وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

رهایی از احساسات و افکار منفی با این روشهای موثر

رهایی از احساسات و افکار منفی با این روشهای موثر

رهایی از احساسات و افکار منفی با این روشهای موثر

 

با ایران ناز همراه باشید…احساسات منفی شما را رنج می دهند و موجب از دست دادن بسیاری از عوامل موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی می شوند. به خودتان نگیرید و حساسیت را کنار بگذارید تا راه رهایی از این احساسات مخرب را بدانید.

 

1. تنفس و ریلکس کردن خودتان:

کل بدن شما وقتی که “هجوم” احساسات باعث می شود به حالت مبارز تبدیل شوید، محکم تر می شود. به طور خاص، تنفس شما بالا می رود و منقبض می شوید بنابراین به محض اینکه متوجه شدید چیزی منفی در درون شما بوجود آمده است، چند نفس آهسته و عمیق بکشید و کلمه “آرامش” را تکرار کنید.

 

وقتی چیزی شما را از تعادل خارج می کند، خوب نیست که خودتان را “مرکزش” کنید. احساسات را می توان درجه بندی کرد، بنابراین زمانی که ناراحتی شما به 8، 9 یا 10 می رسد، ضروری است که شدت آن را کاهش دهید. و کند کردن تنفستان نشان دهنده گام اولش است.

 

واضح است که هر چیز دیگری که شما می توانید برای آرام کردن خود در مواجهه با چیزی که به شدت آزاردهنده است انجام دهید، به شما کمک می کند کنترل خود را به دست آورید.

 

بنابراین، می توانید یک صحنه آرام را تجسم کنید – بگویید که آرام در ساحل خصوصی هستید و نسیم گرمی تمام بدن شما را تسکین می دهد. هرچه با موفقیت بیشتری بتوانید خود را در چنین محیط شاعرانه ببینید، زودتر می توانید شرایط را حل کنید.

 

2. ناراحتی هایتان را بشناسید و به چالش بکشید:

به طور معمول، چیزی که باعث می شود شما از لحاظ عاطفی زیاده روی کنید، باورهایی هستند که اغراق آمیز یا تحریف شده اند. پس از خود بپرسید:

(a) آیا می توانم خود را مجبور کنم (و شما واقعاً نیاز دارید که خودتان را مجبور کنید!) تا برخی ویژگی های مثبتم را پیدا کنم که آن ها که به من کمک می کنند با نور آرامش بهتری برخورد کنم – و به همین دلیل دشمنی من نسبت به آن ها را کاهش یابد؟

(b) آیا من فکر خوان هستم؟ یعنی، آیا من بدترین انگیزه ها را به رفتار آن ها نسبت می دهم؟

(c) آیا پیش بینی اینکه آن ها الان و همیشه مرا ناامید خواهند کرد، چون الان ناامیدتان کرده اند؟ و آیا این (تعمیم کلی) واقعا منطقی است؟

(d) آیا من شدت یا جدیت مسائل را بزرگتر یا جدی تر تلقی می کنم و واکنش های بیشتری دارم؟

(e) آیا “بایدها” مرا وادار می کنند تا به روش هایی که اصالت استانداردهای رفتاری خود را ، بیش از حد نسبت به مسائل واکنش نشان دهم – یعنی آنچه که “درست” یا “منصفانه” است، ؟

 

همانقدر که احساسات شما به طور مستقیم به افکار شما پیوند دارد، زمانی که احساسات شما شروع به تسلط بر داوری می کند، باید یک قدم به عقب بردارید و عقلانیت این افکار را کشف کنید و با جدیت تلاش کنید آن ها را “تنظیم کنید”.

 

3. به دنبال مثبت ها بگردید:

اگر شما از تجربیات آنی خود در رابطه با بی عدالتی، ترس، آسیب، یا ناامیدی خود تمرکز کنید، می توانید بر روی هر چیزی که تازه آشکار شده تمرکز کنید. مهم است که بفهمید چه چیزهایی را ممکن است از این تجربه یاد بگیرید که می تواند واقعاً به شما در آینده کمک کند.

