هر شغلی مزایا و معایب خود را دارد و وقتی صحبت از بازیگری یا فیلمبرداری می شود، خطرهایی که بازیگران برای جان بخشیدن به یک صحنه متحمل می شوند و حتی دچار سانحه میشوند، ممکن است قابل توجه باشد.
اگرچه اکنون می توان بسیاری صحنه ها را با جلوه های ویژه به دست آورد اما در گذشته اینطور نبود. حال می خواهیم در این بخش نگاهی بیندازیم به اینکه چگونه زندگی این بازیگران به دلیل حوادثی که در حین فیلمبرداری رخ داد تغییر کرد.
قبل از اینکه این مرد چوبی حلبی، به شخصیتی تبدیل شود که امروزه در “سرزمین خیالی اوز” می شناسیم، بازیگر دیگری کت و شلوار فلزی را پوشید. بادی ابسن در ابتدا برای این نقش انتخاب شد اما نقش او نیمه کاره رها ماند.
زیرا او یک واکنش آلرژیک خطرناک به پودر آلومینیوم موجود در گریم خود نشان داد. تنها چند روز پس از فیلمبرداری، او به دلیل مشکلات تنفسی از حال می رفت و مجبور شد برای بهبودی با اکسیژن در بیمارستان بستری شود.
پزشکان صراحتا گفتند بازگشت به این نقش ممکن است به قیمت جان او تمام شود. درنتیجه ابسن چاره ای جز ترک این نقش نداشت. جک هیلی وارد عمل شد و یک گریم کم خطرتر انجام داد. درحالی که صحنه های ابسن جایگزین شد، اما بخشی از اجرای او باقی مانده است. صدای او هنوز در برخی از سکانس های موسیقی فیلم وجود دارد.
مارگارت کوالی برای بازی در فیلم “ماده” تمام تلاش خود را کرد به طوری که پوستش خراب شد. یک سال پروتزهای سنگین و گریم و آرایش غلیظ باعث شد که او با آکنه دست و پنجه نرم کند و به حدی بد شد که حتی گروه فیلمبرداری نتوانستند از صورت او فیلم بگیرند.
او در یک پادکست گفته بود که لایه های چسبی و پوست تقلبی به طور کامل منافذ او را خراب کرد و باعث ایجاد جوش های بی وقفه شد. حتی در فیلم های بعدی اش این تاثیرات وجود داشت.
تیم فیلمبرداری باید از زوایای مختلف فیلم می گرفت تا جوش های پوستش معلوم نشود. با این حال او صبوری کرد و به یک روتین پوستی پایبند بود و در نهایت به طور کامل بهبود یافت.
جوزف گوردون لویت در فیلم “نهایت سرعت” نه تنها وانمود کرد که یک پیام رسان جسور دوچرخه است بلکه به طور واقعی هم اینطور شد. هنگام فیلمبرداری یک تعقیب و گریز با سرعت بالا در خیابان های نیویورک، همه چیز بیش از حد واقعی شد.
او کنترل خود را از دست داد و مستقیما به شیشه عقب تاکسی برخورد کرد. درنتیجه بازویش یک آسیب جدی دید تا حدی که 31 بخیه خورد. اما او به جای استراحت، روز بعد در صحنه فیلمبرداری حاضر شد به طوری که انگار این صحنه تصادف یکی از صحنه های فیلم بوده است.
در طول فیلمبرداری فیلم “جنگ ستارگان” هریسون فورد زمانی که درب هیدرولیک کشتی فضایی به طور غیرمنتظره ای به او کوبید به شدت مجروح شد و پایش شکست.
این حادثه تولید را متوقف کرد و جرقه تحقیقات و بررسی ایمنی را برانگیخت و درنهایت برای تیم سازنده به دلیل عدم رعایت استانداردهای ایمنی مناسب، جریمه 2 میلیون دلاری به همراه داشت.
تام کروز در فیلم های اکشن، مخاطبان را گول نمی زند. او در حین فیلمبرداری فیلم “ماموریت: غیرممکن-فال اوت” از یک پشت بام به یک پشت بام دیگر می پرید و در حین این کار کاملا روی زمین فرود نیامد.
درنهایت مچ پایش شکست و دوربین همه چیز را فیلم گرفت. او به جای وقفه در کار، درد را به جان خرید و برداشت آن سکانس را کامل انجام داد. این صحنه به نشان افتخار تبدیل شد.
مارگو رابی برای نقش :تونیا هاردینگ، اسکیت باز” در فیلم “من تونیا هستم” خودش را از پا در آورد. او روز به روز با تمرکز به یخ برخورد می کرد و مصمم بود تا توانایی تونیا را منعکس کند. اما این تلاش او بهایی برایش داشت: سوزن سوزن شدن بازوها، درد مداوم و درنهایت بیرون زدگی دیسک. این شرایط او را مجبور کرد تا فکری به حال شرایطش کند.
ناتالی در حین کار روی فیلم “قوی سیاه” دنده اش آسیب دید و در آن زمان هیچ پزشکی سر صحنه فیلمبرداری نبود. با وجود درد، او صحنه را کامل بازی کرد. وقتی درنهایت کمک های پزشکی رسید، دوربین ها حرکت کردند. او گفت: “وقتی بلند شدم، گویا دنده ام زیر دنده دیگری می رفت.”
کالین فرث در فیلم “سخنرانی پادشاه” در نقش شاه جورج ششم آنقدر غرق شده بود که این نقش از نظر فیزیکی نیز روی او تاثیر گذاشت. آموزش برای تقلید کردن لکنت زبان و سپس چالشی برای متوقف کردن آن، به بدنش فشار زیادی وارد کرد.
عصب های او تحت فشار قرار گرفت و دست چپش چند روز بی حس شد. نقش او با اتمام کار دوربین ها تمام نشد بلکه مثل سایه در بدنش ماندگار شد.