همه ما اصرار داریم هرچه شریک زندگیمان میگوید، باور کنیم چون اعتماد به او، احساسی از امنیت و آرامش به ما میدهد. هیچکس نمیخواهد به این مسئله اهمیت بدهد که همسرش دروغ میگوید بهویژه وقتی که احساس کند خیانتی در کار است. بیشتر انسانها «دروغ شیرین» را به «حقیقت تلخ» ترجیح میدهند نظر شما چیست.
بسیاری از زنان تلاش میکنند از خیانت همسرشان چشمپوشی کنند، زیرا تغییرات تازه و قبول آنها غیرقابل تحمل است و دقیقا به این دلیل است که معمولا همسران دیرتر از دیگران از خیانت شریک زندگیشان باخبر میشوند. همسر خیانتکار معمولا تمام تلاشش را برای گرفتن اعتماد شریک زندگیاش كرده و از این موقعیت کاملا سوءاستفاده میکند. او همان چیزی را میگوید که همسرش دوست دارد بشنود: «من هرگز به تو خیانت نمیکنم.»
خانمها! زرنگ باشید
کسی که خیانت میکند همیشه نگران این است که گیر بیفتد. اگر او بفهمد همسرش به او شک دارد، تمام تلاشش را میکند تا هیچ رد و نشانهای از خیانت باقی نگذارد. درواقع فرد بدگمان به همسرش کمک میکند تا در خیانت موفقتر باشد. اگر به همسرتان شک دارید و بدگمانیهایتان را به همسرتان نشان میدهید، فهمیدن حقیقت خیانت برایتان سختتر میشود. اعتماد و بدگمانی هر دو میتوانند برای همسر خیانتكار مزیت باشند.
اگر به همسرتان شک دارید آن را ابراز نکنید تا زمانی که بتوانید اثباتش کنید. خوب است کمی درباره مشکلات زناشوییتان با هم حرف بزنید، اما به خیانت هیچ اشارهای نکنید، چون او هرگز به شما نمیگوید که خیانت کرده است، مگر اینکه شما دلایل خوبی برای اثبات داشته باشید. پس هرگز بدگمانیتان را تا زمانی که دلیل واضحی برای خیانت او ندارید، نشان ندهید.
او به راحتی میتواند حذف شما را انکارکند. به واکنش همسرتان در برابر اتهامی که به او میزنید، فکر کنید. او به شما چه خواهد گفت؟ «شوخی میکنی؟»، «ما فقط دو تا دوست صمیمی هستیم»، «هیچ چیزی بین ما نیست»، «تو داری اشتباه میکنی.» اگر بتوانید واکنشهای همسرتان را حدس بزنید، میتوانید، از قبل دلایل مستندتان را به او نشان دهید.