نقشهای تلویزیونی گاهی شاد، گاهی غم همه چیز باید دست به دست هم بدهد تا بازیگری بتواند از عرصه ای مثل تئاتر که مدتها در آن حرف اول را میزده جدا شود تا ثابت کند یک بازیگر تئاتر فارغ از چهره و
زیباییهای بصری میتواند خوب باشد و بشود امیر جعفری!
او دوست دارد همیشه کارهای آبرومندی را بازی کند تا فردا روزی، بتواند به پسرش (آیین) بگوید که در چه کارهایی بازی کرده است. کارنامه او در 2 بخش تلویزیون و سینما بررسی شده که بخش اول مربوط به شاخص ترین کارهای تلویزیونی اوست.
بدون شرح مهدی مظلومی/ 1381
بدون شرح مجموعه ای
کمدی بود که امیر جعفری در نقش فرید خیلی خوب توانست بدرخشد. تا میتوانست بیننده را با بازی روانش جذب کرد و نوید یک بازیگر با استعداد و شاید
کمدینی خوب را داد. در بدون شرح، فرید با داشتن مدرک علوم ارتباطات در یک هفته نامه زرد کار میکرد و تمام تلاشش را میکرد تا به قول آقای کاووسی (مدیر مسوول هفته نامه شهر قشنگ) این کشتی به گل نشسته را نجات دهد. روابط او با همسرش (لیلی رشیدی) هم بسیار خوب تعریف شده بود. بدون شرح اولین سکوی پرتاب جعفری در قاب تصویر بود. همین نقش هم باعث شد تا جعفری تن به تکرار چنین کاراکتری بدهد و بار دیگر نقشی
کمدی را در سریالی دیگر و نه چندان موفق مهدی مظلومی با نام «کمربندها را ببندید» ایفا کرد که هرگز به محبوبیت فرید بدون شرح نرسید.
میوه ممنوعه
حسن فتحی/ 1386
جلال فتوحی، پسری که با چرخاندن تسبیح در دستانش و نگاه نافذ و استفاده از کلمات سنگین، بسیار خوب توانست مخاطب را با خود همراه کند. جلال فتوحی کاراکتری منفی نبود، بلکه در موقعیتی قرار گرفته که مجبور است کارهای منفی را انجام دهد. جلال فتوحی پسر بزرگ خانواده فتوحی است و با پدرش (علی نصیریان) مشکل دارد. این نقش فرصت بزرگی را به جعفری داد تا طور دیگری خود را ثابت کند و یکی از کاراکترهای جدی و حتی خاکستری یک قصه را ایفا کند. ادای دیالوگهای بینظیر علیرضا نادری در این سریال از زبان امیر جعفری حکم شنیدن یک رمان مصور و دیدنی را داشت. گرچه جعفری بازی خود را در این سریال متفاوت نمیداند و معتقد است در مقابل علی نصیریان مجبور به خوب بازی کردن شد.
چاردیواری سیروس مقدم/1388
جعفری در این سریال نقش اصلی (نادر) را برعهده داشت. جوانی که به خاطر مشکلات مالی بیخیال کار کردن در رشته مربوط به درسش شده و در یک آشپزخانه کار میکند و حالا به خاطر
دختر دردسرهای زیادی سراغش آمده. غافل از این که
عشق همه چیز را تحتالشعاع قرار میدهد.
عشق نادر به «مریم خانم»
دختر مرفه (بهنوش طباطبایی) و فرار از دست پدر خودش (آتیلا پسیانی) لحظاتی دیدنی از بازی امیر جعفری را رقم زده است. موفقیت در چاردیواری عامل بزرگی بود تا جعفری بتواند نقشی تلخ را در سریال زیر هشت برعهده بگیرد.
زیر هشت سیروس مقدم/ 1389
این سریال را این شبها از شبکه اول میبینید. تا به این جا و با گذشت این چند قسمت، تلاش امیر جعفری برای ارائه بازی رئال و جدی بسیار مشهود است. عطا خان عمو نام نقشی است که او بر عهده دارد.
مردی که به خاطر
دختر یک جواهر فروش با همکاری او از مغازه پدر
دختر دزدی کرده و حالا به تاوان این اشتباه در زندان است و در زندان کلی اخبار بد میشنود و حتی انگشتان دست چپش را هم از دست میدهد! برای بازی او تا این قسمت سریال به او سه ستاره میدهیم و امیدواریم که بتواند تا آخر سریال هم این ستارهها را حفظ کند.
نقشهای سینمایی امیر جعفری مسیر متفاوت امیر جعفری در سینما مسیری کاملا متفاوت با تلویزیون در پیش گرفت. او با وسواس خاصی نقشهای سینمایی اش را انتخاب کرد تا بدین شکل کارنامه ای یکدست در این حوزه از خود به جا بگذارد حتی فیلمهایی چون تردست و لج و لجبازی هم چندان نتوانسته این یک دستی را از بین ببرد.
نان و کمدی داشته باشد و هم نقشی جدی!
پستچی، سه بار در نمیزند
حسن فتحی 1387
« پستچی…» در ژانر وحشت و با نگاه به سه دوره تاریخی ساخته شده بود. امیر جعفری و پانته آ بهرام یکی از داستانهای این فیلم را روایت میکنند که شاید یکی از جذابترین دورههای زمانی برای مخاطبان باشد. لحظههای بازی او با بهرام همراه با دیالوگهای آهنگین و قدیمی بسیار دیدنی از آب درآمده. بازی امیر جعفری در نقش یک جاهل کلاه مخملی با دیالوگ گوییهای زیبایی که دارد یکی از شیرینترین کاراکترهای جاهلی را در سینمای ایران به ثبت رسانده است که قطعا نقطه عطفی در کارنامه حرفه ای خود او نیز محسوب میشود.
بی پولی حمید نعمت الله 1387
کیفر
حسن فتحی/ 1388
امیر جعفری نقش اصلی این کار نیست اما او مهره اصلی داستان محسوب میشود؛ مردی که همه قفلها و گرههای داستان به دست او باز میشود. جعغری که تغییر روند زندگی و بازیگری اش و متفاوت شدن نگاهش به زندگی را با حضور و همکاری در ساختههای حسن فتحی میداند، در آخرین همکاریاش با این کارگردان در نقش خلافکار به ظاهر توبه کرده ای ظاهر شده که در عطش انتقام از رفیقش که به او نارو زده میسوزد. ضد قهرمانی که با بازی درست جعفری تبدیل به کاراکتری میشود که در نهایت همدردی مخاطب را بر میانگیزد.