وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

اقساط 8333 ساله برای پرداخت مهریه !!

اقساط 8333 ساله برای پرداخت مهریه !!
به گزارش شبکه ایران، این مرد سه سال پیش با مهریه 500 هزار شاخه گل ارکیده همراه همسرش پای سفره عقد نشسته بود.

این پرونده جنجالی در نخستین روزهای سال جدید با درخواست داماد زندانی در دستور کار قاضی «سید قباد مرتضوی فارسانی» – رئیس‌ – و «سید ابراهیم میرغفاری» – مستشار – شعبه 26 دادگاه تجدیدنظر استان تهران قرار گرفت.

«فرامرز» که به خاطر ناتوانی در پرداخت مهریه زندانی است با ارسال نامه‌ای به قضات دادگاه عالی خواستار کاهش میزان اقساط مهریه همسرش شده بود، پس از تعطیلات نوروزی، از زندان به دادگاه منتقل شد تا گوشه‌ای از مشکلاتش را مطرح کند. مرد جوان وقتی در برابر قضات پرونده ایستاد گفت: پنج سال قبل در یک شرکت استخدام شده و پس از مدتی با کمک پدرم در یک پروژه ساختمانی نیز سهم کوچکی خریدم.

پس از گذشت دو سال، به طور اتفاقی با دختری به نام «منصوره» آشنا و به او علاقه‌مند شدم. منصوره نیز چنان تصویر زیبا و بی‌دردسری از زندگی آینده برایم ترسیم کرد که اطمینان یافتم شریک زندگی‌ آینده‌ام را یافته‌ام و روزهای خوشی در انتظارمان است.

مدتی پس از آشنایی موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشته و پس از جلب رضایت‌شان به خواستگاری رفتیم. اما پدر «منصوره» در همان جلسه بدون هیچ مقدمه‌ای، هزار سکه طلا به عنوان مهریه دخترش تعیین کرد که با توجه به سطح خانواده‌هایمان، پدر و مادرم بشدت مخالفت کردند. در حالی که پس از چند جلسه رفت و آمد تقریباً هیچ امیدی به این وصلت نداشتم و فکر می‌کردم برای همیشه دختر مورد علاقه‌ام را از دست داده‌ام، با پیشنهاد تازه‌ای از سوی خانواده عروس روبه‌رو شدم. آنها این بار مهریه عروس را 300 سکه طلا، پانصد هزار شاخه گل ارکیده و یک سفر خارجی تعیین کردند.

هنوز درباره میزان مهریه تردید داشتم که منصوره به من گفت: «اعتقادی به مهریه ندارد و بلافاصله پس از برگزاری مراسم عروسی، همه حق و حقوقش را خواهد بخشید.» بنابراین به راحتی و بدون توجه به قیمت گل شرط خانواده عروس را پذیرفته و با هم پای سفره عقد نشستیم.

مرد جوان در حالی که با چشمان اشکبار به دستبند آهنی دور دستهایش خیره مانده بود ادامه داد: وقتی عاقد در میان هیاهو و هلهله جمعیت با صدای بلند مهریه را اعلام کرد فکر نمی‌کردم سند بدبختی‌ام را امضا می‌کنم! بدین ترتیب پس از جشن عروسی زندگی مشترکمان آغاز شد.

اما کم‌کم اختلافات جزئی و بی‌ارزش شکل جدی‌تری به خود گرفت و حتی تولد فرزندمان نیز نتوانست از مشاجرات دائمی و کلافه‌کننده ما بکاهد.

سرانجام نیز یک روز پس از جر و بحث و مشاجره تند همسرم همراه بچه به خانه پدرش رفت.

مدتی برای بازگشت آنها منتظرم ماندم اما وقتی به نتیجه نرسیدم از بزرگترهای فامیل کمک گرفتم که نتیجه‌ای نداشت. بنابراین با خشم و ناراحتی به دادگاه مراجعه کردم تا همسرم را تهدید به جدایی کنم، شاید به خانه برگردد. اما پس از ارائه دادخواست و تعیین داور و برگزاری چند جلسه قاضی دادگاه شرط صدور حکم طلاق را پرداخت مهریه همسرم و حدود 3 میلیون تومان اجرت‌المثل اعلام کرد. اما وقتی در کمال تعجب و ناباوری دریافتم به طور متوسط بهای هر شاخه گل ارکیده 15هزار تومان و جمع مهریه بیش از هفت و نیم میلیارد است.

این در حالی بود که همسرم نیز بلافاصله آپارتمانم را توقیف کرده و خواستار دریافت همه مهریه‌اش بود. اما به دلیل ناتوانی در جلب رضایتش در کمال ناباوری زندانی و از محل کارم اخراج شدم. از آنجا که چاره‌ای نداشتم و هر لحظه بیشتر در گرداب خودساخته‌ام فرو می‌رفتم خواستار تقسیط مهریه شدم. قاضی نیز مرا به پرداخت نفقه هر ماه یک سکه طلا به عنوان بخشی از مهریه محکوم کرد. اما به دلیل این‌که زندانی‌ام و درآمدی ندارم، نمی‌توانم حکم قانون را اجرا کنم و حالا مدت‌هاست پشت میله‌های زندان به گل‌هایی می‌اندیشم که بی‌خبر از ارزش آنها مرا تا مرز نابودی کشاند. همسرم نیز به هیچ عنوان حاضر به رضایت، ادامه زندگی و گذشت از مهریه‌اش نیست.

هیأت قضایی دادگاه پس از شنیدن اظهارات مرد زندانی و در نظر گرفتن شرایط خاص زندگی‌اش وارد شور شدند. قاضی مرتضوی و میرغفاری داماد را به پرداخت ماهیانه یک سکه طلا و 5 شاخه گل ارکیده محکوم کردند.

بدین ترتیب «فرامرز»، 8333 سال مهلت دارد تا مهریه 7 میلیارد و 584 میلیون تومانی را بپردازد.

روانشناسی آنلاین ، خدمات مشاوره

روانشناسی آنلاین ، خدمات مشاوره