او با اشاره به اینکه نشر چشمه – پیش از تعطیلی- نشر نگاه، نشر ثالث و چندین نشر نوپا، مانند نصیرا، بوتیمار و سرزمین اهورایی و چند نشر دیگر، در زمینه چاپ و نشر کتاب فعالیت کردهاند، این امر را اتفاقی خوشایند برای نشر شعر میداند. حافظ موسوی همچنین به شناساندن تعداد زیادی از شاعران جوان تاکید میکند و البته یادآور میشود رشد کمی لزوما بهمعنای رشد کیفی نیست.این شاعر گفت: «بهترین شرایط آن است که هر شاعر و مولفی آثار خودش را با آسانترین و بهترین شکل عرضه کند و در کنار این جریان، یک جریان نقد ادبی جدی میتواند کمک بکند که شعر اصیل از شعر غیراصیل شناخته شود.
همچنین شاعران میتوانند در زمینه چاپ شعر کار کنند و با استفاده از همکاری ویراستاران خوب و کسانی که تخصصی در زمینه شعر دارند، در زمینه نشر کتاب شعر جدیتر فعال شوند. بسا اینکه بعضی از ناشران استعدادهای جوان را کشف کنند، تن به ریسک دهند و با چاپ آثار این افراد به آینده چشم بدوزند.» از نظر این شاعر و ناشر حداقل این اتفاق نیز «شناساندن این نسل تازه شاعر به جامعه است.» حافظ موسوی درعینحال بر این باور است که «وضعیت نشر چاپ در حوزه فرهنگ، بهویژه در چهار سال اخیر تاسفانگیز بوده و در همین وضع و اوضاع وضعیت نشر شعر بدتر نبوده است؛ حال اینکه در مقایسه با حوزههای دیگر فرهنگی و همین وضعیت رو به بهبود هم خواهد بود.»
موسوی کماکان تیراژ کتاب شعر را پایین دانست و گفت: «شاعران شناختهشده از نظر فروش کتاب شعر موفقترند.»او همچنین تاکید کرد: «در شرایط فعلی به جز کتابهایی که پاسخگوی نیازهای سطحیتر جامعه هستند. مانند ادبیات شبهعرفانی، ادبیات تسلابخش و ادبیاتی که دعوت به آرامش و پذیرش و تسلیم در برابر سرنوشت و اجتماع میکند و کتابهای روانشناسی با همان مضامین و رویکرد بالا، دیگر کتابها از تیراژ چشمگیری برخوردار نیستند.» این شاعر «بستهبودن فضای فرهنگی» را عامل مهمی بر «لطمهزدن به کارکرد شعر» میداند که مجبور هستند دست به عصا حرکت کنند و منتقدان نیز رغبتی برای همکاری با نشریات نداشته باشند.
وی یادآور شد: «اگر فضای فرهنگی بازتر میبود، فقط رویکرد به ادبیات عامهپسند مدنظر جامعه قرار نمیگرفت و در کنارش ادبیات جدی نیز میتوانست از جایگاه بالاتری برخوردار باشد.» او معتقد است: «آنچه در چهار سال اخیر لطمه جدی و اساسی به حوزه فرهنگ زده برپایه همین فضای فرهنگی و اعمالنظرهای عجیبوغریب مسئولان فرهنگی است که شاید در حوزههای تخصصی خود صاحبنظر باشند، اما در حوزه فرهنگ آنطور که میپندارند صاحبنظر نیستند.»
حافظ موسوی بر تاثیر محدودیت باز هم اشاره کرد و گفت: «در این سالها سانسور در فضای تئاتر و ادبیات داستانی و شعر که حساسیت فوقالعادهای دارد کاملا بازدارنده بوده است.» موسوی، بهعنوان نمونه، به رمان «کلنل» نوشته محمود دولتآبادی اشاره کرد که در «فهرست برگزیدههای جهانی بوده است و اگر این رمان در ایران مجوز نشر میگرفت، میتوانست تاثیر قابلملاحظهای در نشر ادبیات جدی ایران بگذارد.» او ادامه داد: «اگر همین وضع در سطوح دیگر هم در جریان بود، باعث اعتماد مردم به نشر و کتاب میشد.» او نتیجهگیری کرد: «درعینحال مجموع این عوامل باعث شده تا تراز ما منفی باشد.»