وقتی تو با منی …
ترافیک میتونه زیباترین مکث عالم باشه …
یکی از زیباترین لحظها لحظه ای که میبینی یکی لبخند رو لبشه و تو میدونی که تو دلیل اون لبخند هستی …
گرگ هم که باشی
عاشق بره ای خواهی شد
که تو را به علف خوردن وا می دارد
و رسالت عشق این است
شدنِ آنچه نیستی !
اگه عاشقت نبودم ، پا نمی داد این ترانه
بی خیال بد بیاری ، زنده باد این عاشقانه . . .
من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی
و محکم در آغوشم بگیــری
و شیطنت وار ببوسیم
و من نگذارم !
عشق من ، بوسه با لجبازی ، بیشتر می چسبد !
به سکوت سرد مرداب قسم که تو نیلوفر چشمان منی
و دل خسته ی من میترسد که تو پژمرده شوی
الماس وجودت بر شیشه دلم خطی کشید که پاک کردنش بدون شکستن ممکن نیست …
کاش بودنها را قدر بدانیم
به خـــــدا قسم نبودنها همین نزدیکیهاست …
آرزوی من این است :
زیر سقف این دنیا
من برای تو باشم ، تو برای من تنها …
یاد سهراب بخیر،آنکه تا لحظه ی مرگ با پریشان حالی گفت: تو مرا یاد کنی یا نکنی،باورت گر بشود یا نشود مرا غمی نیست… اما ”نفسم’’ میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست!
قشنگترین نگاهم را برای تو کنار گذاشتم ; تا بدانی با تمام وجود منتظر دیدارتم
باز هم خیال تو مرا برداشت …
کجا میبرد نمـــیدانـــــم .
ﻧﻤﯿﭙﺮﺳﯽ ﺗﻮ ﺣﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻭ
ﺑﯿﻤﺎﺭﻡ / ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﺷﻢ ، ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﻡ
ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﻋﺸﻘﺶ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ
ﮐﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﻧﺒﻮﺩ
ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ؛ “ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ” ﻧﮕﻮ
ﺗﮑﺮﺍﺭﯾﺴﺖ،ﺷﺎﯾﺪ ﺭﻭﺯﻯ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﮐﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﺵ
ﮐﻨﻢ بازهم دوستت درام