واقعیت این است که عوامل طبیعی همیشه روی کار ما تاثیرگذارند و اگر نامناسب باشند میتوانند آرامش را از بازیگر بگیرند. مدتی پیش من سر پروژهای بودم که آقای نیکخواهآزاد آن را کارگردانی میکرد. یک بخش از فیلمبرداری باید در پارکی انجام میشد و با وجودی که درختان زیادی هم در پارک وجود داشت اما گرمای هوا واقعا آزاردهنده بود
و باعث خستگی بیشتر در کار میشد و فرسایش بدی برای ما داشت. زمانی که استارت کار زده میشد من آنقدر ذهنم مشغول کار میشد و دیالوگهایی که باید میگفتم که دیگر حواسم به گرمای هوا نبود اما تا قبل از آنکه صحنه آماده شود و بخواهیم فیلمبرداری را شروع کنیم، خیلی اذیت میشدم ولی خاطرهای هم از کار کردن در سرمای بیش از حد دارم که آن هم روی کار واقعا تاثیر میگذارد.
2 سال پیش سر کاری بودم که زمان فیلمبرداریاش از 10 شب تا 5 صبح بود و باید به بلندترین منطقه لواسان میرفتیم و در سرمای زمستان کار را ضبط میکردیم. آنقدر آنجا سرد بود و برف و باران میبارید که من چند بار به گریه افتادم و از شدت سرما عضلات زبان و صورتم قدرت بیان دیالوگها را نداشتند!
از طرف دیگر هم بارش برف اجازه نمیداد آتش روشن کنیم تا گرم شویم. وقتی با خیلی از افراد صحبت میکنیم فکر میکنند که ما بازیگریم و حین کار چتر بالای سرمان میگیرند تا از چیزی اذیت نشویم اما واقعیت این است که از این خبرها نیست، حداقل در کشور ما نیست و وجود ندارد.