وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

ازدواج دوم این مرد سوژه ی همگان شد (عکس)

ازدواج دوم این مرد سوژه ی همگان شد (عکس)
 به گزارش ایران ناز:همکارم هست؛ مردی که سال‌هاست میز و صندلی‌‌هایمان نزدیک هم است.چه بخواهیم و چه نخواهیم حرف‌های یکدیگر را می‌شنویم حتی اگر با تلفن صحبت کنیم و حتی اگر خیلی آهسته صحبت کنیم.حالا دیگر بعد از سال‌ها همکاری هر دو اطلاعات کافی درباره خانواده‌های یکدیگر داریم.اینکه او چند تا بچه دارد و من چند تا و… اما چند وقتی است انگار از زمزمه‌های او با تلفن می‌شود چیزهای دیگری هم درباره زندگی خصوصی او فهمید.نه! فکر بد نکنید، می‌دانم سرک کشیدن در زندگی خصوصی دیگران اشتباه اخلاقی است اما زمزمه‌های این همکار آقا مدت‌‌هاست که در گوش من جریان دارد و حالا من فهمیده‌ام که او به جز همسر اولش، زن دیگری هم دارد.زن دوم !

زنی که چند سالی است مخفیانه در زندگی همکار من وجود دارد و حالا که پسرش زبان باز کرده و مدام به تلفن همکار من زنگ می‌زند از پناهگاه امن خود بیرون آمده است.پسربچه بلند بلند صحبت می‌کند و همکار مرا بابا خطاب می‌کند و مدام او را می‌خواهد…!همکار من مخفیانه زن دوم اختیار کرده و من حالا دیگر نمی توانم حتی با او سلام علیک معمولی داشته باشم.او به همسر اولش خیانت کرده است.من مدت‌هاست که می‌بینم همکارم وسط روز مرخصی می‌گیرد و چند ساعتی غیب‌اش می‌زند.

 
ازدواج دوم این مرد سوژه ی همگان شد (عکس)

همکار من مدت‌هاست سردرگریبان است.آن آدم شاد سابق نیست.حالا می‌دانم گرفتار است، خودش را گرفتار کرده است.دو خانواده دارد که هیچکدام از دیگری خبر ندارد.زندگی مخفیانه سختی‌های خاص خودش را دارد.او حالا دیگر نگران زنگ خوردن وقت و بی وقت موبایل‌اش است.حالا دیگر پسرش که از همسر دوم‌اش است، بابا می‌خواهد و این گرفتاری جدیدی است.مرد باید خود را تقسیم کند؛ عادلانه بین دو همسر و بین فرزندان…! اما آیا او می‌تواند چنین کاری بکند؟ آیا او وقتی به همسر اولش خیانت کرده می‌تواند آدم عادلی باشد ،وقتی به همسر اولش دروغ گفته و پنهان کاری کرده، می‌تواند آدم درستکاری باشد؟

سال‌هاست زن دوم در فیلم‌ها، داستان‌ها و واقعیات جامعه ما دیده می‌شود.همیشه انگشت اتهام به سوی زنی است که وارد حریم خانواده‌ای شده و مردی را به اصطلاح قاپ زده و بر آب گرم یک زندگی آب سرد ریخته و بنیان زندگی و خانواده‌ای را بر هم زده.همیشه این زن دوم است که متهم است.اما برای یک بار هم که شده می‌توان ماجرا را از آن طرف دید.زن در جامعه ما به حامی روانی، اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد. بیشتر زنان به تکیه‌گاهی به نام مرد نیاز دارند و مردها هم گویا طبق فیزیولوژی خود به چند زن نیاز دارند!

 
دین هم به آنها چنین مجوزی را داده که دو یا چند زن داشته باشند اما برای این چند همسری قوانینی نیز گذاشته است که مهم‌ترین آن این است که همسر اول باید خبر داشته باشند که شوهرش می‌خواهد زن دیگری بگیرد.اما کدام زن است که چنین اتفاقی را بپذیرد و کدام مرد حاضر است که طبق قوانین مذهبی زن دوم بگیرد.برای همین است که در کشور ما پدیده‌ای به نام صیغه و یا نام شیک‌تر عقد موقت روز به روز بیشتر می‌شود…پدیده‌ای که دروغ‌گویی مردان را رواج می‌دهد و آنها را به زندگی پنهانی سوق می‌دهد.

زن دوم موجودی خوار و سخیف است که همه او را متهم می‌کنند او باید با سختی‌ها به تنهایی مبارزه می‌کرده و زن دوم نمی‌شده…! اما کمتر کسی پیدا می‌شود انگشت اتهام را به سوی مردی بگیرد که دو زنه است و چون نمی‌تواند عدالت را رعایت کند به هر دو زن خیانت می‌کند. مرد پنهان کار نمی‌تواند عاطفه، سرمایه و پول خود را عادلانه تقسیم کند برای همین بعد از مدتی به موجودی غمگین و پرتنش و مضطرب تبدیل می‌شود.کارآیی‌اش را در محل کار از دست می‌دهد و مجبور است به همه دروغ بگوید.اما با همه این‌ها مصیبت از جایی شروع می‌شود که همسر اول از وجود زن دیگری در زندگی مردش مطلع می‌شود این جاست که بحران به اوج می‌رسد، پای طلاق به میان می‌آید و دست آخر هم مرد باید یکی از همسران خود را انتخاب کند!

انتخاب واژه‌ای است که برای بیشتر مردم کشور ما واژه‌ای چند پهلوست که هر کسی می‌تواند از آن تعبیری داشته باشد.مرد می‌تواند بگوید من انتخاب کردم که همسر دوم داشته باشم.اما باید در پاسخ چنین مردانی گفت: عرف و دین به تو اجازه زندگی مخفیانه را نمی‌دهد تو می‌توانی انتخاب کنی اما زمانی که راستگو باشی و به همسر اول و خانواده‌ات بگویی که راه دومی را هم انتخاب کرده‌ای!مردی که زن دوم انتخاب می‌کند، هر دو زن را به بحران‌های روحی، روانی و اجتماعی دچار می‌کند و خودش هم در وهله اول بی‌آبرو و در مرحله دوم سرگردان و حیران می‌ماند.در چنین شرایطی شاید بهتر باشد مرد راستگویی و اخلاق‌گرایی را انتخاب کند تا جامعه و خانواده‌ها دچار تنش و فروپاشی نشوند.