زمان، زمان عملگرایی است! زمان، زمان دست به کار شدن و پیگیر بودن و شهامت داشتن است. در این لحظه باید برای رسیدن به خواستهها کلهشق بود؛ البته یک کلهشق هدفمند!
پیگیر باش
برای رسیدن به هدف باید پیگیر بود و استقامت داشت و برای آنکه بتوانید پیگیر باشید و استقامت به خرج دهید باید مثل یک کودک باشید. آیا کودکی خود را به یاد میآورید؟ اصلا یادتان هست که برای تصاحب یک عروسک، یک کامیون اسباببازی یا حتی یک بستنی قیفی چهقدر پافشاری میکردید؟ یادتان هست کلهشق بودید و همین کلهشقی، شما را به اکثر خواستههایتان میرساند؟
گذشته را به خاطر بسپار
شاید مساله اصلی ما انسانها این است که گذشته خود را فراموش کردهایم یا به دلایلی چون خرده گرفتنهای دیگران، تعصبات جامعه، حرفها و یا تمسخرهای مردم نمیخواهیم که مانند آن زمان رفتار کنیم. در واقع نمیخواهیم خودمان باشیم. نمیخواهیم آنگونه که هستیم به زندگی ادامه دهیم و در عوض به سمت تبدیل شدن به نه یک شخصیت، بلکه شخصیتهای جدیدی که از بیرون به ما القا شدهاند، متمایل میشویم. چند روز پیش در رستورانی کودکی را دیدم که باعث شد تا به خاطرات کودکی خودم برگردم. آن پسر خردسال به خاطر آنکه پدر و مادرش سلیقه او را در انتخاب غذا نادیده گرفته بودند با لحن تاکیدی و هجی شدهای مدام و پشت سرهم با صدای بلند میگفت: «من این غ…ذا…رو ن…می…خوام!» به همین راحتی! من این غذا را نمیخواهم. من این شرایط را دوست ندارم. من خواستار آرامش هستم. من باید تغییر کنم. من باید به هدفام برسم، من باید بهتر شوم. ما چه میخواهیم و چه نمیخواهیم؟ چهقدر شهامت آن را داریم تا از خواستههایم دفاع کنیم و مهمتر از آن چهقدر شهامتاش را داریم تا انتظارات بیهوده دیگران را تامین نکنیم؟
استقامت داشتن، مهارت میخواهد
استقامت داشتن یک مهارت است و خبر خوب آنکه تمامی مهارتها قابل یادگیریاند اما تنها به شرط آنکه اصول آنها را بیاموزیم و آنها را مورد تکرار و تمرین قرار دهیم. برای استقامت داشتن باید اول از هر چیز خودمان باشیم. باید به اصل خود رجوع کنیم. باید ترسها را رها کنیم، حرفهای دیگران و ایدههای بیجای دیگران را ناچیز شمرده و به خود برگردیم، باید خودمان باشیم. باید جدیتر باشیم. به خودتان نگاهی بیندازید! احتمالا زیاد نمیخندید؛ چون دیگران شما را سبکرفتار میخوانند، با اشتها غذا نمیخورید چون مردم رفتار شما را تایید نمیکنند، شادی نمیکنید چون اطرافیان شما را الکیخوش میدانند اما باید بپذیرید که اینها همان واقعیتهای شما هستند. اینها هستند که نشان میدهند شما واقعا چه کسی هستید. اینها هستند که استعدادها، تواناییها و موقعیتهای شما را مشخص میکنند. شما باید خودتان باشید و باید از دور شدن از خود فاصله بگیرید. شما همینگونه آفریده شدهاید و باید بپذیرید که این واقعیت شماست. تنها یک انسان اصیل و آنکه فقط برای خویشتن واقعی بودن تلاش میکند میتواند تا پایان استقامت به خرج دهد. انسانهای بزدل آنهایی هستند که هر بار و به نوید هر کس جهت خود را تغییر میدهند و راه دیگری را برای پیمودن انتخاب میکنند. انسانهایی که خودشان نیستند و دایما تحت تاثیر نظرات دیگران قرار میگیرند نمونه بارز حکایت پدر و پسری هستند که یکبار پدر سوار الاغ بود، یک بار پسر، یک بار هم هر دو پیاده و آخر هم الاغ سوار بر هردوشان!