 

4. نقطه مقابل (چشم انداز) خود را مشخص کنید – و روی دیگران امتحان کنید:

دوباره، در حالت عاطفی، این مساله شما را به چالش خواهد کشید. اما اگر تلاش کنید با دیدگاه دیگری پیش بروید، به خصوص با نیازها، خواسته ها و احساسات خود – احساسات آشفته شما احتمالاً تضعیف می شوند. آیا می توانید خودتان را بااعتماد به نفس کم تری خودمحور کنید؟

 

5. بیشتر فکر کنید:

در واقع متفکر بودن چیزی است که اجازه ندهید احساسات شما را به سوی خودشان جلب کنند. کاری که اینجا باید انجام دهید این است که از احساس خاصی که تحریک شده است آگاه شوید، بنشینید و آن را پردازش کنید.

 

با آن دوست نشوید، یا به خودتان اجازه ندهید که در آن غوطه ور شوید. در عوض، خود را بیرون از خود تصور کنید و سپس از آن عبور کنید. حواستان را به چیز دیگری متمرکز کنید.

 

نتیجه غم انگیز درگیر شدن در احساساتتان این است که بهترین داوری تان، یا عملکرد بی نظیرتان دیگر در دسترس نیست. این خوب نیست، بنابراین توانایی شما برای پاسخ خردمندانه تان به طور جدی در خطر می افتد.

 

خودتان را بر اساس احساساتتان قضاوت نکنید. شما ممکن است با افکار منفی زیادی مواجه شوید. بارها و بارها تکرار کنید که این کاملاً بدیهی است، احساسات نه درست هستند و نه اشتباه، آن ها فقط هستند.

 

آن ها واقعاً واکنشی هستند و می توانند در یک لحظه برسند. علاوه بر این، آن ها می توانند طی تجربیات گذشته، و چیزی که از پیغام های مختلفی که شما از دیگران دریافت کرده اید، بویژه خانواده تان، رسوب کنند.

 

در حقیقت، ترکیبی از خلق و خوی شما و هر چیزی که برای شما اتفاق می افتد مشخص می کند که چه احساسی (و چه مقدار از آن) شما را تحریک خواهد کرد.

 

در برخی موارد ضروری است که بیشتر آگاه شوید که چه چیزی شما را از دست می دهد. اما بدون توجه به احساسی که نسبت به آنها دارید، آن ها نباید به عنوان چیزی که به طور خاص در مورد شما منفاست، دیده شوند.در نهایت، می توانید به خودتان آموزش دهید تا همه احساساتتان را به صورت حقیقی تایید کنید.

 

6. خودتان را کنترل کنید:

گاهی اوقات بهترین راه برای مقابله با احساسات دردآور این است که با خودتان مهربان باشید، کاری انجام دهید که ارزش شما را تایید می کند. حتی اگر کسی شما را رها کرده باشد، مجبور نیستید که شما هم خودتان را رها کنید.

 

7.به خودتان عشق بورزید:

اگر عادت دارید که مدام خود را تنبیه کنید، زدن اتهامات به خودتان اصلا خوب نیست.برای مثال باید به خودتان بگویید، انجام اشتباهات قطعا آدم را بد، احمق یا بی ارزش نمی کند.

 

یک راه عالی برای آرام ساختن خودتان این است که به سادگی خوبی های خودتان را درک کنید، مثل مهربانی، بخشیدن خودتان به خاطر اینکه شما این توانایی را برای دیگران نشان داده اید.

