وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

اتفاق شرم آور و تاسف بار در جامعه پزشکی! (عکس)

اتفاق شرم آور و تاسف بار در جامعه پزشکی! (عکس)

ماجرای اتفاق شرم آور و تاسف بار در جامعه پزشکی!!

 

در اینستاگرام می چرخی. عکسی نظرت را جلب می کند.. عکس نیم تنه خونی یک مرد. اول فکر می کنی یک فاجعه دیگر در خاورمیانه.. بعد می فهمی اتفاق خیلی نزدیک تر از اینهاست. فاجعه برای سوژه این عکس -که خودکشیِ ناموفقی داشته – اتفاق نیفتاده. فاجعه را زمانی حس می کنی که هشتگ ها و کامنت‌های زیر عکس را می خوانی.

اتفاق شرم آور و تاسف بار در جامعه پزشکی! (عکس)

 

ایران ناز: داستان از این قرار است: دکتری جوان عکس مریض اورژانسی اش را از سرِ خوشی در اینستایش آپلود کرده است و با همکارهایش در مورد کِیس حرف می زنند.

 

 

حتما هیجان انگیز و خنده دار و “لایک خور” است: تن مرد جوانی که خودش را به‌طرز ناجوری زخمی کرده.

گرسنه اند. گرسنگی ای که فقط با تحقیر از بین می رود. گرسنگی روحی که دارد از زجر انسان لذت می برد… کامنت گذاران- دکتر و همکارهایش- به مریض فحش ناموسی می دهندو اورا خرو …خل می خوانند، تحقیرش می کنند و هرچه دوست دارند به او می گویند، مشکلش را با متلک و شیرین زبانی و شوخیهای جنسی به هم شرح و بسط می دهند و آخر هر جمله یک اسمایلی ِ چشمک و چند اسمایلی قهقهه تایپ می کنند. زمانی که اخلاق ، اخلاق حرفه ای فقط یک جوک مسخره است : ” سویساید؟!! دلم هوای این مریضا رو کرده ….اعظم !!”

 

 

خودت را میبینی که زجر کشیده و درمانده افتاده ای زیر دستشان. وقتی حتی آنقدر تمرکز نداشتی که خودت را کامل ناکار کنی. به تو می خندند. به هم چشمک می زنند و به تو می خندند. به تن رنجور زشتت، به تتوهای “مبتکرانه” و مسخره ات. به سیگار کشیدنت ، فقرت ، به حال خراب روحی و جسمی ات می خندند.. و سر آخر یکی شان کامنت میگذارد که :” ایییی ملت روانی ان. تمیز بمیرین دیگه !”

 

 

به زجر تو می خندند و “حال ” می کنند آنانکه به وجودشان پناه برده ای. از این ترسناک تر؟