغدار پسرش شد و این پایان راه نبود چراكه شهید علی درخشان وقتی كه به مقام شهادت نائل شد در شهر اهواز به خاك سپرده شد و ننه علی علاوه بر غم دوری او نمی‌توانست بر سر مزار فرزندش حاضر شود.بالاخره بعد از 8 ماه ننه علی و خانواده او توانستند پیكر شهید علی درخشان را با اجازه مراجع به بهشت زهرا منتقل كنند ملاقات با ننه علی كار سختی است و به دلیل كهولت سن او نمی‌توانستیم او را از نزدیك ملاقات كنیم.
لاجرم با خانه دختر ننه علی تماس گرفتیم و اصرار‌های مكرر ما برای هم كلام شدن با ننه علی جواب داد و توانستیم چند لحظه‌ای صحبت كنیم، وقتی با توضیحات زیاد دخترش متوجه می‌شود كه می‌خواهیم با او مصاحبه كنیم صدایش را صاف می‌كند و بدون وقفه می‌گوید:« ننه فتح‌اللهی هستم در سال ۱۳۰۰ تو یكی از روستاهای اردبیل همان مرشت زنده شدم و نه فقط ننه علی بلكه ننه تمام شهدای بهشت زهرا هستم. دو تا بچه دارم كه هر دو تا شون اینجا هستند. یكی پیشم نشسته و دیگری اینجا توی قلبم آرام شده.»
از او می‌خواهم كه درباره علی صحبت كند، متوجه نمی‌شود تا اینكه دخترش با صدای بلند برای او توضیح می‌دهد،ننه علی با لهجه شیرینش ادامه می‌دهد:«پسرم علی كه ۲۴ سالش بود تو هواپیمایی كار می‌كرد. امام را خیلی می‌خواست، تو اهواز به خاطر امام خمینی شهید شد.»
ننه علی همسرش را سال‌ها پیش وقتی فرزندانش بسیار كوچك بودند از دست داد و پس از آن به تهران آمد تابا كارگری در خانه‌های مردم بچه هایش را بزرگ كند. اینها را دخترش می‌گوید وقتی كه دیگر ننه علی گوشی تلفن را به او می‌دهد و دیگر نمی‌تواند حرف بزند. البته زندگی ننه علی در بهشت زهرا در آن اوایل با مخالفت‌هایی هم مواجه شده بود.
داماد ننه علی كه خود كارمند سازمان بهشت زهرا است، در این باره می‌گوید: «اوایل حضور ننه علی در بهشت زهرا با مخالفت مسئولین بهشت زهرا مواجه شده بود، و معتقد بودند اگر فردا هركدام از مادران شهدا بخواهند بر سر مزار فرزندان خود زندگی كنند، دیگر نمی‌توانیم این مجموعه را مدیریت كنیم اما دیدند نمی‌توانند با او مقابله كنند و ننه علی 17 سال یعنی از سال 59 تا سال 76 شبانه روز بر سر مزار فرزندش زندگی كرد.
ننه علی زیاد نمی‌تواند صحبت كند‏‏، خیلی نا توان شده است. به‌طوریكه كه دیگر كم می‌تواند بر سر مزار پسرش برود، ننه علی بالاخره روزی تا ابد پیش پسرش آرام می‌گیرد چراكه قبری در كنار قبر پسرش دارد و در همان اتاقك كوچك می‌تواند تا همیشه در كنار پسرش بماند.ننه علی را نتوانستیم ملاقات كنیم اما تنها راهی كه برایمان باقی می‌ماند این بود كه برای او پیغامی بگذاریم: ننه علی برایمان دعا كن… .



روانشناسی آنلاین ، خدمات مشاوره

روانشناسی آنلاین ، خدمات مشاوره