 

8. “احساس درد” را به احساسات سلامتی خود اضافه کنید:

اگر شما احساس بی خود بودن یا بی ارزش بودن می کنید – یا چیزی که منعکس کننده اعتماد به نفس پایینتان است، که به طور متناوب می تواند شما را آزار دهد – آیا می توانید برخی مسائل واقعیات را به خودتان ارائه دهید؟

 

تا زمانی که مسائل عمیق ترتان (یا بدون کمک حرفه ای) را حل کنید، ممکن است در برابر احساسات غر زدنتان که به اندازه کافی خوب نیستند، آسیب پذیر باشید.آیا می توانید از خودتان بپرسید که نداشتن اطلاعات خوب واقعاً به این معنی است که شما به اندازه کافی باهوش نیستید؟

 

برای اینکه شما به سختی باید “فوق العاده هوشمند” باشید تا اغلب چیزهایی که در زندگی به وجود می آیند را کنترل کنید بنابراین، وقتی که هیچ سطح برنامه ای به اندازه کافی خوب نیست، باید راه های موثر برای مقابله با آن را پیدا کنید.

 

9. کارهای مناسبی انجام دهید:

اگر احساس تنهایی می کنید, آیا کسی وجود دارد که شما بتوانید با او تماس بگیرید؟ اگر احساس بی حوصله یا بی تفاوتی داشتید, آیا می توانید فوری از آن بیرون بروید؟ اگر احساس تنش شدید داشتید, آیا می توانید افکار یا باورهای خود را به حالت عادی برگردانید؟

 

اگر از دست کسی عصبانی و یا ناامید شدید, می توانید با آن فرد تماس بگیرید و یا یک جلسه با آن ها ست کنید, تا این موضوع را حل کنید؟ بسیاری اوقات چیزهای نسبتاً ساده می تواند برای تغییر احساسی شما مفید باشند.

 

10. با یک دوست یا فامیل، صمیمی باشید:

اگر بر هر گونه مقاومت فوری غلبه کنید, احساس و یا حالت منفی شما ممکن است از بین برود. آیا فردی را در حال حاضر برای ارائه درک و حمایت عاطفی از خودتان ندارید؟ه طور معمول وقتی شما با احساسات مخالف احاطه شوید, چیزی بهتر از دوست نیست که کمک کند تا بدبینی خود را تغییر دهید.

 

11. توسط احساساتتان کنترل نشوید:

لحظه ای که فکر می کنید که واکنش احساسی شما خیلی قوی و ناراحت کننده است, یک بررسی واقعی انجام دهید. ممکن است به این دلیل بیش از حد واکنش نشان دهید – که این اتفاق را برای شما یاداوری می کند که قبلاً برایتان اتفاق افتاده است.

 

اگر اینطور است, خودتان را کمی عقب تر برگردانید – و وضعیت را در ابتدا بررسی کنید. اگر بتوانید از ورود حساسیت های گذشته جلوگیری کنید, قضاوت منطقی تری خواهید داشت.

 

12. با احساساتتان قفل نشوید:

اگر می توانید به خودتان بگویید که این احساس از بین می رود – مگر اینکه شما تمام دلایلی را که ” دوباره ” آن را احساس می کنید, را داشته باشید. و البته, اگر شما تلاشی آگاهانه برای تغییر تفکرات منفی که احساس می کنید را انجام دهید، فرق می کند.

 

یک حالت متناقض وجود دارد:” همیشه چیزی را که مقاومت می کنید به دست می آورید. بنابراین, فقط اجازه دهید این احساس وجود داشته باشد, در حالی که به طور فزاینده خود را از آن جدا می کنید. در نهایت, به خودی خود باقی خواهد ماند.

 

13. به طور کامل “مالکیت” احساساتتان را بپذیرید:

تا زمانی که دیگران را به خاطر آنچه که از نظر عاطفی در درون شما می گذرد سرزنش کنید, شما خود را ناتوان کرده اید و نمی گذارید تغییری در احساسات شما ایجاد شود. تغییر این موضع واقعاً در مورد تسلیم دیدگاه شما نسبت به کار نادرست دیگران نیست

 

این به سادگی در مورد پذیرش آن چیزهایی است که به خودتان مربوط هستند. بنابراین نیازی به گفتن کلمات یا اعمال بد و منفی به دیگران نیست وقتی که احساس بدی دارید. از آنجا که احساسات شما منحصراً متعلق به خودتان هستند, می توانید آن ها را فقط با ارزیابی مجدد تغییر دهید.

