نویسنده معروف استاندال را حتما میشناسید، خالق شاهکار سرخ و سیاه. او تجربه سفر به شهر تاریخی فلورانس را در سال 1817 داشته است. استاندال بعد از بازدید از این شهر در کتابش به نام «ناپل و فلورانس: سفری از میلان تا رجیو» درباره احساسات و شرایطی که در مواجهه با آثار بینظیر این فلورانس داشت، توضیح داده است. او نوشته: «من به وجد آمده بودم جالب بود.
بودنم در فلورانس و توانایی لمس مجسمههایی که پیش از این ندیده بودم به وجد آمده بودم. همه چیز با من حرف میزد. کمکم دچار تپش قلب شدم انگار یک دفعه جان از بدنم خارج شده باشد احساس کردم همین الان است که غش کنم.» این بیماری بعد از آنکه استاندال در قرن 19 آن را توصیف کرد، در سال 1979 به نام همین نویسنده ثبت شد. البته این سندرم نام دیگری هم دارد که برخی آن را به سندرم فلورانس میشناسند.
شاید به نظرتان خندهدار بیاید اما تیم روانپزشکی بیمارستان سانتاماریا در سال 1979 متوجه شدند تعداد بیمارانی با علائم مشابه زیاد شده است. آنها با بررسی 107بیمار متوجه شدند اغلب آنها گردشگر هستند و از کشورهای اروپایی دیگر برای دیدن این شهر آمدهاند و طی سفر خود با بازدید از مکانهای مختلف دچار علائمی مانند سرگیجه و حتی غش و از حال رفتن میشوند. با بررسیهای فراوان آنها متوجه شدند استاندال، نویسنده معروف و برخی نویسندگان دیگر هم این علائم را داشتهاند به همین دلیل نام سندرم استاندال را روی آن گذاشتند.
درمان به چه صورت انجام میشود؟
به نظر میرسد درمان خاصی نمیتوان برای این سندرم در نظر گرفت. علائم جسمی با درمانهای دارویی برطرف میشود اما این بیماری به نوعی شوک محسوب میشود و به همین دلیل درمانهای اورژانسی در مورد مبتلایان انجام میشود. چیزی که در این وضعیت پیش میآید تفاوت میان رؤیا و واقعیت است، یعنی در حالی که در بیماران اثرات روانی کاملا واضح و واقعی است رنجی که آنها میکشند
چیزی بین واقعیت و خیال است. این سندرم ترکیبی از چند چیز از جمله استرس سفر و حساس بودن فرد است. به همین دلیل در میان افرادی که احساساتی هستند ولی احساساتشان را فرو میخورند بیشتر دیده میشود زیرا به یکباره تمام بار عاطفی که با تماشای این آثار زیبا به دست میآورند را تخلیه میکنند.
علائم این بیماری چیست؟
سندرم استاندال شرایط غیرقابل کنترل فرد در مواجهه با زیبایی است. این وضعیت تمام حواس فرد را درگیر میکند و او به طور کامل مغلوب احساساتش میشود. علائم این بیماری شامل ضربان قلب بالا، سرگیجه، غش، گیجی و توهم در مواجهه با زیبایی است. این اتفاق زمانی میافتد که فرد مقابل ساخته دست بشر یا زیبایی طبیعت قرار میگیرد. این دقیقا اتفاقی است که به طور معمول افراد در برابر زیبایی چشمگیر هنر به آن دچار میشوند.
اما شاید با خودتان بگویید این یک اختلال نیست اما از آنجا که این وضعیت برای بازدیدکنندگان فلورانس زیاد اتفاق میافتد و مدام کنار مجسمه داود غش میکنند، روانپزشکان به این نتیجه رسیدهاند که میتوان آن را در رده اختلالهای روانی قرار داد. طیف گسترده علائم جسمی و روحی که میتوان اضطراب، سردرگمی و فراموشی موقت را هم به آن اضافه کرد در صورت تشدید علائم میتواند به پارانویا و در موارد معدودی توهم و جنون موقت هم بینجامد.