دوست داشتن تو تمامی ندارد و هر چه زمان می گذرد نه تنها رنگ فراموشی نمی گیرد بلکه ناب تر و عمیق تر می شود و ریشه می کند در تمام هستی ام
من با دوست داشتنت جوانه می زنم و سبز می شوم
گاهی اوقات
قوی ترین کسانی که صبح ها می بینی
کسانی هستند که همه شب را گریه کرده اند
و باش …
فقط “تو”…
هوایت …!!
دست هایت… !!
برای زنده ماندنم کافی ست…!!!!!
باورکن …
تنها بودن توست که می تواند
تمام خستگی ها و بی خوابی های این روزهای مرا پایان بخشد
دوستت دارم”
مثلِ اولین حسِ گرمِ لمسِ دستانت؛
همانقدر آرام…
همانقدر شرمگین…
و همانقدر پر شور…
من تو را تا به ابد؛
همانقدر بی نظیر
دوست خواهم داشت
آسمان پر است از ماه و ستارگانش
و قلب من پر است از تو و عشق تو
دلتنگتم
مرد من عاشقانه هایم تمامی ندارد
من شانه های مردانه ات، دست های پر مهر و نگاه عاشقانه ات را می پرستم
لبخندت رویای مرا رنگین می کند
وجودم از عشقت سرشار است و عاشقانه هایم از تو زیبا
برای من؟
تو تک بودی … همانند مهتاب زیبا در آسمان
برای تو؟
من تکراری بودم همانند یک ستاره در میان میلیون ها ستاره
و این بزرگ ترین درد است
اگر دستانم را بگیری بوسه ها خواهم زد بر آن از سر شوق، از سر عشق
دوستت دارم هم-سر عزیزم
شب ها بدون تو
بخیر نمی شود
برگرد عشق من …
فشار آرام دستانت را
دوسـت دارم
وقتی که مردانگیت را
به رخ انگشتانم می کشی …