وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

به کمک مشکلاتتان بی مشکل شوید

به کمک مشکلاتتان بی مشکل شوید
در زندگی همه ما مشکلات فراوانی وجود دارد . این را همه ی ما می دانیم . اصلا زندگی ، بدون مشکلات و سختی ها معنای واقعی خود را از دست می دهد . فردی در این زندگی موفق است که یک مهارت خاص داشته باشد و آن ، چیزی نیست جز : مهارت حل مشکل .

مهارت حل مشکل
انسان در طى دوران زندگى خود با مشکلات گوناگونى روبه‏ رو مى‏ شود که مجبور است با آن‏ها مقابله کند. بسیارى از افرادى که در تعامل با یکدیگرند مثل همسران، والدین و فرزندان، همکاران و… گاهى قادر نیستند حتى مسائل و اختلافات کوچک خود را به درستى حل کنند و با بروز کوچک‏ترین مشکل دچار پریشانى و اضطراب مى‏ شوند و گاه نیز همان مشکل کوچک به دلیل عدم آگاهى از مهارت «حل مشکل» تبدیل به مشکلاتى پیچیده‏ تر و بزرگتر مى ‏شود. یعنى به‏ جاى استفاده از مقابله مسئله ‏مدار ، دچار هیجان کنترل نشده مى‏ شود.«حل مشکل» مهارتى است که اگر به درستى آموخته شود، مى ‏تواند انسان را در مقابله با فشارها، مشکلات و رویدادهاى تنش ‏زا یارى کند.

در حل مشکل ، به چه مسائلى مى ‏توان پرداخت؟

ما سه دسته مشکل داریم:
1- مسئله کاملا روشن است : دسته اول مسائلى هستند که به‏ طور مشخص براى آن‏ها پاسخ‏هایى داریم. درواقع مسئله روشن است، ولى ما از روى نظم و قاعده نیاز به برنامه ‏ریزى داریم. مثلاً رفتن به محل کار مسئله‏اى است که ما آن را هر روز انجام مى‏ دهیم، به فکر چندانى هم نیاز ندارد، ولى به هر صورت بدون برنامه ‏ریزى هم نمى‏ شود آن را انجام داد، این برنامه ‏ریزى در ذهن صورت مى‏ گیرد ولى کاملاً ناخودآگاه و بدون صرف انرژى فکرى، درواقع ذهن به ‏طور اتوماتیک این کار را انجام مى‏دهد.

2- می دونم چاره چیه ! : دسته دوم مشکلاتى هستند که ما براى حل آن‏ها به یک رشته اطلاعات و دانش معین نیاز داریم. مثلاً ضبط صوت ما خراب شده و نمى‏ دانیم علت خرابى چیست، از شخص کارشناسى مى‏پرسیم و او مى‏گوید این پیچ شل شده، آن را سفت کنید. ما از این طریق اطلاعات و دانش مربوط به آن را به دست آورده ‏ایم؛ پیچ شل شده را سفت مى‏ کنیم و مشکل حل مى‏شود.و یا بیمار مى‏شویم و با استفاده از دانش پزشک بیمارى را مداوا مى‏کنیم.

3- … حالا چی کار کنم ؟ : دسته سوم مشکلاتى هستند که براى حل آن‏ها نه تنها دانش کافى نداریم ، بلکه راه رسیدن به آن دانش و اطلاعات را هم نمى‏ دانیم. درواقع حل این مشکلات به راحتى مسائل دسته اول و دوم نیست و کمى پیچیده است. در چنین شرایطى ما از مهارت حل مشکل استفاده مى‏کنیم.

گاهى مشکل ما یک مشکل روزمره است و نیاز به دانش زیادى هم ندارد، ولى راه ‏حل‏هاى مختلفى براى آن وجود دارد و ما ناگزیریم ذهن خود را دسته‏بندى کنیم تا بتوانیم به بهترین راه‏ حل دست یابیم. به دلایلى هم نمى ‏توان تند و سریع به بهترین راه‏ حل رسید.