شما کجای کارید؟
با خودتان صادق باشید. ببینید در کجا از خود فاصله گرفتهاید. ببینید کجا خودتان را منکر شدهاید. نگاهی به اطراف بیندازید و عقبنشینیهای بیدلیل خودتان را بپذیرید و در عوض و با تمام قوا، با تمام وجود فرمان به پیش صادر کنید و حتی برای لحظهای هم از حرکت باز نایستید. بزرگی گفته است: «هرگز به خاطر آرامش، تجربهها و باورهایتان را منکر نشوید.» تجربهها و اعتقادات شما بیانگر شخصیتتان هستند. آنها میگویند که شما چه کسی هستید و چه تواناییهایی دارید. اگر آنها را به روی زمین رها کنید، دیگران از زیر پا گذاشتن و له کردن آنها باکی ندارند و کوچکترین شرمی نخواهند کرد و کسی که تجربیات و باورهایش را اینگونه کوچک و بیاهمیت بداند دیگر چیزی برای ادامه دادن ندارد. درسهایی که گرفتهایم و باورهایی که داریم پایه و اساس و سوخت استقامت ما هستند. آنها را ارج نهید و هر کجا که لازم است بلند شوید و صدای خود را به گوش دیگران برسانید. زمانی که تجربهها و باورها را منکر نمیشوید، خودتان را باور کردهاید. برای اینکه دیگران شما را باور کنند، کافی است ابتدا خودتان، خودتان را بپذیرید و باور داشته باشید تا بعد از آن جهان شما را باور کند و بطلبد. انسانهای خودباور و انسانیهایی که عزت و احترام نفس خود را حفظ میکنند، همیشه هدفی دارند. هدف و هدفمندی، پشتوانه محکم و استوار استقامت داشتن است. کسانی که هدفی دارند و از اهمیت آن آگاهاند، هدفمند و صبور، استقامت پیشه میکنند. آنها مصایب را به جان میخرند و در گزیش خواستهها همواره قاطع باقی میمانند اما در راه رسیدن به آنها انعطاف به خرج میدهند.
به خودتان برگردید!
با داشتن هدف و به واسطه خود انگاره و تصویر ذهنی که از هدفمندی به دست میآورید همیشه به خودتان رجوع خواهید کرد. همیشه به خودتان یادآور میشوید که چه هستید و چه میخواهید. چه هستید و چه مأموریتی در وجودتان نهاده شده است. زمانی که هدفمند هستید تجربیات و باورهایتان دایما یادآوری میشوند و به پشتوانه آنها و به احترام هدفی که دارید، میدانید، تسلیم شدن یعنی فراموش کردن خود، منکر شدن باورها و تجربیات، از دست دادن رویاها و تبدیل شدن به انسانی ضعیف، تسلیم شدن یعنی فراموش کردن خودانگاره و تمام تصویرهای ذهنی مثبتی که از خودتان در آینده داشتهاید. تسلیم شدن یعنی آنکه فراموش میکنیم که به واقع: «این جهان، جهان تغییر است؛ نه جهان تقدیر!»
منعطف باشید
کسی که خودش را باور کرده، هدفهایش را برگزیده و در راه رسیدن به آنها انعطاف به خرج میدهد، طالب یادگیری خواهد بود. شما نیز باید چنین باشید. باید هر روز نکته جدیدی بیاموزید. باید هر روز برای بهتر شدن تلاش کنید. ببینید بهبود و پیشرفت مدام شما در کجاست، چرا که کسانی که به بهبود و پیشرفت مدام توجهی ندارند به سطوح بالاتر نمیرسند و کسانی که در نقطه آغازین در جا میزنند هرگز از پس مسایل بزرگتر برنخواهند آمد و به ناچار ترک میدان میکنند. آنچه که میدانید تعیینکننده استقامت شما است و آن چیزهایی که خواهید آموخت مشخص میکنند که تا چه حد در برابر ناملایمات آتی و احتمالی پایدار خواهید بود و استقامت به خرج میدهید!
حرف آخر
استقامت، بیشتر یک میل باطنی است، یک خواسته است، یک باور از خود است. زمانی که به باور توانستن نرسیدهایم گاهی زودتر از آنچه که باید، تسلیم میشویم. گاهی زودتر از آنچه که میتوان ماند، خودمان را میبازیم و موقعیتها را واگذار میکنیم. برای شکستن یک سنگ بزرگ، یک ضربه کافی نیست. استقامت رمز اول وآخر هر پیروزی است. از همان ابتدا باید با خود عهد بست که تا آخر و تا به نتیجه نرسیدن هرگز تسلیم نشد. از همان اول باید با خود پیمان بست که ضربهها را آنقدر وارد کرد تا مشکلات متلاشی و خرد شوند. انسان چیزی فراتر از یک اسم و چیزی فراتر از روزمرگی است و میزان استقامت و ایستادگی هر فرد است که به او نشان میدهد او واقعا کیست. از شرایط نترسید. شجاعانه به میان آنها بروید، با آنها روبهرو شوید و برای حل چالشها و بحرانها فکری کنید و دست به کار شوید. پاسخ ما در شرایط بحران و سختیها به ما نشان میدهد که ما واقعا کیستیم. شرایط پیچیده و سخت به مثابه تمرینات ورزشی هستند. مشکلات باعث میشوند تا آموختههای ما از خودمان و از شرایط و محیط بیشتر شود. مسایل باعث میشوند تا به سطح بالاتری از آگاهی برسیم و همچنین در آینده تحملمان در برابر مصایب افزایش یابد. پس به باشگاه پرورشاندام ذهن و استقامت خوش آمدید!
آنها که استقامت را سرلوحه قرار میدهند همیشه قابل ستایش بودهاند و نامشان در تاریخ ماندگار شده است. به راستی، فارغ از تمامی تلقینهای اطرافیان و دیگران و باورهای غلطی که تا امروز خودتان داشتهاید، شما چه کسی هستید؟!