 

14. احساساتتان را بنویسید:

یک راه قدرتمند برای غلبه بر احساس ناراحت کننده,بیرون ریختنشان است. اگر خودتان را در معرض چیزی قرار دادید, نوشتن آن می تواند بسیار مفید باشد و تا حدودی برای تسکین دادن خودتان مفید است.چنین عملی می تواند به شما این امکان را بدهد که حداقل بسته شدن موقت این موضوع انجام شود.

 

در واقع فرستادن نامه چیز دیگری است. هنگامی که موفق شدید آرامش خود را به دست آورید، باید از خودتان بپرسید که آیا، چنین ارتباط مستقیمی در واقع به بهبود وضعیت کمک می کند یا نه.

 

اگر فکر می کنید که اینگونه است، هیچ شکی نداشته باشید که می خواهید آن را ویرایش و تصحیح کنید – تا همه چیز را تعدیل کنید تا به پرخوری، کینه جویی و حس های بدتر تبدیل نشود.

 

15. از روتین هایی که شما را تحریک می کنند، اجتناب کنید:

اگر افراد یا چیزهایی وجود دارند که معمولاً شما را تحریک می کنند، پیش بروید و آن ها را از بین ببرید.به طور روزانه، همه ما به اندازه کافی استرس داریم که باید با آنها مقابله کنیم.بنابراین ممکن است زمان ارزیابی مجدد برای آن چه که ممکن است باعث آسیب پذیری عاطفی شما شود، اتفاق افتد.

 

16. بله،عشق به خود را نشان دهید – اما مراقب حس تاسف نسبت به خودتان باشید:

این یکی کمی حیله گرانه است ؛ انجام کارهایی همراه با حس عشق به خود می تواند به شما کمک کند از احساس اندوه، تاسف، گناه و یا شرمندگی بیرون بیایید.

 

با ادامه تفکر درباره موقعیت خود، فکر کنید که آیا این شکست یا رد کردن است، یا با درک متعادل از آن تداخل می کند – و بعد، برای خوبی کردن به خودتان، اجازه دهید آن را رها کنید.

 

17. از خودتان بیرون بیایید:

توجه خود را به مسائل فردی دیگر جلب کنید و این می تواند بسیار مفید باشد تا از احساسی که نسبت به خود دارید، رها شوید.کمک به فرد دیگر در یک پروژه، یا تغییر مسیر توجهی شما به گوش دادن به مشکلات آن ها، تقریباً همیشه کمک می کند تا احساس بهتری داشته باشید.

 

18. حس شوخ طبعیتان را بالا ببرید:

اگر می توانید خودتان را آماده کنید تا شرایطی را ببینید که شما را به طور جدی تر تحریک می کند، پس با این روش هر چیزی که ممکن است بیش از حد به قلب شما برسد، ممکن است به شدت کاهش یابد.زندگی یک کمدی برای کسانی است که فکر می کنند، و یک تراژدی برای کسانی است که احساس می کنند.

 

19. استرس تان را کاهش دهید – و احساس خود را افزایش دهید – از طریق مواد غذایی خوب – و ورزش:

در این مورد ورزش حداقل سه کار را برای شما انجام می دهد.یکی، شما را از افکاری و احساسات بدتان دور می کند؛ دو، شیمی مغز را تغییر می دهد- مثلا اندورفین جریان می یابد –

 

و سه، به شما این امکان را می دهد که انرژی ناشی از استرس و فشار ناشی از ان را کم کنید.زمانی که احساسات عصبیتان تمام بدن شما را تحت تاثیر قرار داده است ، این تقریباً همیشه یک ایده خوب برای ریلکس کردن خودتان” است.