مثلاً فرض کنیم کسى گرفتار بحران مالى شده است، بحران ، زمانى حل مى‏شود که فرد بحران‏ زده پول به دست بیاورد. پول به دست آوردن آسان نیست، راه‏ حل‏هاى گوناگونى وجود دارد که ما باید آن‏ها را بررسى کنیم. مهارت حل مشکل در این‏جا به کمک ما مى ‏آید. به‏ عبارتى دیگر مهارت حل مشکل به‏جاى آن‏که پاسخ یک مسئله را بیان کند، راه رسیدن به جواب را پیش‏رو مى‏ گذارد. در طى فرایند حل مشکل مى‏توانیم به‏نحوى طبقه‏بندى شده و سازمان‏ یافته روى مشکل کار کرده، با خطاى کمتر و اطمینان بالاتر به پاسخ سۆال برسیم .

مهارت حل مشکل چیست؟
مهارت «حل مشکل» یکى از مهارت‏هاى اساسى زندگى است که به ما امکان مى‏ دهد تا با طراحى مناسب و برنامه ‏ریزى مشخص مشکلات را رفع کنیم. این مهارت فقط براى مشکلى خاص نیست و مى ‏تواند در حل انواع مسائل و مشکلات کاربرد داشته باشد.

مهارت «حل مشکل» یکى از انواع «مدیریت استرس» است که با اتکاء بر اصول منطقى، ما را در جهت برطرف کردن مشکل و مسائل مرتبط با آن یارى میکند.خوشبختانه این مهارت ، داراى هیچ پیچیدگى خاصى نیست که آموختن آن را دشوار کند. یادگیرى اولیه آن به‏ سهولت و از راه‏هاى مختلف امکان‏پذیر است:

استفاده از کتاب‏ها و فیلم‏هاى آموزشى، حضور در سخنرانى ‏ها و کلاس‏هاى درس و البته از همه مناسب ‏تر، شرکت در کارگاه‏هاى آموزشى از جمله روش‏هاى موجود است.این روش‏ها افراد را با چگونگى مراحل مختلف این مهارت آشنا مى‏ کنند و از آن‏جا که حل مشکل در زندگى روزمره امرى ضرورى است، مبناى اصلى آموزش نیز باید آموزش عملى باشد.

در کارگاه‏هاى آموزشى نحوه عمل این مهارت قابل انتقال است ولى آنچه مهم‏ترین بخش یادگیرى را شامل مى ‏شود، تمرین در به‏ کارگیرى این توانایى در امور روزمره است؛ چرا که تنها با تکرار یک توانایى مى ‏توان به مهارت کامل عملى آن دست یافت. این امر در مورد تمامى مهارت‏ها صادق است. به‏ عنوان مثال مهارت دوچرخه ‏سوارى از طریق مشاهده فیلم.

مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنرانى، تنها در حد نظرى در ذهن نقش مى‏ بندد ولى براى یادگیرى دوچرخه‏ سوارى لازم است به فرد آموزش عملى داده شود. پس از یادگیرى اولیه، آنچه فرد را در این کار ماهر مى‏ کند تمرین و تکرار هرچه بیشتر است.

توصیه مى‏ شود مهارت حل مشکل را به ‏عنوان روشى مۆثر در امور جارى باور داشته باشیم و از آن استفاده کنیم.
به‏ کارگیرى آن اگرچه در ابتدا وقت ‏گیر است ولى مى‏ تواند به‏ نحوى مۆثر و مطمئن موجب حل مشکلات و یافتن راه ‏حل‏هاى مفید شود.

 
البته همه مى ‏دانیم که در امور ساده و غیر پیچیده به ‏کارگیرى روش‏هاى حل مشکل ضرورى نیست ولى چنانچه مشکل به مرحله ‏اى برسد که براى ما درجاتى از سردرگمى فکرى را ایجاد کند، به‏ راحتى مى ‏توان از مهارت حل مشکل بهره برد و با تکرار بیشتر آن با احساس امنیت کافى راه‏ حل‏هاى مناسب را پیدا کرد .